کلمه جو
صفحه اصلی

richard nixon

انگلیسی به فارسی

ریچارد نیکسون


انگلیسی به انگلیسی

• (1913-1994) 37th president of the united states (1969-1974)

جملات نمونه

1. Winston Churchill and Richard Nixon were both controversial figures.
[ترجمه ترگمان]وینستون چرچیل و ریچارد نیکسون هر دو چهره های جنجالی بودند
[ترجمه گوگل]وینستون چرچیل و ریچارد نیکسون هر دو شخصیت جنجالی بودند

2. Richard Nixon, even when he was running against John Kennedy in 1960, took an entirely different view.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون، حتی زمانی که در سال ۱۹۶۰ علیه جان کندی کار می کرد، کاملا متفاوت بود
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون، حتی زمانی که علیه جان کندی در سال 1960 درگیر بود، دید کاملا متفاوت داشت

3. Richard Nixon repeatedly expressed his exasperation at having to work with an unresponsive bureaucracy.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون به طور مکرر خشم خود را از پرداختن به کار با بروکراسی unresponsive بیان می کرد
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون بارها و بارها ابراز خشم خود را نسبت به نیاز به کار با بوروکراسی غیر مسئولانه بیان کرده است

4. Richard Nixon, the only president forced to resign to avoid impeachment, haunts the Republican party yet.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون، تنها رئیس جمهوری که مجبور بود استعفا دهد تا از استیضاح اجتناب کند، هنوز به دنبال حزب جمهوری خواه است
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون، رئیس جمهور تنها مجبور به استعفای خود برای جلوگیری از تجدید نظر، حزب جمهوریخواه است

5. Richard Nixon: A middle child who became known for diplomacy in foreign affairs, among other things.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون: کودکی وسط که به دیپلماسی در امور خارجی معروف شد، در میان چیزهای دیگر
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون فرزند وسطی که در میان دیگر امور دیپلماسی در امور خارجی شناخته شد

6. To court voters, Richard Nixon had ended the inequitable and unpopular draft.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون برای رای دادن به رای دهندگان به خدمت عادی خود پایان داد
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون برای رای دادن به رای دهندگان، پیش نویس غیر عادلانه و غیرقانونی را به پایان رسانده است

7. President Richard Nixon offered him an ambassadorship when he was in office, but my father said no.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور ریچارد نیکسون، هنگامی که در اداره بود، او را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد، اما پدرم گفت نه
[ترجمه گوگل]رییس جمهور ریچارد نیکسون زمانی که در دفتر حضور داشت، سفیری را به او داد، اما پدرم گفت: نه

8. In 1972 Richard Nixon became the first Republican to win a majority of Catholic votes.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۲، ریچارد نیکسون اولین جمهوریخواه بود که اکثریت آرا کاتولیک را به دست آورد
[ترجمه گوگل]در سال 1972 ریچارد نیکسون اولین جمهوریخواه بود که اکثریت آراء کاتولیک را به دست آورد

9. Richard Nixon feared the moral consequences even as he ordered the snooping campaign that led to Watergate.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون از عواقب اخلاقی می ترسید، حتی هنگامی که دستور داد مبارزات انتخاباتی منجر به واترگیت شدند
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون از عواقب اخلاقی ترسید حتی زمانی که او دستور داد که کمپین تبلیغاتی که منجر به واترگیت شد

10. When Romney lost to Richard Nixon, Fisher signed on with him.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که رامنی به ریچارد نیکسون از دست داد، فیشر با او به امضا رسید
[ترجمه گوگل]زمانی که رامنی ریچارد نیکسون را از دست داد، فیشر با او وارد شد

11. Richard Nixon, American Republican statesman and 37 th President, was born at Yorba Linda in California.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون، سیاست مدار جمهوریخواه و ۳۷ امین رئیس جمهور آمریکا، در Yorba لیندا در کالیفرنیا به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون، رئیس جمهور آمریکا و رییس جمهور 37 ساله در یوربا لیندا در کالیفرنیا متولد شد

12. Nobody had done that since 1960, when Richard Nixon and John Kennedy had several television debates.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس این کار را از سال ۱۹۶۰ انجام نداده بود، زمانی که ریچارد نیکسون و جان کندی چندین بحث تلویزیونی داشتند
[ترجمه گوگل]هیچ کس آن را از سال 1960 انجام نداده بود، زمانی که ریچارد نیکسون و جان کندی چندین بحث تلویزیونی داشتند

13. Richard Nixon ran his staff by stealth.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون به طور مخفیانه کارکنان خود را اداره کرد
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون کارکنان خود را با خفا انجام داد

14. Richard Nixon could not have put it better himself.
[ترجمه ترگمان]ریچارد نیکسون نتوانست آن را بهتر بیان کند
[ترجمه گوگل]ریچارد نیکسون نمیتوانست خودش را بهتر کند

15. In 198 Richard Nixon, Gerald Ford, Carter and Ronald Reagan gathered to discuss policy for the region, prior to leaving for the funeral of the assassinated Egyptian leader Anwar Sadat.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ ریچارد نیکسون، جرالد فورد، کارتر و رونالد ریگان قبل از ترک انور سادات، رهبر مصر، برای بحث در مورد سیاست منطقه گرد آمدند
[ترجمه گوگل]در 198 ریچارد نیکسون، جرالد فورد، کارتر و رونالد ریگان برای بحث در مورد سیاست منطقه، قبل از رفتن به مراسم خاکسپاری از انور سادات، رهبر ترور مصری، جمع شدند


کلمات دیگر: