مالیات بر املاک، مالیات مستغلات
property tax
مالیات بر املاک، مالیات مستغلات
انگلیسی به انگلیسی
• tax that is collected on real estate and personal property
جملات نمونه
1. The new property tax law won't directly affect us.
[ترجمه ترگمان]قانون مالیات بر دارایی جدید مستقیما بر ما تاثیر نخواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]قانون مالیات بر دارایی جدید به طور مستقیم بر ما تاثیر نمی گذارد
[ترجمه گوگل]قانون مالیات بر دارایی جدید به طور مستقیم بر ما تاثیر نمی گذارد
2. Proposition 13 in 1978 slashed the property tax and reordered state and local government finance.
[ترجمه ترگمان]قضیه ۱۳ در سال ۱۹۷۸ مالیات بر دارایی و دولت محلی و امور مالی دولت محلی را کاهش داد
[ترجمه گوگل]پیشنهاد 13 در سال 1978 مالیات بر دارایی و مالیات دولتی و محلی را کاهش داد
[ترجمه گوگل]پیشنهاد 13 در سال 1978 مالیات بر دارایی و مالیات دولتی و محلی را کاهش داد
3. In 199 the residential property tax classification accounted for approximately 59 percent of the city's total tax capacity.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ بخش مالیات املاک مسکونی حدود ۵۹ درصد از کل ظرفیت کل مالیات شهر را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]در سال 199 طبقه بندی مالیات بر درآمد مسکونی تقریبا 59 درصد از کل ظرفیت مالیات شهر را به خود اختصاص داد
[ترجمه گوگل]در سال 199 طبقه بندی مالیات بر درآمد مسکونی تقریبا 59 درصد از کل ظرفیت مالیات شهر را به خود اختصاص داد
4. In Bush's Texas the governor fought for property tax breaks while denying children basic healthcare.
[ترجمه ترگمان]در تگزاس، فرماندار تگزاس برای معافیت مالیاتی و انکار مراقبت بهداشتی از کودکان جنگید
[ترجمه گوگل]استاندار بوش در تگزاس، برای مقابله با مالیات بر اموال مبارزه کرد، در حالی که کودکان مراقبت های اولیه را رد می کرد
[ترجمه گوگل]استاندار بوش در تگزاس، برای مقابله با مالیات بر اموال مبارزه کرد، در حالی که کودکان مراقبت های اولیه را رد می کرد
5. If we are to have a property tax, it must be logical, and the logic is clear.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهیم مالیاتی داشته باشیم، منطقی است، و منطق واضح است
[ترجمه گوگل]اگر ما مالیات دارایی داریم، باید منطقی باشد و منطق روشن است
[ترجمه گوگل]اگر ما مالیات دارایی داریم، باید منطقی باشد و منطق روشن است
6. The problem surfaced as annual property tax bills began appearing in mailboxes this week.
[ترجمه ترگمان]این مشکل زمانی مطرح شد که اسکناس ها در صندوق های پستی در این هفته ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]این مشکل در سال جاری اتفاق افتاد، چرا که صورت حساب های مالیاتی سالانه در صندوق های پستی این هفته ظاهر شد
[ترجمه گوگل]این مشکل در سال جاری اتفاق افتاد، چرا که صورت حساب های مالیاتی سالانه در صندوق های پستی این هفته ظاهر شد
7. A naked property tax would be simpler, but it would not be as fair.
[ترجمه ترگمان]مالیات املاک خیلی ساده است، اما منصفانه نخواهد بود
[ترجمه گوگل]یک مالیات ملک برهنه ساده تر خواهد بود، اما این امر نمی تواند عادلانه باشد
[ترجمه گوگل]یک مالیات ملک برهنه ساده تر خواهد بود، اما این امر نمی تواند عادلانه باشد
8. For example, even when land is sold, the property tax is not likely to be shifted.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، حتی زمانی که زمین فروخته می شود، مالیات بر دارایی به احتمال زیاد جابجا نخواهد شد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، حتی زمانی که زمین فروخته می شود، مالیات بر اموال به احتمال زیاد تغییر نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، حتی زمانی که زمین فروخته می شود، مالیات بر اموال به احتمال زیاد تغییر نخواهد کرد
9. The property tax will be levied, on the predictable base of immovable property, to yield the required annual debt repayments.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر دارایی بر پایه قابل پیش بینی املاک استوار وضع خواهد شد تا بازپرداخت وام سالانه مورد نیاز را به دست آورد
[ترجمه گوگل]مالیات بر دارایی، بر پایۀ پیش بینی اموال غیر منقول، برای بازپرداخت بدهی سالانه مورد نیاز، اعمال خواهد شد
[ترجمه گوگل]مالیات بر دارایی، بر پایۀ پیش بینی اموال غیر منقول، برای بازپرداخت بدهی سالانه مورد نیاز، اعمال خواهد شد
10. He pays the property tax but claims no more right to the land than the other creatures that live on it.
[ترجمه ترگمان]او مالیات املاک را پرداخت می کند، اما ادعا می کند که نسبت به موجودات دیگر که در آن زندگی می کنند حق دیگری ندارد
[ترجمه گوگل]او مالیه اموال را پرداخت می کند، اما حق دیگران را نسبت به موجودات دیگر که در آن زندگی می کنند، ادعا نمی کند
[ترجمه گوگل]او مالیه اموال را پرداخت می کند، اما حق دیگران را نسبت به موجودات دیگر که در آن زندگی می کنند، ادعا نمی کند
11. They even subsidize rural fire districts through property tax payments.
[ترجمه ترگمان]آن ها حتی به مناطق آتش سوزی روستایی از طریق پرداخت مالیات بر املاک کمک می کنند
[ترجمه گوگل]آنها حتی از پرداخت مالیات املاک و مستغلات از مناطق روستایی روستایی سود می برند
[ترجمه گوگل]آنها حتی از پرداخت مالیات املاک و مستغلات از مناطق روستایی روستایی سود می برند
12. The residential prOperty tax assessment is based On a valuation set at 15 percent of fair market value.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی مالیات property مسکونی مبتنی بر یک مجموعه ارزیابی در ۱۵ درصد از ارزش بازار منصفانه است
[ترجمه گوگل]ارزیابی مالیات بر درآمد مسکونی بر مبنای ارزش گذاری تعیین شده در 15 درصد از ارزش بازار منصفانه است
[ترجمه گوگل]ارزیابی مالیات بر درآمد مسکونی بر مبنای ارزش گذاری تعیین شده در 15 درصد از ارزش بازار منصفانه است
13. The property tax the county collects from city residents supplies millions of dollars for sheriff deputies that patrol in the foothills.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر دارایی این استان از ساکنان شهر جمع آوری می شود، میلیون ها دلار برای نمایندگان کلانتر که در دامنه تپه ها گشتزنی می کنند، تامین می کند
[ترجمه گوگل]مالیات دارایی که جمع آوری شهرستان از ساکنان شهر میلیون ها دلار برای معاونان کلانتر که در قرون وسطی گشت می زنند، برای میلیون ها دلار هزینه می کنند
[ترجمه گوگل]مالیات دارایی که جمع آوری شهرستان از ساکنان شهر میلیون ها دلار برای معاونان کلانتر که در قرون وسطی گشت می زنند، برای میلیون ها دلار هزینه می کنند
14. Like the poll tax, this property tax is deeply flawed.
[ترجمه ترگمان]مانند مالیات آرا، این مالیات بر دارایی عمیقا معیوب است
[ترجمه گوگل]مانند مالیات نظرسنجی، این مالیات دارایی عمیقا ناقص است
[ترجمه گوگل]مانند مالیات نظرسنجی، این مالیات دارایی عمیقا ناقص است
پیشنهاد کاربران
مالیات بر دارایی
کلمات دیگر: