(مکانیک کوانتوم) سطح انرژی، مرز کارمایه
energy level
(مکانیک کوانتوم) سطح انرژی، مرز کارمایه
انگلیسی به فارسی
(مکانیک کوانتوم) سطح انرژی، مرز کارمایه
دیکشنری تخصصی
[شیمی] تراز انرژی
[برق و الکترونیک] تراز انرژی حالتهایی که در آن انرژی ذرات اتم ثابت است .در هر تراز از انرژی فقط تعداد محدودی الکترون می توانند وجود داشته باشند . با رفتن الکترون به تراز انرژی پایین تر ،انرژی گسیل و در صورت رفتن به تراز بالاتر انرژی جذب می شود. - سطح انرژی
[برق و الکترونیک] تراز انرژی حالتهایی که در آن انرژی ذرات اتم ثابت است .در هر تراز از انرژی فقط تعداد محدودی الکترون می توانند وجود داشته باشند . با رفتن الکترون به تراز انرژی پایین تر ،انرژی گسیل و در صورت رفتن به تراز بالاتر انرژی جذب می شود. - سطح انرژی
جملات نمونه
1. Every atom seeks equilibrium at the lowest energy level, giving off surplus energy as radiation.
[ترجمه ترگمان]هر اتم به دنبال تعادل در پایین ترین سطح انرژی است و انرژی اضافی را به عنوان تشعشع رها می کند
[ترجمه گوگل]هر اتم، تعادل را در پایین ترین سطح انرژی جستجو می کند، انرژی اضافی را به عنوان تابش می دهد
[ترجمه گوگل]هر اتم، تعادل را در پایین ترین سطح انرژی جستجو می کند، انرژی اضافی را به عنوان تابش می دهد
2. Adding to the energy level is Colin McCormack doubling at deceptive speed as two mistaken characters.
[ترجمه ترگمان]افزودن به سطح انرژی کولین McCormack با سرعت فریبنده به عنوان دو شخصیت اشتباه برابر می شود
[ترجمه گوگل]افزودن به سطح انرژی، کالین مک کورمک به عنوان دو شخصیت اشتباه در سرعت فریبنده دو برابر می شود
[ترجمه گوگل]افزودن به سطح انرژی، کالین مک کورمک به عنوان دو شخصیت اشتباه در سرعت فریبنده دو برابر می شود
3. In these positions, qualities such as energy level, telephone voice, and sales ability take precedence over educational attainment.
[ترجمه ترگمان]در این موقعیت ها، خصوصیاتی مانند سطح انرژی، صدای تلفن، و توانایی فروش بر موفقیت تحصیلی اولویت دارند
[ترجمه گوگل]در این موقعیت ها، کیفیت هایی نظیر سطح انرژی، صدای تلفن و توانایی فروش بر اهمیت تحصیلات اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]در این موقعیت ها، کیفیت هایی نظیر سطح انرژی، صدای تلفن و توانایی فروش بر اهمیت تحصیلات اهمیت دارد
4. And I am going to put up this energy level diagram again.
[ترجمه ترگمان]و من می خواهم این نمودار سطح انرژی را دوباره راه اندازی کنم
[ترجمه گوگل]و من قصد دارم دوباره این نمودار سطح انرژی را قرار دهم
[ترجمه گوگل]و من قصد دارم دوباره این نمودار سطح انرژی را قرار دهم
5. Can produce an increased energy level ; making visible key values.
[ترجمه ترگمان]می تواند سطح انرژی افزایش یافته را تولید کند؛ مقادیر کلیدی مرئی را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]می تواند سطح انرژی افزایش یابد؛ ساخت مقادیر کلیدی قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]می تواند سطح انرژی افزایش یابد؛ ساخت مقادیر کلیدی قابل مشاهده است
6. The orthopnea had gone away, and my energy level just went through the roof.
[ترجمه ترگمان]The رفته بود و سطح انرژی من از سقف بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]ارتوپنا از بین رفته بود و سطح انرژی من فقط از پشت بام رفت
[ترجمه گوگل]ارتوپنا از بین رفته بود و سطح انرژی من فقط از پشت بام رفت
7. Biatomic molecular energy level was discussed, and energy exchange was obtained in gas absorption.
[ترجمه ترگمان]سطح انرژی مولکولی Biatomic مورد بحث قرار گرفت و تبادل انرژی در جذب گاز بدست آمد
[ترجمه گوگل]سطح انرژی مولکولی بیاتومی مورد بحث قرار گرفت و مبادله انرژی در جذب گاز بدست آمد
[ترجمه گوگل]سطح انرژی مولکولی بیاتومی مورد بحث قرار گرفت و مبادله انرژی در جذب گاز بدست آمد
8. We could say an energy level diagram 0 This would be energy. Here is zero.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم یک نمودار سطح انرژی ۰ را بگوییم که این انرژی خواهد بود این صفر است
[ترجمه گوگل]می توان گفت یک نمودار سطح انرژی 0 این انرژی خواهد بود صفر است
[ترجمه گوگل]می توان گفت یک نمودار سطح انرژی 0 این انرژی خواهد بود صفر است
9. Thus the second - lowest energy level of the particle in a cube is threefold degenerate.
[ترجمه ترگمان]از این رو، پایین ترین سطح انرژی ذره در یک مکعب از سه برابر منحط است
[ترجمه گوگل]بنابراین دومین - کمترین سطح انرژی ذره در یک مکعب، سه بعدی است
[ترجمه گوگل]بنابراین دومین - کمترین سطح انرژی ذره در یک مکعب، سه بعدی است
10. Net. py displays the energy level of any given pattern or node array.
[ترجمه ترگمان]خالص قیمت دهی خودکار سطح انرژی هر الگو یا آرایه گره داده شده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]خالص py نشان دهنده سطح انرژی هر الگوی یا آرایه گره است
[ترجمه گوگل]خالص py نشان دهنده سطح انرژی هر الگوی یا آرایه گره است
11. This vocal vitality is related to energy level.
[ترجمه ترگمان]این سرزندگی پر صدا مربوط به سطح انرژی است
[ترجمه گوگل]این نیروی صوتی به سطح انرژی مرتبط است
[ترجمه گوگل]این نیروی صوتی به سطح انرژی مرتبط است
12. These atoms have the simplest energy level schemes.
[ترجمه ترگمان]این اتم ها ساده ترین طرح های سطح انرژی هستند
[ترجمه گوگل]این اتم ها ساده ترین طرح های سطح انرژی دارند
[ترجمه گوگل]این اتم ها ساده ترین طرح های سطح انرژی دارند
13. E TANK: YOU CAN TOTALLY RECHARGE YOUR ENERGY LEVEL WITH THIS ITEM.
[ترجمه ترگمان]تانک: شما می توانید سطح انرژی خود را با این ITEM افزایش دهید
[ترجمه گوگل]E مخزن: شما می توانید به طور کامل سطح انرژی خود را با این مورد را تغییر دهید
[ترجمه گوگل]E مخزن: شما می توانید به طور کامل سطح انرژی خود را با این مورد را تغییر دهید
14. The energy level and the radial wave - function of alkaline - metal atom system are solvedusing generalized Laguerre polynomials.
[ترجمه ترگمان]سطح انرژی و تابع موج شعاعی - تابع اتم فلزی قلیایی با چند جمله ای های غیرقابل تعمیم کلی قابل تعمیم است
[ترجمه گوگل]سطح انرژی و موج شعاعی توابع سیستم اتم قلیایی فلز، چندجملهایهای Laguerre عمومی را حل می کنند
[ترجمه گوگل]سطح انرژی و موج شعاعی توابع سیستم اتم قلیایی فلز، چندجملهایهای Laguerre عمومی را حل می کنند
15. the release or absorption of quanta above a certain energy level.
[ترجمه ترگمان]یا جذب یا جذب کوانتوم در بالای یک سطح انرژی خاص
[ترجمه گوگل]آزاد یا جذب کوانتومی بالاتر از یک سطح انرژی خاص
[ترجمه گوگل]آزاد یا جذب کوانتومی بالاتر از یک سطح انرژی خاص
کلمات دیگر: