کلمه جو
صفحه اصلی

be due

انگلیسی به فارسی

مواظب باشید


پیشنهاد کاربران

انتظار می رود، موعدش است

1 ) The train is due to arrive any time now
انتظار میره قطار هر لحظه الان برسه
2 ) Although I'm not showing yet, my baby is due in the spring
هرچند ( بدن ) من هنوز نشون نمیده ( حاملگی م رو ) ، ولی موعد ( به دنیا آمدن ) نوزادم تو فصل بهاره
3 ) Do you happen to know what time the next bus is due?

موعد ( کسی یا چیزی ) بودن

مهلت ( چیزی یا کسی ) بودن، تاریخ اتمام ( چیزی یا کسی ) بودن


کلمات دیگر: