امتحان ورودی
entrance examination
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• admissions exam, test given to determine if a candidate is qualified to be admitted to an institution (such as a university)
جملات نمونه
1. The stiff entrance examination removes 60 per cent of prospective students.
[ترجمه ترگمان]بررسی ورودی سفت ۶۰ درصد از دانشجویان آینده را از بین می برد
[ترجمه گوگل]آزمون ورودی سخت، 60 درصد دانشجویان آینده نگر را حذف می کند
[ترجمه گوگل]آزمون ورودی سخت، 60 درصد دانشجویان آینده نگر را حذف می کند
2. The college entrance examination is a real challenge.
[ترجمه ترگمان]امتحان ورودی کالج یک چالش واقعی است
[ترجمه گوگل]آزمون ورودی کالج یک چالش واقعی است
[ترجمه گوگل]آزمون ورودی کالج یک چالش واقعی است
3. Congratulations on your success in the national college entrance examination. I beg you to take this little gift as a souvenir.
[ترجمه ترگمان]بهت تبریک می گم که توی امتحانات ورودی دانشگاه موفق شدی خواهش می کنم این هدیه کوچولو رو به عنوان سوغاتی بگیرین
[ترجمه گوگل]تبریک به موفقیت شما در آزمون ورودی کالج ملی از شما خواسته می شود که این هدیه کوچک را به عنوان یک سوغات بردارید
[ترجمه گوگل]تبریک به موفقیت شما در آزمون ورودی کالج ملی از شما خواسته می شود که این هدیه کوچک را به عنوان یک سوغات بردارید
4. He realised his dream when he passed the entrance examination.
[ترجمه ترگمان]وقتی از جلوی در ورودی عبور کرد رویایش را متوجه شد
[ترجمه گوگل]وقتی که امتحان ورودی را گذراند متوجه رویای او شد
[ترجمه گوگل]وقتی که امتحان ورودی را گذراند متوجه رویای او شد
5. He realized his dream when he passed the entrance examination.
[ترجمه ترگمان]وقتی از جلوی در ورودی عبور کرد رویایش را متوجه شد
[ترجمه گوگل]وقتی که امتحان ورودی را گذراند متوجه رویای او شد
[ترجمه گوگل]وقتی که امتحان ورودی را گذراند متوجه رویای او شد
6. Her mind keeps running on the college entrance examination.
[ترجمه ترگمان]ذهنش مدام به امتحانات ورودی دانشگاه ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]ذهن او در آزمون ورودی کالج در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]ذهن او در آزمون ورودی کالج در حال اجرا است
7. Did you have to get through an entrance examination?
[ترجمه ترگمان]باید از ورودی ورودی عبور می کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا مجبور شدید از طریق آزمون ورودی دریافت کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا مجبور شدید از طریق آزمون ورودی دریافت کنید؟
8. He's already taken the entrance examination .
[ترجمه محدثه صاد] او قبلا امتحان ورودی رو داده
[ترجمه ترگمان]قبلا امتحان ورودی رو گرفته[ترجمه گوگل]او قبلا آزمون ورودی را گرفته است
9. I'll take part in the College Entrance Examination tomorrow.
[ترجمه ترگمان]فردا در کلاس امتحان دانشگاه شرکت می کنم
[ترجمه گوگل]من فردا در آزمون ورودی کالج شرکت خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من فردا در آزمون ورودی کالج شرکت خواهم کرد
10. Frank were sweating out the results of his entrance examination.
[ترجمه ترگمان]فرانک نتایج امتحانات ورودی خود را زیر و رو کرده بود
[ترجمه گوگل]فرانک نتایج امتحان ورودی او را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]فرانک نتایج امتحان ورودی او را تحریک کرد
11. College entrance examination language standardization is a power to those who educated at school.
[ترجمه ترگمان]آزمون ورودی کالج یک قدرت برای کسانی است که در مدرسه تحصیل می کنند
[ترجمه گوگل]استاندارد زبان کالج ورودی کالج قدرت برای کسانی است که در مدرسه تحصیل کرده اند
[ترجمه گوگل]استاندارد زبان کالج ورودی کالج قدرت برای کسانی است که در مدرسه تحصیل کرده اند
12. They've passed the entrance examination for Nanjing Teachers'College.
[ترجمه ترگمان]آن ها امتحان ورودی کالج معلمان نانجینگ را تصویب کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها امتحان ورودی را برای کالج مجرب نانجینگ گذرانده اند
[ترجمه گوگل]آنها امتحان ورودی را برای کالج مجرب نانجینگ گذرانده اند
13. There is fierce competition in the college Entrance Examination.
[ترجمه ترگمان]رقابت شدیدی در آزمون ورودی کالج وجود دارد
[ترجمه گوگل]در آزمون ورودی کالج رقابت شدیدی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در آزمون ورودی کالج رقابت شدیدی وجود دارد
کلمات دیگر: