میوه خشک کن، سبزی خشک کن، تبخیرکننده
evaporator
میوه خشک کن، سبزی خشک کن، تبخیرکننده
انگلیسی به انگلیسی
• person or thing which evaporates; device which causes water to evaporate
دیکشنری تخصصی
[شیمی] تبخیرکننده
جملات نمونه
1. Evaporator frosting can affect the capability of cold frame. How to defrost effectively is a serious problem.
[ترجمه ترگمان]evaporator frosting می تواند بر قابلیت فریم سرد تاثیر بگذارد چگونه میتوان به طور موثر یک مشکل جدی تلقی کرد
[ترجمه گوگل]خنک کننده تبخیر می تواند قابلیتی از قاب سرد را تحت تأثیر قرار دهد چطور به طور موثر یخ زدگی یک مشکل جدی است
[ترجمه گوگل]خنک کننده تبخیر می تواند قابلیتی از قاب سرد را تحت تأثیر قرار دهد چطور به طور موثر یخ زدگی یک مشکل جدی است
2. In order to maintain the vacuum in evaporator, the vacuum-pump was displaced by the condenser for auto-draining non- condensable gas.
[ترجمه ترگمان]برای حفظ خلا در شار حرارتی، پمپ خلا با تخلیه متراکم کننده گاز non تخلیه شد
[ترجمه گوگل]برای حفظ خلاء اواپراتور، پمپ خلاء توسط خازن به صورت اتوماتیک تخلیه گاز غیر قابل انباشت جایگزین شد
[ترجمه گوگل]برای حفظ خلاء اواپراتور، پمپ خلاء توسط خازن به صورت اتوماتیک تخلیه گاز غیر قابل انباشت جایگزین شد
3. The paper discussed the possibility of using Oslo evaporator in the production of sodium dichromate.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد احتمال استفاده از سوختگی اسلو در تولید سدیم dichromate بحث کرد
[ترجمه گوگل]مقاله در مورد امکان استفاده از اواپراتور اسلو در تولید دی کرومات سدیم مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مقاله در مورد امکان استفاده از اواپراتور اسلو در تولید دی کرومات سدیم مورد بحث قرار گرفت
4. Each evaporator shall have 2 refrigerant circuits, one for each compressor.
[ترجمه ترگمان]هر حرارتی برای هر کمپرسور ۲ مبرد، یکی برای هر کمپرسور، خواهد بود
[ترجمه گوگل]هر اواپراتور باید 2 مدار مبرد داشته باشد، یکی برای هر کمپرسور
[ترجمه گوگل]هر اواپراتور باید 2 مدار مبرد داشته باشد، یکی برای هر کمپرسور
5. The compressed air in the evaporator cooling, a large number of condensation water.
[ترجمه ترگمان]هوای فشرده در خنک کردن شدید، تعداد زیادی از آب متراکم را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]هوای فشرده در خنک کننده تبخیر، مقدار زیادی از آب مایع
[ترجمه گوگل]هوای فشرده در خنک کننده تبخیر، مقدار زیادی از آب مایع
6. The ice flaker evaporator processed from special alloy with lightness and high heat conduction efficient approximating that of Aluminum.
[ترجمه ترگمان]حرارتی که از آلیاژ ویژه ای با سبکی و حرارت و حرارت بالا درست می شود، از آلومینیوم آلومینیوم درست می شود
[ترجمه گوگل]اواپراتور یخ فلک پردازش شده از آلیاژ ویژه با سبک و هدایت گرما و حرارت بالا کارآمد تقریبا از آلومینیوم
[ترجمه گوگل]اواپراتور یخ فلک پردازش شده از آلیاژ ویژه با سبک و هدایت گرما و حرارت بالا کارآمد تقریبا از آلومینیوم
7. The invention patent for counter - circulating evaporator of Chengda Chemical Engineering Corporation is already authorized and commercialized.
[ترجمه ترگمان]اختراع اختراع برای جریان چرخشی ضد چرخش of، شرکت مهندسی شیمی قبلا مجاز و تجاری شده بود
[ترجمه گوگل]اختراع اختراع برای ضد تبخیر کننده Chengda Chemical Engineering Corporation قبلا مجوز و تجاری شده است
[ترجمه گوگل]اختراع اختراع برای ضد تبخیر کننده Chengda Chemical Engineering Corporation قبلا مجوز و تجاری شده است
8. An alcohol evaporator for production of acetic acid and acetic anhydride exploded during operation.
[ترجمه ترگمان]برای تولید استیک اسید استیک و استیک anhydride در طول عملیات استفاده شد
[ترجمه گوگل]تبخیر کننده الکل برای تولید اسید استیک و انیدریدهای استیک انفجار در طول عملیات منفجر شد
[ترجمه گوگل]تبخیر کننده الکل برای تولید اسید استیک و انیدریدهای استیک انفجار در طول عملیات منفجر شد
9. The evaporator vapor lines are fitted with an entrainment separator.
[ترجمه ترگمان]این خطوط لوله حرارتی با یک جدا کننده پیوستگی مجهز شده اند
[ترجمه گوگل]خطوط بخار اواپراتور با یک جدا کننده جذب می شوند
[ترجمه گوگل]خطوط بخار اواپراتور با یک جدا کننده جذب می شوند
10. The corporate bodies collaborate elaborately on producing vibrating evaporator.
[ترجمه ترگمان]نهاده ای شرکتی با دقت بیشتری در جهت تولید حرارتی مرتعش هم کاری می کنند
[ترجمه گوگل]بدن شرکت ها با جدیت در تولید اواپراتور ارتعاشی کار می کند
[ترجمه گوگل]بدن شرکت ها با جدیت در تولید اواپراتور ارتعاشی کار می کند
11. The cooler includes at least an evaporator of the refrigerating device, the entering and exiting tubes of which are communicated with the cooling agent of the air conditioner outdoor device.
[ترجمه ترگمان]آب خنک تر شامل حداقل یک گرم کردن دستگاه refrigerating، ورود و خروج لوله های خروجی از طریق دستگاه خنک کننده دستگاه تهویه هوای آزاد است
[ترجمه گوگل]کولر شامل حداقل یک اواپراتور دستگاه یخچال است، لوله ورود و خروج که با عامل خنک کننده دستگاه تهویه مطبوع در فضای باز ارتباط برقرار می کند
[ترجمه گوگل]کولر شامل حداقل یک اواپراتور دستگاه یخچال است، لوله ورود و خروج که با عامل خنک کننده دستگاه تهویه مطبوع در فضای باز ارتباط برقرار می کند
12. Fans are used to draw ambient air over the condenser and air over the evaporator inside.
[ترجمه ترگمان]از پنکه برای کشیدن هوای محیط بر روی کندانسور و هوای داخل دستگاه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]طرفداران برای ایجاد هوای محیطی بر روی کندانسور و هوا بر روی بخارپز استفاده می شود
[ترجمه گوگل]طرفداران برای ایجاد هوای محیطی بر روی کندانسور و هوا بر روی بخارپز استفاده می شود
13. A kind of refrigerator with high efficiency and low cost consists of rotating casing, condensator with great rotating radius, evaporator with small rotating radius, etc.
[ترجمه ترگمان]یک نوع یخچال با کارایی بالا و هزینه پایین شامل of چرخان، condensator با شعاع چرخان بزرگ، evaporator با شعاع چرخان کوچک و غیره است
[ترجمه گوگل]یک نوع یخچال و فریزر با راندمان بالا و کم هزینه شامل پوشش چرخشی، خازن با شعاع چرخشی بزرگ، تبخیر با شعاع کوچک چرخشی و غیره
[ترجمه گوگل]یک نوع یخچال و فریزر با راندمان بالا و کم هزینه شامل پوشش چرخشی، خازن با شعاع چرخشی بزرگ، تبخیر با شعاع کوچک چرخشی و غیره
14. In this system, an adjustable nozzle, sublimator, high-pressure regulating valve and low-pressure regulating valve are used to replace the conventional evaporator.
[ترجمه ترگمان]در این سیستم، یک نازل قابل تنظیم، سوپاپ تنظیم فشار بالا، سوپاپ تنظیم فشار بالا و سوپاپ تنظیم فشار پایین برای جایگزین کردن گرمای معمولی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در این سیستم، یک نازل قابل تنظیم، زیرکلیاتور، دریچه تنظیم فشار بالا و دریچه تنظیم فشار پایین برای جایگزینی اواپراتور معمولی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در این سیستم، یک نازل قابل تنظیم، زیرکلیاتور، دریچه تنظیم فشار بالا و دریچه تنظیم فشار پایین برای جایگزینی اواپراتور معمولی استفاده می شود
15. Hot vapor from this unit passes to the second-effect calandria and causes boiling in the second evaporator.
[ترجمه ترگمان]بخار داغ از این واحد به calandria بار دوم منتقل می شود و باعث جوش در شار حرارتی دوم می شود
[ترجمه گوگل]بخار داغ از این واحد به کالندری اثر دوم منتهی می شود و موجب بوجود آمدن بخار در اواپراتور دوم می شود
[ترجمه گوگل]بخار داغ از این واحد به کالندری اثر دوم منتهی می شود و موجب بوجود آمدن بخار در اواپراتور دوم می شود
پیشنهاد کاربران
تبخیرکننده
evaporator ( مهندسی شیمی )
واژه مصوب: تبخیرکن
تعریف: دستگاهی برای تبخیر همه یا بخشی از حلاّل یک محلول
واژه مصوب: تبخیرکن
تعریف: دستگاهی برای تبخیر همه یا بخشی از حلاّل یک محلول
کلمات دیگر: