1. A hexagon is a six - sided figure.
[ترجمه ترگمان]یک شش ضلعی یک شکل شش وجهی است
[ترجمه گوگل]شش ضلعی شش ضلعی است
2. The church tower likes a huge hexagon.
[ترجمه احمد] برج کلیسا شبیه یک شش وجهی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]برج کلیسا یه شش گوش بزرگ رو دوست داره
[ترجمه گوگل]برج کلیسا یک شش ضلعی بزرگ را دوست دارد
3. The regular hexagon comprises six radial equilateral triangles.
[ترجمه ترگمان]یک شش ضلعی منظم شامل شش مثلث متساوی الاضلاع است
[ترجمه گوگل]شش گوش منظم شامل شش مثلثی شعاعی است
4. A hexagon, a cube; here comes a parallelogram.
[ترجمه ترگمان]یک شش گوش، یک مکعب، این متوازی الاضلاع است
[ترجمه گوگل]شش گوشه، یک مکعب؛ در اینجا یک همبستگی وجود دارد
5. Consider the hexagon, the upgraded 90s version.
[ترجمه ترگمان]چند ضلعی را در نظر بگیرید، نسخه ارتقا یافته ۹۰ s
[ترجمه گوگل]شش گوشه، نسخه 90 به روز رسانی شده را در نظر بگیرید
6. The regular pentagon, in association with the hexagon, has been credited with magical powers throughout recorded history.
[ترجمه ترگمان]چند ضلعی منظم در ارتباط با چند ضلعی با قدرت های جادویی در طول تاریخ ثبت شده است
[ترجمه گوگل]پنتاگون منظم، در ارتباط با شش گوشه، با قدرت جادویی در طول تاریخ ثبت شده است
7. If this were an old-fashioned hexagon, our sextuplet would be joyfully paired off by the time the curtain fell.
[ترجمه ترگمان]اگر این یک شش گوش کهنه بود، sextuplet ما با آن که پرده بر زمین می افتاد شاد می شد
[ترجمه گوگل]اگر این یک شش ضلعی قدیم بود، زمانی که پرده سقوط می کردیم، ما می توانستیم با خوشحالی از هم جدا شویم
8. Any point in the hexagon enclosed by these vectors is consistent with factor price equalization.
[ترجمه ترگمان]هر نقطه در چند ضلعی محصور با این بردارها مطابق با equalization قیمت فاکتور است
[ترجمه گوگل]هر نقطه ای در شش ضلعی که توسط این بردار ها محصور شده است، با مقادیر قیمت عامل سازگار است
9. Constructed in a hexagon shape, it had been built of logs, now darkened with age.
[ترجمه ترگمان]این راهرو را به شکل شش گوش شش گوش ساخته بودند، و اکنون در عصر تاریکی تیره شده بود
[ترجمه گوگل]ساخته شده در شکل شش ضلعی، آن را از سیاهههای مربوط ساخته شده است، در حال حاضر با سن پیر شده است
10. Draw a regular hexagon with 90 mm sides.
[ترجمه ترگمان]یک شش ضلعی منظم با کناره های ۹۰ mm رسم کنید
[ترجمه گوگل]یک شش ضلعی منظم را با سمت 90 میلیمتری بکشید
11. There were a constant number of shelves per hexagon.
[ترجمه ترگمان]تعداد ثابتی از قفسه ها در هر چند ضلعی وجود داشت
[ترجمه گوگل]تعداد ثابتی از قفسه ها در هر شش گوش وجود داشت
12. Various discharge modes, such as square, hexagon, superlattice, and like-glow discharge, have been observed in ac-driven gas discharge by using the dielectric barrier discharge device.
[ترجمه ترگمان]حالت های تخلیه مختلف مانند مربعی، چند ضلعی، superlattice و مانند تخلیه نور با استفاده از دستگاه تخلیه مانع دی الکتریک مشاهده شده اند
[ترجمه گوگل]حالت تخلیه مختلف از قبیل مربع، شش گوشه، سوپر مسطح و تخلیه مثلثی در تخلیه گاز AC با استفاده از دستگاه تخلیه مانع دی الکتریک مشاهده شده است
13. Results of destructive test on hexagon section boom show that the test resu. . .
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش مخرب در بخش چند ضلعی نشان می دهد که تست
[ترجمه گوگل]نتایج آزمون مخرب بر روی شش ضلعی نشان می دهد که آزمون resu
14. Perfect hexagon is the most compact grouping of wires.
[ترجمه ترگمان]چند ضلعی کامل، دسته بندی فشرده ای از سیم ها هاست
[ترجمه گوگل]شش ضلعی کامل فشرده ترین دسته سیم است
15. Why are honeycomb cells in bee hives hexagon shaped?
[ترجمه ترگمان]چرا سلول های کندو به شکل چند ضلعی زنبور شکل گرفته اند؟
[ترجمه گوگل]چرا سلول های لانه زنبوری در زنبوری شش ضلعی شکل می گیرند؟