(شیمی) دی اکسین (انواع هیدروکربن های هتروسیکلیک)
dioxin
(شیمی) دی اکسین (انواع هیدروکربن های هتروسیکلیک)
انگلیسی به فارسی
(شیمی) دیاکسین (انواع هیدروکربنهای هتروسیکلیک)
دیوکسین
انگلیسی به انگلیسی
• poisonous substance which is used in the manufacture of various chemical products
دیکشنری تخصصی
[شیمی] دى اکسین (انواع هیدروکربن هاى هتروسیکلیک )
جملات نمونه
1. Dioxin was the ingredient in Agent Orange, used to defoliate Vietnam.
[ترجمه ترگمان]Dioxin جز تشکیل دهنده عامل نارنجی بود که برای defoliate ویتنام مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دیوکسین جزء عامل نارنجی بود که به ویتنام تبدیل شد
[ترجمه گوگل]دیوکسین جزء عامل نارنجی بود که به ویتنام تبدیل شد
2. Dioxin is a poison that takes immediate effect.
[ترجمه ترگمان]Dioxin یک سم است که تاثیر فوری می گیرد
[ترجمه گوگل]دیوکسین سمی است که اثر فوری آن را می گیرد
[ترجمه گوگل]دیوکسین سمی است که اثر فوری آن را می گیرد
3. We continue to conduct dioxin surveys.
[ترجمه ترگمان]ما به انجام مطالعات دی اکسین ادامه خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما همچنان به انجام نظرسنجی های دیوکسین ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما همچنان به انجام نظرسنجی های دیوکسین ادامه می دهیم
4. Lead, mercury, cadmium and dioxin levels were to be cut by 70 percent by 199
[ترجمه ترگمان]میزان سرب، جیوه، کادمیم و دی اکسین به میزان ۱۹۹ درصد تا ۱۹۹ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]سطح سرب، جیوه، کادمیوم و دیوکسین باید به میزان 70 درصد به 199 برسد
[ترجمه گوگل]سطح سرب، جیوه، کادمیوم و دیوکسین باید به میزان 70 درصد به 199 برسد
5. Is dioxin something these guys just keep on hand for moments when they are feeling ugly?
[ترجمه ترگمان]چیزی که این آدما دارن برای لحظاتی که احساس زشتی کنن دست به دست هم می زنن؟
[ترجمه گوگل]آیا دیوکسین چیزی است که این بچه ها فقط برای لحظاتی که احساس زشتی می کنند، در دست دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا دیوکسین چیزی است که این بچه ها فقط برای لحظاتی که احساس زشتی می کنند، در دست دارند؟
6. The potent chemical dioxin was found in some fish.
[ترجمه ترگمان]دی اکسین قوی در برخی از ماهی ها یافت شد
[ترجمه گوگل]دیوکسین شیمیایی قوی در برخی از ماهی ها یافت شد
[ترجمه گوگل]دیوکسین شیمیایی قوی در برخی از ماهی ها یافت شد
7. Tests on animals have shown that dioxin can cause these maladies.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی حیوانات نشان داده اند که دی اکسین می تواند موجب این بیماری ها شود
[ترجمه گوگل]آزمایشات روی حیوانات نشان داده است که دیوکسین می تواند این بیماری را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]آزمایشات روی حیوانات نشان داده است که دیوکسین می تواند این بیماری را ایجاد کند
8. According to Politis, 200 grammes of dioxin have not been accounted for.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش Politis، ۲۰۰ گرمی از دی اکسین در نظر گرفته نشده است
[ترجمه گوگل]طبق گفته پلیتیس، 200 گرم دیوکسین برای آن تعریف نشده است
[ترجمه گوگل]طبق گفته پلیتیس، 200 گرم دیوکسین برای آن تعریف نشده است
9. New scientific studies indicating that the danger of dioxin was in fact worse than previously realized were hardly reported.
[ترجمه ترگمان]مطالعات علمی جدید حاکی از آن است که خطر دی اکسین در واقع بدتر از آنچه که قبلا دریافت شده بود، گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]مطالعات جدید علمی نشان می دهد که خطر دیوکسین در حقیقت بدتر از قبل است، به سختی گزارش شده است
[ترجمه گوگل]مطالعات جدید علمی نشان می دهد که خطر دیوکسین در حقیقت بدتر از قبل است، به سختی گزارش شده است
10. Over the years, PCB and dioxin levels in the livers of the Hudson's tomcod rose to become "among the highest known in nature," Wirgin and his colleagues note online Feb. 17 in Science.
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، سطوح هیات کریکت پاکستان و دی اکسین در the رودخانه هادسون به عنوان \"در میان the شناخته شده در طبیعت\" افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در طول سالها، میزان PCB و دیوکسین در مجاری تنفس هادسون افزایش یافت تا به عنوان یکی از شناخته شده ترین ماهواره ها تبدیل شود ویگگین و همکارانش روز 17 فوریه در Science را به یاد می آورند
[ترجمه گوگل]در طول سالها، میزان PCB و دیوکسین در مجاری تنفس هادسون افزایش یافت تا به عنوان یکی از شناخته شده ترین ماهواره ها تبدیل شود ویگگین و همکارانش روز 17 فوریه در Science را به یاد می آورند
11. Keywords: ash, heavy metal, dioxin, melting technology, slag.
[ترجمه ترگمان]کلمات کلیدی: خاکستر، فلز سنگین، دی اکسین، فن آوری ذوب، سرباره
[ترجمه گوگل]کلیدواژگان: خاکستر، فلزات سنگین، دیوکسین، تکنیک ذوب، سرباره
[ترجمه گوگل]کلیدواژگان: خاکستر، فلزات سنگین، دیوکسین، تکنیک ذوب، سرباره
12. The paper introduces the harm of Dioxin pollution, the mechanism and the prohibitive means.
[ترجمه ترگمان]این مقاله آسیب ناشی از آلودگی Dioxin، مکانیسم و وسایل بازدارنده را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله آسیب آلودگی دیوکسین، مکانیزم و ابزارهای ممنوعه را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله آسیب آلودگی دیوکسین، مکانیزم و ابزارهای ممنوعه را معرفی می کند
13. For dioxin emissions, however, they must implement EU standards.
[ترجمه ترگمان]با این حال برای emissions دی اکسین، آن ها باید استانداردهای اتحادیه اروپا را اجرا نمایند
[ترجمه گوگل]با این حال، برای انتشار دیوکسین، آنها باید استانداردهای اتحادیه اروپا را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، برای انتشار دیوکسین، آنها باید استانداردهای اتحادیه اروپا را اجرا کنند
14. Airborne dioxin is not the only problem from incinerators.
[ترجمه ترگمان]dioxin هوابرد تنها مشکل کوره های زباله سوزی نیست
[ترجمه گوگل]دیوکسین هوابرد تنها مشکلی از سوزاننده ها نیست
[ترجمه گوگل]دیوکسین هوابرد تنها مشکلی از سوزاننده ها نیست
15. The heat also produced up to a kilogram of lethal dioxin, some of which still contaminates the surrounding area.
[ترجمه ترگمان]این گرما همچنین یک کیلوگرم of مرگبار را تولید کرده است که برخی از آن ها هنوز منطقه اطراف را آلوده می کنند
[ترجمه گوگل]گرما نیز به یک کیلوگرم دیوکسین کشنده تولید می کند، که بعضی از آنها هنوز هم در اطراف آن آلوده هستند
[ترجمه گوگل]گرما نیز به یک کیلوگرم دیوکسین کشنده تولید می کند، که بعضی از آنها هنوز هم در اطراف آن آلوده هستند
کلمات دیگر: