کلمه جو
صفحه اصلی

shellacking


(امریکا - خودمانی)، کتک حسابی، شلاق زنی، شکست ننگ اور ومفتضحانه

انگلیسی به فارسی

شکست ننگ آور ومفتضحانه


انگلیسی به انگلیسی

• major defeat, rout; beating, thrashing

جملات نمونه

1. We gave their team a real shellacking.
[ترجمه ترگمان]ما به تیم اونا یه \"shellacking\" واقعی دادیم
[ترجمه گوگل]ما تیم خود را یک shellacking واقعی دادیم

2. They point at their shoulders and hands, shellacked with sunblock.
[ترجمه ترگمان]به شانه و دست ها اشاره می کنند و کرم ضد آفتاب می زنند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی شانه ها و دستانشان قرار می گیرند و با کلاه ایمنی شلاق می زنند

3. Shellac records were simply too fragile to be posted; so the special circumstances of war justified the first vinyl records.
[ترجمه ترگمان]سوابق shellac خیلی شکننده بودند تا پست شوند؛ بنابراین شرایط خاص جنگ اولین رکورد vinyl را توجیه کرد
[ترجمه گوگل]سوابق شلاق به سادگی خیلی شکننده بود که نوشته شود بنابراین شرایط ویژه جنگ اول صدور وینیل را توجیه کرد

4. This is particularly so with Sennelier ink, which has a binder of acrylic, resins and shellac which dries hard.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به خصوص با جوهر Sennelier که مایه acrylic، resins و shellac است که خشک و خشک می شود
[ترجمه گوگل]این به خصوص با جوهر سنلییر است که دارای یک پوشش دهنده از اکریلیک، رزین و شلاک است که خشک می شود

5. What was needed here was a transparent finish, and it is possible to achieve that with clear shellac.
[ترجمه ترگمان]آنچه در اینجا مورد نیاز بود یک پایان شفاف بود و دستیابی به آن با قابلیت اطمینان کامل امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]آنچه که در اینجا مورد نیاز بود، پایان شفاف بود، و این امکان را برای رسیدن به آن با شلاک روشن فراهم می آورد

6. None of these unbreakable records succeeded in displacing shellac.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این مدارک غیرقابل شکستن موفق نشده بود که displacing را shellac
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از این پرونده های غیرقابل انکار در جابجایی شلاک موفق نشدند

7. So we went for a shellac finish.
[ترجمه ترگمان]برای این بود که a را تمام کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما برای پایان شلاق رفتیم

8. Now I have used transparent shellac for many jobs in the past.
[ترجمه ترگمان]اکنون من از shellac شفاف برای بسیاری از مشاغل در گذشته استفاده کرده ام
[ترجمه گوگل]اکنون شلاق شفاف برای بسیاری از مشاغل در گذشته استفاده شده است

9. With the shellac the colour was all there and more.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، رنگ آن همه جا خورده بود و همه چیز بیشتر و بیشتر بود
[ترجمه گوگل]با شلاک رنگ تمام وجود دارد و بیشتر

10. Conventional shellac records were very brittle; only a few ounces of shear stress would crack them in half.
[ترجمه ترگمان]سوابق متداول shellac بسیار شکننده بودند؛ تنها چند اونس از تنش برشی آن ها را به نصف کاهش می داد
[ترجمه گوگل]سوابق شلاق متعارف بسیار شکننده بود؛ تنها چند اونس استرس برشی آنها را به نصف تقلیل می دهد

11. But it took a good beating, a shellacking as he called it, at the polls and is now looking ahead to his re-election.
[ترجمه ترگمان]اما این کار یک شکست خوب به همراه داشت، همانطور که او آن را در نظرسنجی ها خواند و اکنون به دنبال انتخاب مجدد خود است
[ترجمه گوگل]اما در نظرسنجی ها، ضرب و شتم خوب، شلاق زدن به عنوان او را نام برد، و اکنون به دنبال انتخاب مجدد او می رود

12. The fact that the trip comes so soon after a "shellacking" in the mid-term elections makes it even more important.
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که سفر به این زودی پس از \"shellacking\" در انتخابات میان دوره ای اتفاق می افتد، این موضوع را مهم تر می کند
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که این سفر به زودی پس از یک 'shellacking' در انتخابات میان دوره ای به زودی به دست می آید، آن را مهم تر می کند

13. A "chastened" Obama promised compromise, but he viewed the "shellacking" as voter impatience with process more than with policy.
[ترجمه ترگمان]اوباما \"chastened\" قول سازش داد، اما او \"shellacking\" را به عنوان ناشکیبایی رای دهنده با فرآیند بیش از سیاست نگاه کرد
[ترجمه گوگل]اوباما متعهد شد که به مصالحه بپردازد، اما او 'شلکینگ' را به عنوان فراموش نشدنی رأی دهنده با فرایند بیشتر نسبت به سیاست مشاهده کرد

14. Mr. Obama termed that election, a shellacking.
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما آن انتخابات را یک shellacking نامید
[ترجمه گوگل]آقای اوباما این انتخابات را به عنوان یک شلاق زدن نامگذاری کرد


کلمات دیگر: