1. the turbid thoughts of an alcoholic
افکار پریشان یک آدم الکلی
2. the turbid waters of karoon river
آبهای گل آلود رود کارون
3. Several different species of fish inhabit these turbid shallow waters.
[ترجمه ترگمان]چندین گونه مختلف ماهی در این آب های کم عمق و کم عمق زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]چندین گونه از ماهی ها در این آب های کم عمیق ساکن ساکن هستند
4. When the solution becomes turbid the mixture is warmed until the precipitate dissolves.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که محلول گل آلود شود مخلوط گرم می شود تا آن که precipitate حل شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که محلول خرد شود مخلوط گرم می شود تا رسوب حل شود
5. Brown barges puttered slowly through the turbid water.
[ترجمه ترگمان]barges قهوه ای آهسته از لای آب گل آلود عبور کردند
[ترجمه گوگل]بارج های قهوه ای به آرامی از طریق آب آشامیدنی پوشیده شده است
6. The lake's water is turbid.
[ترجمه ترگمان]آب دریاچه گل آلود است
[ترجمه گوگل]آب دریاچه کثیف است
7. The turbid yellow river water fiercely reflected the blazing sun of the plateau.
[ترجمه ترگمان]آب گل آلود رودخانه، آفتاب سوزان فلات را به شدت منعکس می کرد
[ترجمه گوگل]آب رودخانه ای زرد رنگ شدید خورشید فرو برده فلات را نشان داد
8. Objective:To observe the clinical efficacy and safty of turbid phlegm and blood stasis using Zheng Dan Fu Mai soup in patients with the ventricular extrasystole of coronary heart disease .
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تاثیر بالینی و safty خلط turbid و stasis خون با استفاده از ژنگ Fu، سوپ خوری در بیماران با بطن extrasystole بیماری های قلبی عروقی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بالینی و ایمنی ریه های کثیف و خونریزی با استفاده از سوپ ژنگ داون فو مای در بیماران مبتلا به عوارض بطن چپ بیماری قلبی عروقی
9. Turbid is a major trouble in waste dump construction, especially in sufficient rain area.
[ترجمه ترگمان]turbid یک مشکل بزرگ در ساخت زباله دان، به ویژه در منطقه بارانی کافی است
[ترجمه گوگل]کوبیده شدن در ساخت و ساز زباله بسیار مشکل است به ویژه در منطقه بارندگی کافی
10. However The US government enters this financial turbid water quickly compared to Japan.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دولت آمریکا به سرعت این آب گل آلود اقتصادی را در مقایسه با ژاپن وارد می کند
[ترجمه گوگل]با این وجود دولت ایالات متحده به سرعت در مقایسه با ژاپن به این پول مبهم مالی وارد می شود
11. Hope you not confused by this open and turbid route.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم با این راه باز و turbid گیج نشی
[ترجمه گوگل]امیدوارم با این مسیر باز و مبهوت نگردید
12. Never a mountain rocky and, Never a river turbid and deep.
[ترجمه ترگمان]هرگز کوهستانی نبود و هرگز رودخانه گل آلود و عمیق نبود
[ترجمه گوگل]هرگز کوه سنگی و هرگز رودخانه کثیف و عمیق است
13. To determine the optical parameters of turbid media with an unpolarized backscattering light, an oblique incidence geometry with the compound BP neural network has been designed.
[ترجمه ترگمان]برای تعیین پارامترهای اپتیکی رسانه های turbid با نور unpolarized backscattering، هندسه رویداد مورب با شبکه عصبی ترکیبی BP طراحی شده است
[ترجمه گوگل]برای تعیین پارامترهای نوری رسانه های مخلوط با نور پس لرزه ای غیر قطبی، یک هندسه برش شکسته با شبکه عصبی ترکیبی BP طراحی شده است
14. Equipment's obvious predominance of turbid water cooling equipment is shown applying to rebar in bar mill at Handan Iron and Steel Group Co.
[ترجمه ترگمان]برتری و برتری تجهیزات خنک کنندگی آب گل آلود در میلگرد در کارخانه میلگرد در شرکت آهن و فولاد Handan نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]غلبه آشکار تجهیزات تجهیزات خنک کننده آب خنک برای نشانگر در میل آسیاب در شرکت Handan Iron and Steel Group نشان داده شده است