وابسته به پاد مغناطیس، پادمغناطیسی
diamagnetic
وابسته به پاد مغناطیس، پادمغناطیسی
انگلیسی به فارسی
وابسته به پاد مغناطیس، پادمغناطیسی
مادهی پادمغناطیس (مانند بیسموت) (diamagnet هم میگویند)
انگلیسی به انگلیسی
• of substances whose permeability is less than that of a vacuum (physics)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] دیامغناطیسی1- وابسته به پاد مغناطیس، پادمغناطیسی 2- ماده ى پادمغناطیس (مانند بیسموت ) (diamagnet هم می گویند)
جملات نمونه
1. Ferrocene is a crystalline, diamagnetic material that is extremely stable to air, moisture.
[ترجمه ترگمان]Ferrocene یک ماده کریستالی است که به شدت در معرض هوا، رطوبت قرار دارد
[ترجمه گوگل]Ferrocene یک ماده بلورین، دیامغناطیس است که به هوا و رطوبت بسیار پایدار است
[ترجمه گوگل]Ferrocene یک ماده بلورین، دیامغناطیس است که به هوا و رطوبت بسیار پایدار است
2. The complex is diamagnetic, it is only slightly soluble in water.
[ترجمه ترگمان]این مجتمع diamagnetic است و در آب کمی قابل حل است
[ترجمه گوگل]این مجتمع diamagnetic است، آن را کمی کمی در آب حل می شود
[ترجمه گوگل]این مجتمع diamagnetic است، آن را کمی کمی در آب حل می شود
3. Ergodicity of the Diamagnetic Kepler Problem ( DKP ) is discussed.
[ترجمه ترگمان]Ergodicity مساله کپلر Problem (DKP)مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بحث برانگیز بودن مشکل کیپلر Diamagnetic Keylogger (DKP) است
[ترجمه گوگل]بحث برانگیز بودن مشکل کیپلر Diamagnetic Keylogger (DKP) است
4. The design of EAST diamagnetic measurement system including diamagnetic loop and compensation loop has been given.
[ترجمه ترگمان]طراحی سیستم ارزیابی diamagnetic شرقی از جمله حلقه diamagnetic و حلقه جبران ارائه شده است
[ترجمه گوگل]طراحی سیستم اندازه گیری Diamagnetic EAST شامل حلقه دیامغناطیس و حلقه جبران شده است
[ترجمه گوگل]طراحی سیستم اندازه گیری Diamagnetic EAST شامل حلقه دیامغناطیس و حلقه جبران شده است
5. The NN model for the molar diamagnetic susceptibilities appears more reliable than the MLR model.
[ترجمه ترگمان]مدل NN برای the molar molar قابل اعتمادتر از مدل MLR به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]مدل NN برای حساسیت های diamagnetic مولی قابل اعتماد تر از مدل MLR است
[ترجمه گوگل]مدل NN برای حساسیت های diamagnetic مولی قابل اعتماد تر از مدل MLR است
6. In classical physics, the diamagnetic effect is approached on the supposition that the electron orbit radius remains unchanged.
[ترجمه ترگمان]در فیزیک کلاسیک اثر diamagnetic به این فرض که شعاع مدار الکترونی بدون تغییر باقی می ماند، نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]در فیزیک کلاسیک، اثر دیامغناطیس بر این فرض استوار است که شعاع مدار الکتریکی بدون تغییر باقی می ماند
[ترجمه گوگل]در فیزیک کلاسیک، اثر دیامغناطیس بر این فرض استوار است که شعاع مدار الکتریکی بدون تغییر باقی می ماند
7. You take a diamagnetic material in the absence of a magnetic field, and you slowly move it into a place where there's high magnetic field, what does the diamagnetic material do?
[ترجمه ترگمان]شما مواد diamagnetic را در غیاب میدان مغناطیسی بردارید، و به آرامی آن را به جایی که میدان مغناطیسی بالا وجود دارد، حرکت دهید، مواد diamagnetic چه کار می کنند؟
[ترجمه گوگل]شما در صورت عدم وجود یک میدان مغناطیسی یک ماده دیامغناطیسی را می گیرید و شما به آرامی آن را به جایی که میدان مغناطیسی بالا وجود دارد منتقل می کند، چه مواد دیامغناطیس انجام می دهند؟
[ترجمه گوگل]شما در صورت عدم وجود یک میدان مغناطیسی یک ماده دیامغناطیسی را می گیرید و شما به آرامی آن را به جایی که میدان مغناطیسی بالا وجود دارد منتقل می کند، چه مواد دیامغناطیس انجام می دهند؟
8. Ferrocene is a crystalline, diamagnetic material that is extremely stable to air, moisture and light.
[ترجمه ترگمان]Ferrocene یک ماده کریستالی است که به شدت در معرض هوا، رطوبت و نور قرار دارد
[ترجمه گوگل]Ferrocene مواد بلوری بلورین است که به هوا، رطوبت و نور بسیار پایدار است
[ترجمه گوگل]Ferrocene مواد بلوری بلورین است که به هوا، رطوبت و نور بسیار پایدار است
9. It is also found that the charge distributions are due to the competition between the paramagnetic Meissner effect and the diamagnetic Meissner effect.
[ترجمه ترگمان]همچنین مشخص شده است که توزیع بار به دلیل رقابت بین اثر Meissner پارامغناطیسی و اثر diamagnetic Meissner می باشد
[ترجمه گوگل]همچنین مشخص شده است که توزیع شارژ به دلیل رقابت بین اثر پارامغناطیس مایسنر و اثر مایسنر دیامغناطیس است
[ترجمه گوگل]همچنین مشخص شده است که توزیع شارژ به دلیل رقابت بین اثر پارامغناطیس مایسنر و اثر مایسنر دیامغناطیس است
10. Many of the metals and most of the nonmetals are diamagnetic.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فلزات و بیشتر of ها diamagnetic هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از فلزات و بسیاری از فلزات غیر متال هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از فلزات و بسیاری از فلزات غیر متال هستند
11. The results also show that the increase in plasma beta-value leads to a departure of the real part of the eigenfrequency from the ion diamagnetic frequency with possible sign change for lar. . .
[ترجمه ترگمان]نتایج همچنین نشان می دهند که افزایش در مقدار بتا پلاسما منجر به رفتن بخش حقیقی of از فرکانس diamagnetic یون با تغییر علامت ممکن برای لار می شود
[ترجمه گوگل]نتایج همچنین نشان می دهد که افزایش مقدار بتا پلاسما منجر به خروج از قسمت واقعی ریزش خاص از فرکانس دایامغناطیسی یونی با تغییر علامت ممکن برای lar می شود
[ترجمه گوگل]نتایج همچنین نشان می دهد که افزایش مقدار بتا پلاسما منجر به خروج از قسمت واقعی ریزش خاص از فرکانس دایامغناطیسی یونی با تغییر علامت ممکن برای lar می شود
12. The results also show that the increase in plasma beta-value leads to a departure of the real part of the eigenfrequency from the ion diamagnetic frequency with possible sign change for large bet. . .
[ترجمه ترگمان]نتایج همچنین نشان می دهند که افزایش در مقدار بتا پلاسما منجر به رفتن بخش حقیقی of از فرکانس diamagnetic یون با تغییر علامت ممکن برای شرط بزرگ می شود
[ترجمه گوگل]نتایج همچنین نشان می دهد که افزایش مقدار بتا پلاسما منجر به خروج واقعی قسمت خصوصی از فرکانس دایامغناطیسی یونی با تغییر علامت ممکن برای شرط بندی بزرگ می شود
[ترجمه گوگل]نتایج همچنین نشان می دهد که افزایش مقدار بتا پلاسما منجر به خروج واقعی قسمت خصوصی از فرکانس دایامغناطیسی یونی با تغییر علامت ممکن برای شرط بندی بزرگ می شود
پیشنهاد کاربران
دیامغناطیس
کلمات دیگر: