کلمه جو
صفحه اصلی

exponential


معنی : تشریحی، نمایی، تعریفی
معانی دیگر : (ریاضی) نمایی، توانی، قوه ای، نماور، مجهول القوه، رشد کننده به طور سریع (از نظر عدد)، تصاعدی، فرایازی، فرایازین

انگلیسی به فارسی

(ریاضی) نمایی، (مجازی) تصاعدی، فزاینده، (مربوط به) نمود، نمودی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: exponentially (adv.)
(1) تعریف: in mathematics, of or concerning an exponent, or having a variable in one or more exponents.

(2) تعریف: very rapid in increase.

- an exponential rise in cancer cases
[ترجمه ترگمان] افزایش نمایی در موارد سرطان
[ترجمه گوگل] افزایش چشمگیر موارد سرطان

• pertaining to an exponent (algebra)
exponential means growing or increasing very rapidly; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] نمایی، توانی، قوه اى، نماور، مجهول القوه
[برق و الکترونیک] نمایی
[صنعت] نمایی، تعریفی
[ریاضیات] نمایی
[پلیمر] نمایی

مترادف و متضاد

تشریحی (صفت)
descriptive, anatomic, anatomical, exponential, expositive

نمایی (صفت)
exponential

تعریفی (صفت)
exponential

جملات نمونه

1. exponential function
تابع نمایی

2. in the last few decades, the growth of science has been exponential
در چند دهه ی اخیر گسترش علوم تصاعدی بوده است.

3. The policy tried to check the exponential growth of public expenditure.
[ترجمه ترگمان]این سیاست می کوشد تا رشد نمایی هزینه های عمومی را بررسی کند
[ترجمه گوگل]این سیاست تلاش کرد تا رشد چشمگیر هزینه های عمومی را بررسی کند

4. We are looking for exponential growth in our investment.
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال رشد نمایی در سرمایه گذاری خود هستیم
[ترجمه گوگل]ما به دنبال رشد چشمگیر در سرمایه گذاری ما هستیم

5. 64 is an exponential expression.
[ترجمه ترگمان]۶۴ یک عبارت نمایی است
[ترجمه گوگل]64 یک عبارت نمایشی است

6. There has been an exponential increase in the world population this century.
[ترجمه ترگمان]در این قرن جمعیت جهان رشد نمایی داشته است
[ترجمه گوگل]در قرن بیستم افزایش جمعیت در جمعیت جهان افزایش یافته است

7. This would produce exponential curves, which do not fit the data, particularly in the first 3 months after radiotherapy.
[ترجمه ترگمان]این امر منحنی های نمایی تولید می کند که داده ها را به ویژه در سه ماه اول بعد از radiotherapy مناسب نمی کند
[ترجمه گوگل]این امر منحنی های نمایشی را تولید می کند که این داده ها را به ویژه در سه ماه اول پس از رادیوتراپی مناسب نمی کند

8. Text messaging has experienced exponential growth in the past year.
[ترجمه ترگمان]پیام متنی رشد نمایی را در سال گذشته تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]متن پیام در سال گذشته رشد معکوس داشته است

9. Claude has suggested that there is an exponential relationship between the number of tight junctional strands and transepithelial resistance.
[ترجمه ترگمان]کلود می گوید که بین تعداد رشته های باریک junctional و مقاومت transepithelial رابطه نمایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]کلود پیش بینی کرده است که بین تعداد رشته های مفاصل تنگ و مقاومت ترانسپیتلیال رابطه معکوس وجود دارد

10. Compared with the exponential distribution, the unified velocity distribution of pipe flow is very reliable.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با توزیع نمایی، توزیع سرعت یکنواخت جریان لوله بسیار قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با توزیع نمایشی، توزیع سرعت متحرک جریان لوله بسیار قابل اعتماد است

11. Based on the analysis of HGMD, an exponential decay of the size distributions of the small insertions and deletions is revealed in association with the number of nucleotides inserted or deleted.
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز of، تجزیه نمایی توزیع اندازه از insertions و deletions کوچک در ارتباط با تعداد of وارد شده و یا حذف آشکار می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل HGMD، پراکندگی معادلی از توزیع اندازه درج و حذف کوچک در ارتباط با تعداد نوکلئوتیدها قرار داده شده یا حذف شده است

12. In this paper, the persistence and exponential decay characteristics of wavelet coefficient are analyzed, a model parameter initialization method is proposed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تداوم و ضریب پوسیدگی نمایی ضریب موجک بررسی می شوند، که یک روش راه اندازی پارامتر مدل پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله ضریب پایداری و پارامترهای شکست ضریب نفوذ ویلیت تجزیه و تحلیل شده است، یک روش ابتکاری پارامتر مدل پیشنهاد شده است

13. The theoretical models for slug test include exponential decay model, underdamped model and nonlinear model.
[ترجمه ترگمان]مدل های نظری برای آزمایش حلزون شامل مدل پوسیدگی نمایی، مدل underdamped و مدل غیر خطی هستند
[ترجمه گوگل]مدل های تئوری برای آزمون رولاژ شامل مدل شکست پراکنده، مدل کم ولتاژ و مدل غیر خطی است

14. Regression analysis, grey-system and exponential smoothing method are in common use as forecasting methods of maritime accidents nowadays.
[ترجمه ترگمان]تحلیل رگرسیون، روش smoothing خاکستری و نمایی به عنوان روش های پیش بینی حوادث دریایی امروزه مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل رگرسیون، سیستم خاکستری و روش صاف کردن نمایشی به عنوان روش پیش بینی حوادث دریایی در حال حاضر به طور مشترک استفاده می شود

exponential function

تابع نمایی


in the last few decades, the growth of science has been exponential.

در چند دهه‌ی اخیر گسترش علوم تصاعدی بوده است.


population grows exponentially while food production grows mathematically.

جمعیت به طور تصاعدی رشد می‌کند، درحالی‌که رشد تولید خوراک به صورت حسابی است.


پیشنهاد کاربران

نمایی - تشریحی

رشد نمایی

Exponential rate=extremely fast rate

Exponential : نمایی
exponential function : تابع نمایی


کلمات دیگر: