تابش کیهانی
cosmic radiation
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• streams of highly penetrating charged particles bombarding the earth from outer space
دیکشنری تخصصی
[شیمی] پرتو کیهانی، تابش کیهانی
جملات نمونه
1. Individual particles in cosmic radiation have extremely high energy, which implies that they are potentially damaging.
[ترجمه ترگمان]ذرات منحصر به فرد در تشعشعات کیهانی انرژی بسیار بالایی دارند که نشان می دهد آن ها به طور بالقوه آسیب می بینند
[ترجمه گوگل]ذرات فردی در اشعه کیهانی دارای انرژی بسیار بالایی هستند که این بدان معنی است که آنها به طور بالقوه آسیب می رسانند
[ترجمه گوگل]ذرات فردی در اشعه کیهانی دارای انرژی بسیار بالایی هستند که این بدان معنی است که آنها به طور بالقوه آسیب می رسانند
2. One or two meters of rock will block cosmic radiation.
[ترجمه ترگمان]یک یا دو متر از سنگ ها تابش کیهانی را مسدود خواهند کرد
[ترجمه گوگل]یک یا دو متر از سنگ، تابش کیهانی را مسدود می کند
[ترجمه گوگل]یک یا دو متر از سنگ، تابش کیهانی را مسدود می کند
3. Background cosmic radiation levels in free space are ten times greater than the maximum acceptable levels for individuals who work in radiation environments on Earth.
[ترجمه ترگمان]پیشینه تشعشعات کیهانی در فضای آزاد ده برابر بیشتر از حداکثر سطوح قابل قبول برای افرادی است که در محیط های تابشی بر روی زمین کار می کنند
[ترجمه گوگل]مقادیر تابش کیهانی در فضای آزاد ده برابر بیشتر از حد مجاز برای افرادی است که در محیط تابش روی زمین کار می کنند
[ترجمه گوگل]مقادیر تابش کیهانی در فضای آزاد ده برابر بیشتر از حد مجاز برای افرادی است که در محیط تابش روی زمین کار می کنند
4. It will also gather information from cosmic radiation sources on stars and galaxies millions of light years away.
[ترجمه ترگمان]همچنین اطلاعات مربوط به منابع تابش کیهانی در ستارگان و کهکشان ها میلیون ها سال نوری را دور هم جمع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این همچنین اطلاعاتی از منابع تابش کیهانی را در ستاره ها و کهکشان ها را میلیون ها سال نوری دور می کند
[ترجمه گوگل]این همچنین اطلاعاتی از منابع تابش کیهانی را در ستاره ها و کهکشان ها را میلیون ها سال نوری دور می کند
5. Cosmic radiation impact varies according to air routes, reaching its maximum at two poles.
[ترجمه ترگمان]تابش کیهانی با توجه به مسیرهای هوایی متفاوت است و حداکثر به دو قطب می رسد
[ترجمه گوگل]تاثیر تابش کیهانی براساس مسیرهای هوا متفاوت است و حداکثر در دو قطب به حداکثر می رسد
[ترجمه گوگل]تاثیر تابش کیهانی براساس مسیرهای هوا متفاوت است و حداکثر در دو قطب به حداکثر می رسد
6. The telescopes sift through the background cosmic radiation to find spots where it has been slightly perturbed as it passes through extremely hot gas, a hallmark characteristic of galaxy clusters.
[ترجمه ترگمان]تلسکوپ پرتوه ای کیهانی پس زمینه را بررسی می کند تا نقاطی را پیدا کند که در آن کمی از گاز بسیار داغ عبور می کند و مشخصه بارز خوشه های کهکشانی است
[ترجمه گوگل]تلسکوپ از طریق پس زمینه کیهانی عبور می کند تا نقاطی پیدا کند که کمی از آن عبور کرده و از طریق گاز بسیار گرم، نشانه مشخصه خوشه های کهکشان است
[ترجمه گوگل]تلسکوپ از طریق پس زمینه کیهانی عبور می کند تا نقاطی پیدا کند که کمی از آن عبور کرده و از طریق گاز بسیار گرم، نشانه مشخصه خوشه های کهکشان است
7. After being exposed to cosmic radiation and zero gravity, some seeds may mutate and produce higher yields and improved quality when planted back on earth, scientists said.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان گفتند که پس از اینکه در معرض تابش کیهانی و جاذبه صفر قرار گرفتند، برخی از دانه ها ممکن است جهش کنند و منجر به تولید محصولات بیشتر و بهبود کیفیت در هنگام کاشت روی زمین شوند
[ترجمه گوگل]دانشمندان اظهار داشتند که بعد از اینکه در معرض تابش کیهانی و گرانش صفر قرار گرفتند، برخی از دانه ها ممکن است جهش یافته و عملکرد بیشتری تولید کنند و کیفیت را بهبود ببخشند
[ترجمه گوگل]دانشمندان اظهار داشتند که بعد از اینکه در معرض تابش کیهانی و گرانش صفر قرار گرفتند، برخی از دانه ها ممکن است جهش یافته و عملکرد بیشتری تولید کنند و کیفیت را بهبود ببخشند
8. Objective To estimation cosmic radiation effective dose, to which the flight personnel of different types of work of airline was exposed.
[ترجمه ترگمان]هدف برای برآورد میزان تشعشع کیهانی، که پرسنل پرواز انواع مختلف کار خطوط هوایی در معرض آن قرار دارند
[ترجمه گوگل]هدف: برای برآورد دوز موثر تابش کیهانی که کارکنان پرواز انواع کارهای شرکت هواپیمایی در معرض قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]هدف: برای برآورد دوز موثر تابش کیهانی که کارکنان پرواز انواع کارهای شرکت هواپیمایی در معرض قرار گرفته بودند
9. If they happen to hit the earth, the cosmic radiation dose may be significantly increased for a short period from hours to a few days.
[ترجمه ترگمان]اگر به زمین برخورد کنند، مقدار اشعه کیهانی ممکن است به طور قابل توجهی برای مدت کوتاهی از ساعت به چند روز افزایش یابد
[ترجمه گوگل]اگر این اتفاق می افتد به زمین ضربه می زند، دوز تابش کیهانی می تواند به طور قابل توجهی برای یک دوره کوتاه از ساعت ها تا چند روز افزایش یابد
[ترجمه گوگل]اگر این اتفاق می افتد به زمین ضربه می زند، دوز تابش کیهانی می تواند به طور قابل توجهی برای یک دوره کوتاه از ساعت ها تا چند روز افزایش یابد
10. Objective To calculate individual annual cosmic radiation effective dose for monitored flight personnel.
[ترجمه ترگمان]هدف برای محاسبه دز موثر تشعشعات کیهانی فرد برای کارکنان پرواز نظارت شده
[ترجمه گوگل]هدف: برای محاسبه دوز موثر تابش کیهانی فردی برای کارکنان پرواز تحت نظارت
[ترجمه گوگل]هدف: برای محاسبه دوز موثر تابش کیهانی فردی برای کارکنان پرواز تحت نظارت
11. The primary cosmic radiation that reaches the earth is minimum at periods of maximum solar activity.
[ترجمه ترگمان]تابش کیهانی اولیه که به زمین می رسد حداقل در دوره های حداکثر فعالیت خورشیدی است
[ترجمه گوگل]پرتو کیهانی اولیه که به زمین می رسد حداقل در دوره های حداکثر فعالیت خورشید است
[ترجمه گوگل]پرتو کیهانی اولیه که به زمین می رسد حداقل در دوره های حداکثر فعالیت خورشید است
12. Objective To study a simple method for estimating cosmic radiation effective dose rate for aircrew.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه یک روش ساده برای تخمین میزان موثر تشعشع کیهانی برای aircrew
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش ساده ای برای برآورد تابش کیهانی برای دوز موثر برای هواپیما
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش ساده ای برای برآورد تابش کیهانی برای دوز موثر برای هواپیما
13. Objective To study the influence of cosmic radiation on the lymphocyte micronucleus of civil aviation pilots and crew members.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر تشعشعات کیهانی در lymphocyte micronucleus خلبان هواپیمایی کشوری و اعضای خدمه
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تاثیر تابش کیهانی بر میکروسکوپ لنفوسیت خلبانان و اعضای خدمه هواپیمایی مدنی
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تاثیر تابش کیهانی بر میکروسکوپ لنفوسیت خلبانان و اعضای خدمه هواپیمایی مدنی
14. The doctors suspected that his ability to absorb ascorbic acid had been impaired by long exposure to cosmic radiation.
[ترجمه ترگمان]پزشکان حدس می زدند که توانایی او برای جذب اسید ascorbic براثر مواجهه با تشعشعات کیهانی مختل شده است
[ترجمه گوگل]پزشکان مظنون بودند که توانایی اش در جذب اسید آسکوربیک تحت تاثیر قرار گرفتن در معرض تابش کیهانی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پزشکان مظنون بودند که توانایی اش در جذب اسید آسکوربیک تحت تاثیر قرار گرفتن در معرض تابش کیهانی قرار گرفته است
15. The cytokinesis-blocked micronucleus method is sensitive to represant the difference in flying load, therefore, it could be used to monitor the damage induced by cosmic radiation.
[ترجمه ترگمان]روش micronucleus مسدود شده cytokinesis حساس است که تفاوت در بار پرواز را تغییر دهد، بنابراین می تواند برای نظارت بر آسیب ناشی از تشعشعات کیهانی استفاده شود
[ترجمه گوگل]روش میکرونوکلئوس مسدود شده توسط سیتوکینیزها به تفاوت بین بار پرواز شناخته شده است، بنابراین می توان آن را برای نظارت بر آسیب ناشی از اشعه کیهانی مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]روش میکرونوکلئوس مسدود شده توسط سیتوکینیزها به تفاوت بین بار پرواز شناخته شده است، بنابراین می توان آن را برای نظارت بر آسیب ناشی از اشعه کیهانی مورد استفاده قرار داد
پیشنهاد کاربران
cosmic radiation ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: تابش کیهانی
تعریف: تابش زمینه ای که منبع کهکشانی و فراکهکشانی ناویژه دارد
واژه مصوب: تابش کیهانی
تعریف: تابش زمینه ای که منبع کهکشانی و فراکهکشانی ناویژه دارد
کلمات دیگر: