متوقف کردن همه فعالیّت ها یا ارتباطات، به ویژه به صورت موقت اما برای یک مدت نسبتاً طولانی.
go dark
پیشنهاد کاربران
۱ ) تاریک شدن
۲ ) انجام عمل یا فعالیتی به شکل پنهانی طوریکه کسی نفهمه که داری چی کار میکنی ( شکل مخفیانه ) .
۳ ) توقف نمودن ارتباط برای مدتی با افرادی که مخفیانه برای یه جاسوسی یا مامور مخفی کار می کند.
e. g. You’ve got to finish your work because the weather is going dark and you’ll not be able to it properly in the darkness
e. g. You need to go dark because whoever is behind this, knows very well what we’re gonna do
۲ ) انجام عمل یا فعالیتی به شکل پنهانی طوریکه کسی نفهمه که داری چی کار میکنی ( شکل مخفیانه ) .
۳ ) توقف نمودن ارتباط برای مدتی با افرادی که مخفیانه برای یه جاسوسی یا مامور مخفی کار می کند.
e. g. You’ve got to finish your work because the weather is going dark and you’ll not be able to it properly in the darkness
e. g. You need to go dark because whoever is behind this, knows very well what we’re gonna do
کلمات دیگر: