کلمه جو
صفحه اصلی

flashes

انگلیسی به فارسی

چشمک می زند، فلاش، برق، تلالو، لحظه، فلاش عکاسی، تشعشع، جلوه، روشنایی مختصر، یک ان، بروز ناگهانی، خود ستایی، برق زدن، تاباندن، ناگهان شعله ور شدن، زود گذشتن، خطور کردن


پیشنهاد کاربران

برق زدن ، درخشیدن


کلمات دیگر: