انرژی آزاد
free energy
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• maximum amount of energy which can be produced from a chemical or mechanical process
دیکشنری تخصصی
[شیمی] انرژی آزاد
[عمران و معماری] انرژی آزاد
[نساجی] انرژی آزاد
[عمران و معماری] انرژی آزاد
[نساجی] انرژی آزاد
جملات نمونه
1. According to Helmholtz, the free energy F in a system always tends towards a minimum.
[ترجمه ترگمان]طبق گفته هلمهولتز، انرژی آزاد در یک سیستم همیشه به حداقل می رسد
[ترجمه گوگل]با توجه به Helmholtz، انرژی آزاد F در یک سیستم همیشه به سمت حداقل حرکت می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به Helmholtz، انرژی آزاد F در یک سیستم همیشه به سمت حداقل حرکت می کند
2. The free energy of any substance decreases with increasing temperature.
[ترجمه ترگمان]انرژی آزاد هر ماده ای با افزایش دما کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد هر ماده با افزایش دمای کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد هر ماده با افزایش دمای کاهش می یابد
3. The standard free energy change of a reaction can be calculated in two ways.
[ترجمه ترگمان]تغییر انرژی آزاد استاندارد واکنش را می توان به دو روش محاسبه کرد
[ترجمه گوگل]تغییر انرژی استاندارد یک واکنش میتواند به دو روش محاسبه شود
[ترجمه گوگل]تغییر انرژی استاندارد یک واکنش میتواند به دو روش محاسبه شود
4. We have already seen that Gibbs free energy is useful in two ways.
[ترجمه ترگمان]ما قبلا دیدیم که انرژی آزاد گیبس به دو روش مفید است
[ترجمه گوگل]ما قبلا دیده ایم که انرژی آزاد گیبس به دو صورت مفید است
[ترجمه گوگل]ما قبلا دیده ایم که انرژی آزاد گیبس به دو صورت مفید است
5. The Gibbs free energy change therefore takes into account the enthalpy change of a reaction system and its entropy change.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تغییر انرژی آزاد گیبس تغییر آنتالپی یک سیستم واکنشی و تغییر آنتروپی آن را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، تغییر انرژی انرژی گیبس در نظر گرفتن تغییرات آنتالپی از یک سیستم واکنش و تغییر آنتروپی آن است
[ترجمه گوگل]بنابراین، تغییر انرژی انرژی گیبس در نظر گرفتن تغییرات آنتالپی از یک سیستم واکنش و تغییر آنتروپی آن است
6. And the place to start is A, Helmholtz free energy, or configurational free energy.
[ترجمه ترگمان]و مکان شروع، انرژی آزاد هلمهولتز یا انرژی آزاد است
[ترجمه گوگل]و مکان برای شروع A، Helmholtz انرژی آزاد، و یا انرژی آزاد پیکربندی است
[ترجمه گوگل]و مکان برای شروع A، Helmholtz انرژی آزاد، و یا انرژی آزاد پیکربندی است
7. The pair interaction free energy is obtained.
[ترجمه ترگمان]این جفت تعامل آزاد به دست می آید
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد انرژی جفتی به دست می آید
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد انرژی جفتی به دست می آید
8. The free energy is analytic function in temperature.
[ترجمه ترگمان]انرژی آزاد تابع تحلیلی در دما است
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد، عملکرد تحلیلی در درجه حرارت است
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد، عملکرد تحلیلی در درجه حرارت است
9. The free energy increases monotonically with increasing radius.
[ترجمه ترگمان]انرژی آزاد به طور یکنواخت با افزایش شعاع افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد به طور یکنواخت با افزایش شعاع افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد به طور یکنواخت با افزایش شعاع افزایش می یابد
10. The free energy of solvation is well correlated with the dipole moments of 2 thioxanthine tautomer.
[ترجمه ترگمان]انرژی آزاد of به خوبی با گشتاور دو قطبی ۲ thioxanthine tautomer هم بسته است
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد حلال به خوبی با لحظات دو قطبی دو تیتوکسانتین تاتومر ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد حلال به خوبی با لحظات دو قطبی دو تیتوکسانتین تاتومر ارتباط دارد
11. A free energy market needs more than one country.
[ترجمه ترگمان]بازار انرژی آزاد نیازمند بیش از یک کشور است
[ترجمه گوگل]بازار انرژی آزاد نیاز به بیش از یک کشور دارد
[ترجمه گوگل]بازار انرژی آزاد نیاز به بیش از یک کشور دارد
12. New pollution - free energy is the call of human beings!
[ترجمه ترگمان]انرژی بدون آلودگی جدید، فراخوانی موجودات انسانی است
[ترجمه گوگل]آلودگی جدید - انرژی آزاد، فراخوانی انسان است!
[ترجمه گوگل]آلودگی جدید - انرژی آزاد، فراخوانی انسان است!
13. The entropy effect on the Gibbs free energy of 7-thioguanine base is very small and there is little significance for the tautomeric equilibria of the base.
[ترجمه ترگمان]اثر آنتروپی بر انرژی آزاد گیبس از پایه ۷ - thioguanine بسیار کم است و برای تعادل tautomeric پایگاه اهمیت چندانی ندارد
[ترجمه گوگل]اثر آنتروپی بر انرژی آزاد گیبز پایه 7-thioguanine بسیار کوچک است و برای تعادل تutomeric پایه بسیار کم است
[ترجمه گوگل]اثر آنتروپی بر انرژی آزاد گیبز پایه 7-thioguanine بسیار کوچک است و برای تعادل تutomeric پایه بسیار کم است
14. A surge of pain free energy propelled her forward.
[ترجمه ترگمان]موجی از انرژی آزاد او را به جلو سوق داد
[ترجمه گوگل]یک افزایش انرژی بدون درد موجب شد تا او به جلو برود
[ترجمه گوگل]یک افزایش انرژی بدون درد موجب شد تا او به جلو برود
کلمات دیگر: