1. This machine measures your heart rate.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه ضربان قلب شما را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه ضربان قلب شما را اندازه گیری می کند
2. His heart rate was 30 beats per minute slower.
[ترجمه ترگمان]ضربان قلب او ۳۰ بار در دقیقه آهسته تر بود
[ترجمه گوگل]ضربان قلب او 30 ضربه بیشتر در هر دقیقه بود
3. The treadmill has a heart rate monitor.
[ترجمه ترگمان]تردمیل یک نمایشگر ضربان قلب دارد
[ترجمه گوگل]تردمیل دارای مانیتور ضربان قلب است
4. During stages three and four, heart rate and breathing become very regular.
[ترجمه ترگمان]در طی مراحل سه و چهار، ضربان قلب و تنفس منظم می شود
[ترجمه گوگل]در مراحل سه و چهار، ضربان قلب و تنفس بسیار منظم می شوند
5. Hypothermia weakens muscles and slows heart rate(sentence dictionary), which may stop if body temperature falls below 90 degrees.
[ترجمه ترگمان]Hypothermia ماهیچه ها را ضعیف می کند و ضربان قلب (فرهنگ لغت را کاهش می دهد)، که اگر دمای بدن پایین تر از ۹۰ درجه سقوط کند، ممکن است متوقف شود
[ترجمه گوگل]Hypothermia ضعیف عضلات و سرعت ضربان قلب (فرهنگ لغت جمله)، که ممکن است متوقف شود اگر درجه حرارت بدن زیر 90 درجه است
6. Sometimes my heart rate is high, although my medical checkup was fine.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ضربان قلبم بالا است، اگرچه معاینه پزشکی من خوب بود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ضربان قلب من بالا است، اگر چه بررسی پزشکی من خوب بود
7. Those substances increase the heart rate and blood pressure, and may increase the substances that help form clots.
[ترجمه ترگمان]این مواد ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهند و ممکن است موادی که به تشکیل لخته کمک می کنند را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]این مواد باعث افزایش ضربان قلب و فشار خون می شود و ممکن است باعث افزایش مواد تشکیل دهنده لخته شود
8. Blood urea nitrogen, heart rate, and respiratory rate were not related to 2-year survival.
[ترجمه ترگمان]خون اوره، نیتروژن، نرخ قلب و میزان تنفس مربوط به زنده ماندن ۲ ساله نیستند
[ترجمه گوگل]نیتروژن اوره، ضربان قلب و میزان تنفس مربوط به بقای 2 ساله نیست
9. After a minute of this, your heart rate has slowed by 20 percent.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک دقیقه ضربان قلب شما تا ۲۰ درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]پس از یک دقیقه از این، ضربان قلب شما تا 20 درصد کاهش یافته است
10. While exercising, pause to determine your heart rate.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ورزش می کنید، مکث کنید تا ضربان قلب خود را مشخص کنید
[ترجمه گوگل]در حالی که ورزش، مکث برای تعیین ضربان قلب شما است
11. The machine emits regular bleeps which indicate the heart rate.
[ترجمه ترگمان]دستگاه bleeps منظمی را منتشر می کند که ضربان قلب را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این دستگاه صداهای معمولی را می دهد که میزان ضربان قلب را نشان می دهد
12. This increases your heart rate and encourages more oxygen into the body as you breathe more quickly.
[ترجمه ترگمان]این باعث افزایش ضربان قلب شما می شود و اکسیژن بیشتری را به بدن افزایش می دهد چون شما سریع تر نفس می کشید
[ترجمه گوگل]این باعث افزایش ضربان قلب شما می شود و اکسیژن بیشتری را به بدن وارد می کند
13. Symptoms include fever, chills, and increased heart rate.
[ترجمه ترگمان]علایم این بیماری عبارتند از تب، لرز و افزایش ضربان قلب
[ترجمه گوگل]علائم شامل تب، لرز و افزایش ضربان قلب است
14. This gives your maximum heart rate in beats per minute.
[ترجمه ترگمان]این به حداکثر ضربان قلب شما در هر دقیقه می دهد
[ترجمه گوگل]این به حداکثر ضربان قلب شما در هر دقیقه ضربه می زند
15. In this way heart rate, respiration rate, oxygen consumption, and muscle tension all reduce without conscious effort.
[ترجمه ترگمان]در این روش نرخ قلب، میزان تنفس، مصرف اکسیژن و تنش ماهیچه بدون تلاش آگاهانه کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، ضربان قلب، میزان تنفس، مصرف اکسیژن و تنش عضلانی بدون تلاش آگاهانه کاهش می یابد