معامله گر
tradable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• marketable, saleable, merchandisable
جملات نمونه
1. The tradable permit approach has launched a new industry that brokers deals between firms.
[ترجمه ترگمان]رویکرد اجازه تجارت یک صنعت جدید را راه اندازی کرده است که دلالان در آن معامله می کنند
[ترجمه گوگل]رویکرد مجوز قابل معامله، یک صنعت جدید را راه اندازی کرده است که کارگزاران بین شرکت ها را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]رویکرد مجوز قابل معامله، یک صنعت جدید را راه اندازی کرده است که کارگزاران بین شرکت ها را دنبال می کنند
2. As in the sterling markets, EuroCDs are tradable certificates indicating ownership of a fixed-term deposit.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بازارهای استرلینگ، EuroCDs گواهی نامه های تجاری هستند که نشان دهنده مالکیت یک سپرده ثابت هستند
[ترجمه گوگل]همانطور که در بازارهای استرلینگ، EuroCDs ها گواهی های معامله هستند که نشان دهنده مالکیت سپرده های ثابت هستند
[ترجمه گوگل]همانطور که در بازارهای استرلینگ، EuroCDs ها گواهی های معامله هستند که نشان دهنده مالکیت سپرده های ثابت هستند
3. We wish to see a world market in tradable emission licences for carbon dioxide and other pollutants.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم یک بازار جهانی را در مجوزهای انتشار آلاینده ها برای دی اکسید کربن و دیگر آلاینده ها ببینیم
[ترجمه گوگل]ما مایل به دیدن یک بازار جهانی در مجوزهای معامله گر برای دی اکسید کربن و دیگر آلاینده ها هستیم
[ترجمه گوگل]ما مایل به دیدن یک بازار جهانی در مجوزهای معامله گر برای دی اکسید کربن و دیگر آلاینده ها هستیم
4. Each of the three types of markets are tradable, but with markedly different trading systems.
[ترجمه ترگمان]هر یک از این سه نوع بازارها تجارت هستند، اما با سیستم های تجاری بسیار متفاوت
[ترجمه گوگل]هر یک از سه نوع بازار قابل فروش هستند، اما با سیستم های تجاری متفاوت متفاوت است
[ترجمه گوگل]هر یک از سه نوع بازار قابل فروش هستند، اما با سیستم های تجاری متفاوت متفاوت است
5. State shares are not tradable in stock market.
[ترجمه ترگمان]سهام دولتی در بازار سهام قابل خرید نیستند
[ترجمه گوگل]سهام دولتی در بازار سهام قابل فروش نیست
[ترجمه گوگل]سهام دولتی در بازار سهام قابل فروش نیست
6. Nor is China's deflationary effect on global tradable - goods prices about to end.
[ترجمه ترگمان]همچنین تاثیر deflationary چین بر قیمت کالاهای تجاری و تجارت جهانی در این مورد نیز صادق نیست
[ترجمه گوگل]تأثیر انقباضی چین بر قیمت جهانی کالاهای معامله گر - قیمت کالاها برای پایان دادن به آن نیز نیست
[ترجمه گوگل]تأثیر انقباضی چین بر قیمت جهانی کالاهای معامله گر - قیمت کالاها برای پایان دادن به آن نیز نیست
7. But the prices of non - tradable products, such as housing and labour - intensive services, are generally much lower.
[ترجمه ترگمان]اما قیمت محصولات غیرقابل تجارت مثل مسکن و خدمات فشرده به طور کلی بسیار پایین تر است
[ترجمه گوگل]اما قیمت محصولات غیر قابل فروش، مانند خدمات مسکن و نیروی کار، به طور کلی بسیار کمتر است
[ترجمه گوگل]اما قیمت محصولات غیر قابل فروش، مانند خدمات مسکن و نیروی کار، به طور کلی بسیار کمتر است
8. Modern agriculture requires more tradable inputs.
[ترجمه ترگمان]کشاورزی مدرن نیازمند داده های تجاری بیشتری است
[ترجمه گوگل]کشاورزی مدرن نیازمند ورودی های قابل تجدید است
[ترجمه گوگل]کشاورزی مدرن نیازمند ورودی های قابل تجدید است
9. With the reform of Non - tradable Shares, the Chinese stock market turned into an new development stage.
[ترجمه ترگمان]با اصلاحات سهام Non، بازار سهام چین به مرحله توسعه جدیدی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با اصلاح سهام غیر قابل تجدید، بازار سهام چین تبدیل به یک مرحله توسعه جدید شد
[ترجمه گوگل]با اصلاح سهام غیر قابل تجدید، بازار سهام چین تبدیل به یک مرحله توسعه جدید شد
10. The non - tradable share reform has been basically completed intillthe stock market will soon achieve full circulation.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات سهم غیرقابل تجارت اساسا تکمیل شده است و بازار سهام به زودی به گردش کامل دست می یابد
[ترجمه گوگل]اصلاحات سهم غیر قابل فروش قابل قبول بوده است، در حالی که بازار سهام به زودی به گردش کامل خواهد رسید
[ترجمه گوگل]اصلاحات سهم غیر قابل فروش قابل قبول بوده است، در حالی که بازار سهام به زودی به گردش کامل خواهد رسید
11. A tradable debt security, usually issued by a government or semi - government body to raise money.
[ترجمه ترگمان]یک امنیت بدهی تجاری معمولا توسط یک دولت یا بدنه نیمه دولت برای جمع آوری پول صادر می شود
[ترجمه گوگل]یک وام تجاری قابل اعتبار که معمولا توسط یک دولت یا نهادهای دولتی برای جمع آوری پول صادر می شود
[ترجمه گوگل]یک وام تجاری قابل اعتبار که معمولا توسط یک دولت یا نهادهای دولتی برای جمع آوری پول صادر می شود
12. But long-term private investment in the production of high-quality tradable goods and services is essential for long-term success.
[ترجمه ترگمان]اما سرمایه گذاری خصوصی طولانی مدت در تولید کالاها و خدمات قابل فروش با کیفیت بالا برای موفقیت طولانی مدت ضروری است
[ترجمه گوگل]اما در دراز مدت سرمایه گذاری خصوصی در تولید کالاهای قابل فروش با کیفیت بالا و خدمات برای موفقیت درازمدت ضروری است
[ترجمه گوگل]اما در دراز مدت سرمایه گذاری خصوصی در تولید کالاهای قابل فروش با کیفیت بالا و خدمات برای موفقیت درازمدت ضروری است
13. Together the two companies BECome an entirely new public corporation with tradable shares.
[ترجمه ترگمان]این دو شرکت با هم یک شرکت عمومی کاملا جدید را با سهام قابل خرید معرفی کردند
[ترجمه گوگل]با هم این دو شرکت تبدیل به یک شرکت عمومی کاملا جدید با سهام قابل فروش
[ترجمه گوگل]با هم این دو شرکت تبدیل به یک شرکت عمومی کاملا جدید با سهام قابل فروش
پیشنهاد کاربران
قابل تجارت
قابل معامله
معامله پذیر - قابل معامله - چیزیکه میشه معاملش کرد مثل کالا
مثلا سلامتی tradable نیست که بشه خرید و فروشش کرد و بری از سوپری محل بخری
ولی وسایلی که توی دیوار و شیپور قرار داده میشن همگی tradable هستن
مثلا سلامتی tradable نیست که بشه خرید و فروشش کرد و بری از سوپری محل بخری
ولی وسایلی که توی دیوار و شیپور قرار داده میشن همگی tradable هستن
کلمات دیگر: