تیز می کند، تیز کردن، تند کردن، تیز شدن، نوک تیز کردن، تقلب کردن
sharpens
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
Absence *sharpens* love, presence strengthen it"
Benjamin franklin
*هوشیاری*
Benjamin franklin
*هوشیاری*
کلمات دیگر:
تیز می کند، تیز کردن، تند کردن، تیز شدن، نوک تیز کردن، تقلب کردن