1. copper conducts electricity well
مس برق را خوب هدایت می کند.
2. copper doré
مس زرپوش
3. copper is a good conductor
مس رسانای خوبی است.
4. copper is a good medium for conducting heat
برای رساندن حرارت،مس وسیله ی خوبی است.
5. copper ore
کانه ی مس،خاک مس دار
6. copper sheeting
پوشش مسی
7. copper oxide
اکسید مس،لاسرخ
8. to mint copper coinage
سکه ی مسی ضرب کردن
9. a piece of copper wire
یک تکه سیم مسی
10. an alloy of copper and tin
آلیاژ مس و قلع
11. metals such as copper and silver
فلزاتی همچون مس و نقره
12. the fusion of copper and zinc to produce brass
هم گدازش مس و روی برای ساختن برنج
13. electricity flows better in copper wires
برق در سیم مسی بهتر جریان پیدا می کند.
14. he placed a large copper vessel over the fire
یک ظرف مسی بزرگ را روی آتش قرار داد.
15. to alloy gold with copper
طلا را با مس بار زدن
16. we decided to prove up the copper deposit
ما تصمیم گرفتیم که نهشت (معدن) مس را امتحان کنیم.
17. an electron which is ejected from an atom of copper
الکترونی که از یک اتم مس جدا می شود
18. the tip of the pole is fitted with a copper shoe
سر تیر دارای روکش مسی است.
19. Brass is formed by the fusion of copper and zinc.
[ترجمه ترگمان]برنج با ترکیب مس و روی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]برنج بوسیله ترکیب مس و روی تشکیل شده است
20. Brass is an alloy of copper and zinc.
[ترجمه ترگمان]برنج آلیاژی از مس و روی است
[ترجمه گوگل]برنج آلیاژ مس و روی است
21. Copper and silver are both metals.
[ترجمه ترگمان]مس و نقره هر دو فلزات هستند
[ترجمه گوگل]مس و نقره هر دو فلز هستند
22. The copper pipework has corroded in places.
[ترجمه ترگمان]مس copper در بعضی جاها زنگ زده است
[ترجمه گوگل]لوله های مس در مکان های آسیب دیده است
23. Copper and zinc are fused to make brass.
[ترجمه ترگمان]مس و روی برای ساختن برنج ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]مس و روی برای ریختن برنج به یکدیگر متصل می شوند
24. The cable has a copper wire surrounded by a plastic sheath.
[ترجمه ترگمان]کابل دارای یک سیم مسی است که توسط یک غلاف پلاستیکی احاطه شده است
[ترجمه گوگل]کابل دارای یک سیم مسی است که توسط یک غلاف پلاستیکی احاطه شده است
25. Brass is a metallic alloy of copper and zinc.
[ترجمه ترگمان]برنج آلیاژ فلزی از مس و روی است
[ترجمه گوگل]برنج یک آلیاژ فلزی مس و روی است
26. The island has been seriously polluted by a copper mine.
[ترجمه ترگمان]این جزیره به طور جدی توسط یک معدن مس آلوده شده است
[ترجمه گوگل]این جزیره به طور معنی داری توسط معدن مس مضر است