کلمه جو
صفحه اصلی

caste system

انگلیسی به فارسی

سیستم کست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a social structure in which one's class in society is determined by heredity.

جملات نمونه

1. The caste system shapes nearly every facet of Indian life.
[ترجمه ترگمان]نظام طبقاتی تقریبا هر جنبه از زندگی هند را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم کست در تقریبا هر جنبه ای از زندگی هندی شکل می گیرد

2. The caste system was rigidly enforced.
[ترجمه ترگمان]نظام طبقاتی به طور کامل اجرا می شد
[ترجمه گوگل]سیستم کاستس به شدت اجرا شد

3. The Indian caste system is an example of social stratification.
[ترجمه ترگمان]سیستم طبقه بندی هند نمونه ای از طبقه بندی اجتماعی است
[ترجمه گوگل]نظام کاستی هندی نمونه ای از طبقه بندی اجتماعی است

4. This book treats of the caste system in India.
[ترجمه ترگمان]این کتاب درباره سیستم طبقه بندی در هند سخن می گوید
[ترجمه گوگل]این کتاب رفتار سیستم کاست در هند است

5. The caste system is still strong in some eastern countries such as India.
[ترجمه ترگمان]سیستم طبقه بندی هنوز در برخی از کشورهای شرقی مانند هند هنوز قوی است
[ترجمه گوگل]سیستم کاست در برخی از کشورهای شرقی همچون هند همچنان قوی است

6. The caste system is an extreme example of social closure since the exclusion of outsiders from the status group is so complete.
[ترجمه ترگمان]سیستم طبقه بندی یک مثال افراطی از بسته شدن اجتماعی است چرا که خروج افراد خارجی از گروه وضعیت بسیار کامل است
[ترجمه گوگل]سیستم کاستس مثال بزرگی از بسته شدن اجتماعی است، چرا که حذف افراد بیگانه از گروه وضعیت بسیار کامل است

7. By 1872 the old caste system had been abolished.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۷۲، نظام طبقاتی دیرین منسوخ شد
[ترجمه گوگل]تا سال 1872 سیستم قدیمی کاستی لغو شد

8. The caste system categorized Hindus into a social hierarchy.
[ترجمه ترگمان]سیستم طبقه بندی هندوها را به یک سلسله مراتب اجتماعی طبقه بندی کرد
[ترجمه گوگل]سیستم کاستس هندوها را به سلسله مراتب اجتماعی طبقه بندی کرد

9. I abhor smugness, passivity, caste system. write with recent photo.
[ترجمه ترگمان]از نخوت، passivity، سیستم طبقاتی بیزارم در حال نوشتن با عکس اخیر است
[ترجمه گوگل]من عصبانیت، انسداد، سیستم کست را تحریک می کنم با عکس اخیر بنویسید

10. Buddha was a social reformer who condemned India's caste system.
[ترجمه ترگمان]بودا یک مصلح اجتماعی بود که سیستم طبقاتی هند را محکوم کرد
[ترجمه گوگل]بودا یک اصلاحگر اجتماعی بود که نظام کاستی هند را محکوم کرد

11. In the caste system social closure is achieved through prohibitions which prevent members of a caste from marrying outside their caste.
[ترجمه ترگمان]در نظام طبقاتی، بسته شدن اجتماعی از طریق ممنوعیت ها به دست می آید که مانع از ازدواج طبقاتی در خارج از طبقه خود می شود
[ترجمه گوگل]در نظام کاست، بسته شدن اجتماعی از طریق ممنوعیت هایی که باعث جلوگیری از اعضای یک کاست از ازدواج در خارج از کاست خود می شود، به دست می آید

12. They would be segregated from members of the caste system and lived on the outskirts of villages or in their own communities.
[ترجمه ترگمان]آن ها از اعضای نظام طبقاتی جدا خواهند شد و در حومه روستاها یا در جوامع خود زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از اعضای نظام کست جدا می شوند و در حومه روستاها یا جوامع خود زندگی می کنند

13. The worst aspect of Hinduism is undoubtedly the caste system, which kept the population cooped up in so many separate compartments.
[ترجمه ترگمان]بدترین جنبه از آیین هندو، بدون شک سیستم طبقاتی است، که جمعیت را در بسیاری از قسمت های جدا نگه می دارد
[ترجمه گوگل]بدترین جنبه هندوئیسم، بدون شک، نظام کاست است که جمعیت را در بسیاری از بخش های جداگانه نگه داشته است

14. Long had been in the process of the caste system which still exists today.
[ترجمه ترگمان]مدت ها بود که در روند نظام طبقاتی بود که امروزه هنوز وجود دارد
[ترجمه گوگل]طولانی مدت در حال فرایند سیستم کست است که هنوز هم وجود دارد

پیشنهاد کاربران

نظام طبقاتی


کلمات دیگر: