کلمه جو
صفحه اصلی

ludicrously


بطور مضحک یا چرند

انگلیسی به فارسی

شگفت آور


انگلیسی به انگلیسی

• absurdly, ridiculously

جملات نمونه

1. Ludicrously irrelevant thoughts swarmed in her head.
[ترجمه ترگمان]افکار نامربوط و نامربوط ذهنش را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]افکار بی نظیر بی نظیر در سرش به هم ریخته است

2. By Western standards the prices are ludicrously low.
[ترجمه ترگمان]در استانداردهای غربی قیمت ها خیلی پایین هستند
[ترجمه گوگل]با استانداردهای غربی، قیمت ها کم و بیش کم است

3. Ludicrously over-equipped tourists might recognise themselves from this checklist: Track or leisure suit.
[ترجمه ترگمان]گردشگران مجهز به تجهیزات ممکن است خود را از این فهرست تشخیص دهند: راه یا کت فراغت
[ترجمه گوگل]گردشگران مبهم مجهز می توانند از این چک لیست خود را تشخیص دهند: کت و شلوار یا تناسب اندام

4. That was rightly seen as a ludicrously intransigent position.
[ترجمه ترگمان]درست در موقعیت سخت گیری و مضحک دیده می شد
[ترجمه گوگل]این به صراحت به عنوان موقعیتی غیرمعمول مضحک دیده می شود

5. Ludicrously, advance accounts of this novel are cheerfully spilling the beans about the rest of the plot.
[ترجمه ترگمان]Ludicrously و advance درباره این رمان با خوشحالی درباره بقیه این توطئه دست و پا می زنند
[ترجمه گوگل]به طور شگفت انگیز، پیش بینی های این رمان خوشبختانه لوبیا را در مورد بقیه طرح ها ریختند

6. The ludicrously voluminous Inner notes read like a parody of depraved academicism.
[ترجمه ترگمان]یادداشت های مربوط به غم انگیز voluminous، مثل تقلید مضحکی از academicism فاسد خوانده می شود
[ترجمه گوگل]یادداشت های عجیب و غریب و بی نظیری همچون یک تقلید از آکادمیک گریزان است

7. It was ludicrously swollen, unnecessarily big and wholly obstructive to anything that looked like a new idea.
[ترجمه ترگمان]مضحک بود، بی آن که بی خود و بی جهت از هر چیزی که به نظر تازه می آمد، مسدود شده بود
[ترجمه گوگل]این به طرز وحشیانه ای متورم شده بود، به طور غیرمعمول بزرگ و کاملا مانع هر چیزی که به نظر ایده جدیدی بود

8. There's a ludicrously large backlist in books and this could mean a massive new revenue stream.
[ترجمه ترگمان]یک backlist بزرگ در کتاب ها وجود دارد و این می تواند به معنی جریان درآمد جدید باشد
[ترجمه گوگل]در کتابها یک لیست ازدحام وحشتناک وجود دارد و این به معنای جریان عظیم درآمد جدید است

9. If she insists on buying grains and pulses rather than ready-cooked dishes, she will pay ludicrously high prices for them.
[ترجمه ترگمان]اگر او اصرار دارد که به جای غذاهای آماده، دانه و pulses را خریداری کند، بهای گزافی برای آن ها پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر او اصرار دارد که غلات و پالس ها را به جای پخته های آماده آماده کند، او بهای سنگینی قیمت را برای آنها می پردازد

10. The argument that the average cost of capital is ludicrously low is also no longer true.
[ترجمه ترگمان]این استدلال که میانگین هزینه سرمایه بسیار پایین است، دیگر درست نیست
[ترجمه گوگل]این استدلال که میانگین هزینه سرمایه به اندازه کافی کم است نیز درست نیست

11. It transpires that the chest a valuable antique and the price I paid is ludicrously low.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این صندوق یک عتیقه گران قیمت و قیمتی است که من پرداخت کرده ام بسیار کم است
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که قفسه سینه با ارزش عتیقه دار است و قیمتی که من پرداخت کردم بسیار کم هزینه است

12. A tiny insect, trying to shake a mighty tree, is ludicrously ignorant of its own weakness.
[ترجمه ترگمان]یک حشره کوچک که سعی می کند یک درخت بزرگ را تکان دهد، از ضعف خودش بی خبر است
[ترجمه گوگل]یک حشره کوچک، در تلاش برای تکان دادن یک درخت قدرتمند، به طرز شگفت آوری ناخوشایند از ضعف خود است

13. Like so many other grouchy early morning, pre-coffee utterances I make, this one was ludicrously off-key.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که یه روز صبح خیلی بد خلق شد، قبل از اینکه قهوه درست کنم، این یکی خیلی خنده دار بود
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از دیگر صبح زود صبح، پیش از قهوه سخن گفتن من، این یکی خنده دار بود خاموش کلید

14. Like the British public, the American professors think chief executives are ludicrously overpaid.
[ترجمه ترگمان]استادان آمریکایی، مانند مردم بریتانیا، فکر می کنند که مجریان ارشد بیش از حد لزوم دارند
[ترجمه گوگل]استادان آمریکایی مانند عموم بریتانیا فکر می کنند مدیران اجرایی بیش از حد متحرک هستند


کلمات دیگر: