1. The temperature rating of the fusible metal is stamped into the face of the device.
[ترجمه ترگمان]میزان درجه حرارت فلز fusible در سطح دستگاه مهر زده می شود
[ترجمه گوگل]درجه حرارت فلز قابل اشتعال به صورت دستگاه مهر و موم شده است
2. Sample on style 62658 - Fusible is OK now, shorten the pocket bag 1?
[ترجمه ترگمان]نمونه به سبک ۶۲۶۵۸ - Fusible در حال حاضر خوب است، کیف جیبی ۱ را کوتاه کنید؟
[ترجمه گوگل]نمونه در سبک 62658 - Fusible هم اکنون خوب است، کیسه جیب 1 را کوتاه کنید؟
3. The fusible alloy will prevent the disk from rupture if it remains in place.
[ترجمه ترگمان]آلیاژ fusible از گسیختگی در صورت باقی ماندن در جای خود جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]آلیاژ قابل اشتعال، اگر آن را در محل نگهداری کند، از دیسک جلوگیری می کند
4. A readily fusible glass or enamel used as a base in ceramic work.
[ترجمه ترگمان]یک شیشه یا مینای ساده به عنوان پایه در کار سرامیک استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک شیشه یا مینا به راحتی قابل لمس است که به عنوان یک پایه در کار سرامیک استفاده می شود
5. The fusible and foaming plaster molds are compared. The cast of foaming plaster mold is discussed. The technology process of casting MC nylon by foaming plaster mold is given.
[ترجمه ترگمان]قالب های گچ کف و کف کف در مقایسه با یکدیگر مقایسه شده اند قالب گچ کف کف مورد بحث قرار گرفته است فرآیند فن آوری ریخته گری با نایلون با قالب کف کف کف داده می شود
[ترجمه گوگل]قالب های گازی قابل اشتعال و فوم مقایسه می شود ریخته گری از قالب گچ فوم مورد بحث قرار گرفته است روند تکنولوژی ریخته گری نایلون MC توسط قالب گچ فوم داده شده است
6. Harmonized system of quality assessment for electronic components. Fusible link programmable read only memories. Blank detail specification.
[ترجمه ترگمان]سیستم ارزیابی کیفیت برای مولفه های الکترونیکی Fusible اتصال قابل برنامه ریزی فقط خاطرات را خوانده بودند مشخصات جزییات خالی
[ترجمه گوگل]سیستم ارزیابی کیفیت هماهنگ برای قطعات الکترونیکی قابلیت اتصال قابل برنامه ریزی فقط خواندن خاطرات مشخصات دقیق خالی
7. If any obstruction, deformation, or extrusion of fusible metal is observed in a pressure-relief device, notify the supplier.
[ترجمه ترگمان]اگر هر گونه انسداد، تغییر شکل و یا اکستروژن فلز fusible در دستگاه امداد فشار مشاهده می شود، به تامین کننده اطلاع دهید
[ترجمه گوگل]اگر هر گونه انسداد، تغییر شکل یا اکستروژن فلز قابل اشتعال در یک دستگاه تسکین دهنده فشار مشاهده شود، به فروشنده اطلاع دهید
8. Type CG - 3 : Fusible Plug Device Rated at 212 F.
[ترجمه ترگمان]نوع CG - ۳: Fusible Plug Device در ۲۱۲ F
[ترجمه گوگل]نوع CG-3: دستگاه پلاگین قابل شارژ در 212 F
9. How to control fusing conditions during the double point fusible interlining is used is particular.
[ترجمه ترگمان]چگونگی کنترل این شرایط در طول دو نقطه fusible به طور خاص استفاده می شود
[ترجمه گوگل]چگونگی کنترل شرایط اتصال در طول نقطه اتصال دو طرفه قابل استفاده است
10. NF3 cylinder valves are equipped with pressure relief devices consisting of a frangible rupture disc backed by a fusible alloy.
[ترجمه ترگمان]شیره ای سیلندر NF۳ مجهز به وسایل امدادی فشار هستند که شامل یک دیسک گسیختگی frangible است که توسط یک آلیاژ fusible مورد حمایت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]دریچه های سیلندر NF3 با دستگاه های تسکین دهنده فشار مجهز به یک دیسک شکستگی قابل اصلاح با یک آلیاژ قابل اشتعال است
11. Base characteristic of silk sand washing process, mostly materials used in fusible interlining was selected.
[ترجمه ترگمان]مشخصه اصلی فرآیند شستشو ماسه ابریشم، که بیشتر مواد مورد استفاده در fusible interlining انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]خصوصیات پایه روند شسته شدن شن و ماسه شن و ماسه، اغلب مواد مورد استفاده در ورقه ورقه های قابل اشتعال انتخاب شدند
12. Finally, in the Clipper chip there are a number of silicon features, of which the most important is a fusible link system.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در تراشه Clipper تعدادی از مشخصه های سیلیکون وجود دارند که مهم ترین آن ها یک سیستم پیوند fusible است
[ترجمه گوگل]در نهایت، در چیپ Clipper تعدادی از ویژگی های سیلیکونی وجود دارد که مهمترین آن یک سیستم پیوند قابل اشتعال است
13. Fold along the slotted line and press into position. Hems can then be tacked into lace by fusing small squares of fusible webs.
[ترجمه ترگمان]روی خط slotted بروید و به موقعیت خود فشار دهید پس از آن می توان آن را با قطعات کوچکی از شبکه های تار عنکبوتی اضافه کرد
[ترجمه گوگل]در امتداد خط شکاف قرار دهید و به جای آن فشار دهید پس از آن Hems می تواند توسط تارهای کوچک از شبکه های قابل اشتعال به توری برسد
14. The plugs may use one of several designs to hold the fusible alloy in place. (See Fig. ) The temperature rating of the fusible metal is stamped into the face of the device.
[ترجمه ترگمان]شمع ها ممکن است از یکی از چندین طرح برای نگه داشتن آلیاژ fusible استفاده کنند (مراجعه به شکل)درجه بندی دما فلز fusible در صورت دستگاه مهر زده شده است
[ترجمه گوگل]شاخه ها می توانند از یک طرح چندگانه برای نگهداشتن آلیاژ قابل اشتعال استفاده کنند (نگاه کنید به شکل ) درجه حرارت فلز قابل اشتعال به صورت دستگاه مهر و موم شده است