کلمه جو
صفحه اصلی

diluent


معنی : رقیق کننده
معانی دیگر : رقیق ساز، تنک ساز، تنک گر

انگلیسی به فارسی

رقیق‌کننده


انگلیسی به انگلیسی

• diluting agent, substance which makes a liquid thinner or weaker
dilutive, serving to make a liquid thinner or weaker

دیکشنری تخصصی

[شیمی] رقیق کننده
[پلیمر] رقیق کننده
[آب و خاک] رقیق کننده

مترادف و متضاد

رقیق کننده (اسم)
diluent, thinner, diluter, dilutor

جملات نمونه

1. Three applications of 300 - 500 times diluent liquid were done at the proper control period of disease.
[ترجمه ترگمان]سه کاربرد ۳۰۰ - ۵۰۰ برابر مایع diluent در دوره کنترل مناسب بیماری انجام شد
[ترجمه گوگل]سه دوره کاربرد 300 تا 500 بار مایع رقیق کننده در دوره کنترل مناسب بیماری انجام شد

2. Steam was used as inert diluent, with dilution ratio being 0. 5 and kept constant.
[ترجمه ترگمان]بخار به عنوان diluent بی اثر، با نسبت رقیق سازی ۰ مورد استفاده قرار گرفت ۵ و ثابت نگه داشته شد
[ترجمه گوگل]بخار به عنوان یک رقیق کننده غیر ضروری با نسبت رقت 5/0 و ثابت نگه داشته شد

3. Original or diluent will directly drops or gush in besmirch, wait 1-2 minutes, with soft cloth to wipe the scrub brush or, and then rinse clean can.
[ترجمه ترگمان]۲ تا ۲ دقیقه صبر کنید، با یک پارچه نرم برای پاک کردن بوته های خار و یا تمیز کردن آن، و سپس با آب تمیز کنید
[ترجمه گوگل]اصلی یا رقیق کننده به طور مستقیم قطره یا خیس خوردن در آب، 1-2 دقیقه صبر کنید، با پارچه نرم برای پاک کردن برس خراش، یا پس از آن شستشو تمیز می توانید

4. We should add their diluent reduces the concentration of ofmaize.
[ترجمه ترگمان]ما باید diluent خود را افزایش دهیم و غلظت of را کاهش دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید رقیق کننده خود را اضافه کنید غلظت گوشت را کاهش می دهد

5. Yttrium serves as an ideal non - magnetic diluent for the rare - earth metals.
[ترجمه ترگمان]Yttrium به عنوان یک diluent غیر مغناطیسی ایده آل برای فلزات نادر خاکی عمل می کند
[ترجمه گوگل]ایتریم به عنوان یک رقیق کننده غیر مغناطیسی ایده آل برای فلزات نادر خاکی است

6. The concentration of reducing adhesive application diluent.
[ترجمه ترگمان]غلظت کاهش کاربرد چسب زخم
[ترجمه گوگل]غلظت رقیق کننده کاربرد چسب زدایی

7. Objective; To observe the effect of iodophor diluent washing abdominal cavity to prevent infection.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر of diluent برای جلوگیری از عفونت
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه؛ برای مشاهده اثر شستشوی شکمبه ایجدوفور برای جلوگیری از عفونت

8. Extensive applications in solvent and diluent.
[ترجمه ترگمان]کاربردهای گسترده در حلال و diluent
[ترجمه گوگل]کاربرد گسترده در حلال و رقیق کننده

9. Is the meeting with true time diluent all affection?
[ترجمه ترگمان]آیا این ملاقات با گذشت زمان حقیقی است؟
[ترجمه گوگل]آیا ملاقات با زمان واقعی همه عواطف را تضعیف می کند؟

10. Using paraffin amine as dissolvent and kerosene as diluent for the purification and defluorination of wet process phosphoric acid by solvent extraction was studied.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آمین پارافین به عنوان dissolvent و نفت سفید به عنوان diluent برای خالص سازی و defluorination فرآیند مرطوب فسفریک اسید به وسیله استخراج حلال مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با استفاده از پارافین آمین به عنوان حلال و نفت سفید به عنوان diluent برای تصفیه و defluorination اسید فسفریک اسید با استخراج حلال مورد مطالعه قرار گرفت

11. The diluent, such as toluene, was an inhibitor of coke deposition on HZSM - 5 zeo - lite catalyst surface.
[ترجمه ترگمان]The مثل تولوئن، یک بازدارنده از رسوب کک روی سطح کاتالیست HZSM - ۵ zeo بود
[ترجمه گوگل]رقیق کننده، مانند تولوئن، مهار کننده رسوب کک در سطح کاتالیزور HZSM - 5 zeo - lite بود

12. The effects of prepolymer, active diluent and photosensitize on coating modification was discussed.
[ترجمه ترگمان]اثرات of، diluent فعال و photosensitize بر روی اصلاح پوشش مورد بحث و بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات prepolymer، رقیق کننده فعال و photosensitize در اصلاح پوشش مورد بحث قرار گرفت

13. Results: The diluent could prevent trimebutine maleate from precipitation.
[ترجمه ترگمان]نتایج: diluent می تواند مانع از رسوب trimebutine ناشی از بارش شود
[ترجمه گوگل]یافته ها: رقیق کننده می تواند باعث جلوگیری از تریبتوتین میلعایت شود

14. The laminar burning velocity of diluent air - propane mixture was measured by Bunsens burner method.
[ترجمه ترگمان]سرعت سوختن آرام جریان هوا - پروپان با استفاده از روش شعله Bunsens اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]سرعت سوزاندن لایه ای هوای مخلوط پروپان هوا با استفاده از روش Burns Burns اندازه گیری شد


کلمات دیگر: