1. a dye intermediate
ماده ی میانی رنگ
2. to dye a white shirt red
پیراهن سپید را قرمز رنگ کردن
3. does she dye her hair?
آیا او گیسوی خود را رنگ می زند؟
4. a drop of dye diffused through water
قطره ای رنگ که در آب پخش شده است
5. a traitor of the deepest dye
خائن به تمام معنی،خبیث ترین خائن
6. of the deepest (or blackest) dye
از بدترین نوع،بسیار بد،خبیث
7. For a change, why not dye your T-shirts?
[ترجمه ترگمان]واسه تنوع، چرا تی شرت تو رو رنگ نکنم؟
[ترجمه گوگل]برای یک تغییر، چرا تی شرت تان را رنگ نکنید؟
8. They used only natural pigments to dye the wool.
[ترجمه ترگمان]آن ها از رنگ های طبیعی استفاده می کردند تا پشم را رنگ کنند
[ترجمه گوگل]آنها فقط رنگدانه های طبیعی را برای رنگ کردن پشم استفاده کردند
9. Time does not dye,Memories do not light.
[ترجمه ترگمان]زمان رنگ ندارد، خاطرات روشن نمی شوند
[ترجمه گوگل]زمان رنگ نمی کند، خاطرات نور نمی کنند
10. Black will dye over most other colours.
[ترجمه مرتضی چوپانکاره] رنگ سیاه بیشتر رنگ های دیگر را می پوشاند .
[ترجمه ترگمان]سیاه بیشتر رنگ های دیگر را رنگ خواهد زد
[ترجمه گوگل]سیاه بیشتر رنگ های دیگر رنگ می کند
11. He applied dye to the door.
[ترجمه ترگمان]رنگ و رویش را به در دوخته بود
[ترجمه گوگل]او رنگ را به درب اعمال کرد
12. You can dye your hair whatever colour you like.
[ترجمه maryam] شما می توانید موهایتان را هررنگی که دوست دارید رنگ کنید.
[ترجمه ترگمان]می تونی موهات رو رنگ کنی هر رنگی که دوست داری
[ترجمه گوگل]شما می توانید رنگ هر رنگی که دوست دارید را رنگ کنید
13. Leave the cloth to steep in the dye overnight.
[ترجمه مرتضی چوپانکاره] پارچه را بگذارید در ظرف رنگ یک شب تا صبح خیس بخورد.
[ترجمه ترگمان]پارچه رو بزار کنار یه شبه رنگ قرمز بشه
[ترجمه گوگل]پارچه را ترک کنید تا رنگ در یک شب شیب یابد
14. She dipped the material into the dye.
[ترجمه ترگمان]ماده را در رنگ سرخ فرو برد
[ترجمه گوگل]او ماده را به رنگ آغشته کرد
15. Applying the dye can be messy, particularly on long hair.
[ترجمه ترگمان]مالیدن رنگ می تواند نامرتب باشد، به خصوص بر روی موهای بلند
[ترجمه گوگل]استفاده از رنگ می تواند به خصوص در موهای بلند خراب شود
16. She suddenly took it into her head to dye her hair green.
[ترجمه ترگمان]ناگهان آن را در سرش گذاشت تا موهایش را سبز کند
[ترجمه گوگل]او ناگهان آن را به سر او را به رنگ موهایش سبز
17. Plunge the fabric into a bath of black dye.
[ترجمه ترگمان]پارچه را در حمام رنگ سیاه فرو ببرید
[ترجمه گوگل]پارچه را به یک حمام از رنگ سیاه بچرخانید
18. No wool is so white but a dyer can dye it black.
[ترجمه ترگمان]هیچ پشمی خیلی سفید نیست، اما رنگرز می تواند آن را سیاه کند
[ترجمه گوگل]پشم نمیتواند سفید باشد، اما دایر می تواند آن را سیاه کند
19. Wash the dye out with shampoo.
[ترجمه ترگمان]رنگ را با شامپو بشویید
[ترجمه گوگل]رنگ را با شامپو بشویید
20. The red dye on the leather is water-soluble.
[ترجمه ترگمان]رنگ قرمز روی چرم محلول در آب است
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز روی چرم محلول در آب است