کلمه جو
صفحه اصلی

conformation


معنی : تطبیق، توافق، ترکیب، برابری، سازمان
معانی دیگر : ساخت، ساختار، توازن و تناسب اجزا، برون نما(شکل خارجی یا ظاهری مثلا شکل حیوان)، قواره، (نادر) سازگاری، تطابق، انطباق، سازش

انگلیسی به فارسی

تطبیق، برابری، سازش، توافق، ساخت، ترکیب


سازگاری، ترکیب، برابری، تطبیق، توافق، سازمان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: conformational (adj.), conformationally (adv.)
(1) تعریف: structure or configuration; form.
مترادف: configuration, form, structure
مشابه: composition, lay, make, shape

- the conformation of an ideal racehorse
[ترجمه مانیا مسجدی] ترکیب اسب مسابقه ای ایده آل
[ترجمه ترگمان] ترکیب یک اسب مسابقه ای ایده آل
[ترجمه گوگل] سازگاری اسکیزوفرنی ایده آل

(2) تعریف: symmetrical structure or arrangement of parts.
مترادف: configuration, symmetry
مشابه: arrangement, form, shape, structure

(3) تعریف: the act of conforming; correspondence; accordance.
مترادف: accordance, conformity, correspondence
مشابه: accommodation, adaptation, adjustment, agreement, assimilation, compliance, concordance, concurrence, consonance, coordination, reconciliation

(4) تعریف: the condition of being conformed.
مترادف: accordance, compliance, conformity, correspondence
مشابه: accord, agreement, concordance, concurrence, consonance, reconciliation

• form, structure; adaptation, adjustment

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] فرم بدن، ساختار بدنی ؛ شکل و نحوه قرارگرفتن قسمتهای مختلف بدن یک حیوان.
[شیمی] صورتبندى
[نساجی] کنفرماسیون - شکل های مختلف سه بعدی یک مولکول آلی
[پلیمر] صورتبندی

مترادف و متضاد

تطبیق (اسم)
accommodation, match, adjustment, adaptation, comparison, conformation, harmony, collation, identification

توافق (اسم)
analogy, accord, coincidence, accordance, adaptation, conformation, agreement, compromise, settlement, understanding, concurrence, conciliation, concord, adhesion, consistency, commensurability, keeping, consistence, rapport

ترکیب (اسم)
consolidation, conjugation, conformation, synthesis, blend, admixture, combination, composition, syntax, mixture, compound, melange, confection, structure, physique, form, feature, commixture, concoction, making, contexture, zygosis, makeup

برابری (اسم)
comparison, conformation, equality, parity, equalization, par, tie, homology, equation, parallelism, oneness

سازمان (اسم)
conformation, structure, infrastructure, formation, establishment, organization, regime

shape


Synonyms: anatomy, arrangement, build, cast, configuration, figure, form, formation, frame, framework, outline, structure, symmetry, type


جملات نمونه

1. It locates the conformation of least energy or a user-specified number of low energy conformations.
[ترجمه ترگمان]آن ترکیب حداقل انرژی یا تعداد معینی از ترکیب ها کم انرژی را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]این سازگاری حداقل انرژی یا تعداد مشخصی از انطباقهای انرژی کم را تعیین می کند

2. Its general conformation showed a dairy-type leanness, but individuals could fatten well.
[ترجمه ترگمان]ترکیب کلی آن یک لاغری با نوع لبنی را نشان داد، اما افراد می توانند خوب پروار شوند
[ترجمه گوگل]تطابق کلی آن نشانگر لبنیات نوعی لبنیات بود، اما افراد می توانند به خوبی چاق شوند

3. The conformation should reflect the breed's dual-purpose nature, and quality is more important than size.
[ترجمه ترگمان]ترکیب باید منعکس کننده ماهیت دوگانه نژاد باشد و کیفیت مهم تر از اندازه است
[ترجمه گوگل]سازگاری باید طبیعت دوزبانه نژاد را انعکاس دهد و کیفیت از اندازه مهم تر است

4. The alternative conformation extends away from the molecule, stabilized by crystal contacts.
[ترجمه ترگمان]ترکیب گزینشی از مولکول فاصله می گیرد و بوسیله تماس های بلوری ثابت می ماند
[ترجمه گوگل]سازگاری جایگزین از مولکول خارج می شود، که توسط تماس های کریستالی تثبیت شده است

5. The dairy-type conformation does not lend itself readily to beef production and though steers will fatten they grow rather slowly.
[ترجمه ترگمان]ترکیب این نوع لبنیات به آسانی خود را به تولید گوشت گاو نمی دهد و با این که steers پروار می شود به کندی رشد می کنند
[ترجمه گوگل]سازگاری نوع لبنیات به راحتی به تولید گوشت قرضه نمی دهد و اگرچه سران چاقی کم می کنند و به آرامی رشد می کنند

6. Steers and heifers make good beef and the conformation could be described as a dairy type with extra flesh.
[ترجمه ترگمان]Steers و heifers گوشت خوب درست می کنند و ترکیب می تواند به عنوان یک نوع لبنیات با گوشت اضافه توصیف شود
[ترجمه گوگل]گوساله ها و تلیسه ها گوشت گاو را خوب می کنند و می توان آنها را به عنوان نوع لبنی با گوشت اضافی توصیف کرد

7. This still says nothing about the conformation of the chain.
[ترجمه ترگمان]این هنوز چیزی در مورد ترکیب این زنجیره نمی گوید
[ترجمه گوگل]این هنوز هیچ چیز درباره سازگاری زنجیره ای نمی گوید

8. Moreover. shifts in protein conformation could be analyzed in physiological environments to complement crystallography.
[ترجمه ترگمان]به علاوه تغییرات در ساختار پروتیین می تواند در محیط های فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گیرد تا بلوری شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این تغییرات در ترکیب پروتئین می تواند در محیط فیزیولوژیکی برای تکمیل کریستالوگرافی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد

9. The molecular conformation of silk sericin will be influenced by the mounting environments of cocoons.
[ترجمه ترگمان]ترکیب مولکولی of ابریشمی از محیط رو به رشد of تحت تاثیر قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]سازگاری مولکولی سرویکین ابریشم تحت تأثیر محیط های نصب شده گیاهان قرار می گیرد

10. Submit the names to the Senate conformation.
[ترجمه ترگمان]نام را به ترکیب مجلس سنا ارسال کنید
[ترجمه گوگل]اسامی را برای تشکیل مجلس سنا وارد کنید

11. CONFORMATION: The structure and physical characteristics of a dog.
[ترجمه ترگمان]conformation: ساختار و ویژگی های فیزیکی یک سگ
[ترجمه گوگل]سازگاری ساختار و مشخصات فیزیکی یک سگ

12. Its external conformation is expressed as hometown, mother, end-result of soul, spirit support and related images with symbolistic implications.
[ترجمه ترگمان]ترکیب بیرونی آن به عنوان زادگاه، مادر، end روح، حمایت روحی و تصاویر مرتبط با مفاهیم symbolistic بیان شده است
[ترجمه گوگل]سازگاری خارجی آن به عنوان زادگاه، مادر، نتیجه نهایی روح، حمایت روح و تصاویر مرتبط با پیامدهای نمادین بیان شده است

13. This paper studies the molecular network conformation in the melt of tribasic silicate by means of high temperature Raman spectroscopy.
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار شبکه مولکولی در آب مذاب of را با استفاده از طیف سنجی رامان دمایی بالا مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ساختار شبکه مولکولی در ذوب سیلیکات قبیله ای با استفاده از طیف سنجی رامان با درجه حرارت بالا بررسی می شود

14. Single strand conformation polymorphism (SSCP) essay and sequence analysis of the PCR product were used to ascertain the gene mutation.
[ترجمه ترگمان]مقاله strand conformation conformation Single (SSCP)و آنالیز متوالی محصول PCR برای تعیین جهش ژنی استفاده شد
[ترجمه گوگل]برای تعیین جهش ژنی مورد استفاده در مقاله ی پلیمورفیسم تک سلولی (SSCP) و تجزیه و تحلیل توالی محصول PCR مورد استفاده قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

آرایش، بنیان

تایید اثبات


کلمات دیگر: