کلمه جو
صفحه اصلی

amortized

انگلیسی به فارسی

تحریم شده، مستهلک کردن، بی حس کردن، کشتن، بدیگری واگذار کردن، وقف کردن


دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] مستهلک

پیشنهاد کاربران

زبان تخصصی کامپیوتر_معنای سرشکن

زبان تخصصی کامپیوتر - به معنای سرشکن


کلمات دیگر: