(توپخانه و غیره) تیراندازی با گلوله های بزرگ، آتشباری
shellfire
(توپخانه و غیره) تیراندازی با گلوله های بزرگ، آتشباری
انگلیسی به فارسی
(توپخانه و غیره) تیراندازی با گلولههای بزرگ، آتشباری
آتش سوزی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the firing of artillery shells.
• artillery fire, firing of large-caliber explosives
جملات نمونه
1. The two-day truce collapsed in intense shellfire.
[ترجمه ترگمان]آتش بس دو روزه در shellfire درهم فرو ریخت
[ترجمه گوگل]آتش بس دو روزه در آتش سوزی شدید فرو ریخت
[ترجمه گوگل]آتش بس دو روزه در آتش سوزی شدید فرو ریخت
2. The city has been under continuous shellfire for days now.
[ترجمه ترگمان]این شهر به مدت چند روز تحت فشار مداوم بوده است
[ترجمه گوگل]این شهر در حال حاضر تحت خشونت پیوسته است
[ترجمه گوگل]این شهر در حال حاضر تحت خشونت پیوسته است
3. Their houses were endamaged by the enemy's shellfire.
[ترجمه ترگمان]خانه های آن ها از the دشمن بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]خانه های آنها توسط آتش سوزی دشمن فاسد شد
[ترجمه گوگل]خانه های آنها توسط آتش سوزی دشمن فاسد شد
4. He was killed by shellfire.
[ترجمه ترگمان]اون توسط \"shellfire\" کشته شد
[ترجمه گوگل]او توسط آتش سوزی کشته شد
[ترجمه گوگل]او توسط آتش سوزی کشته شد
5. Their houses were damaged by the enemy's shellfire.
[ترجمه ترگمان]خانه های آن ها از the دشمن آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]خانه های آنها توسط آتش سوزی دشمن آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]خانه های آنها توسط آتش سوزی دشمن آسیب دیده است
6. It was some weeks now since they had had any respite from shellfire.
[ترجمه ترگمان]اکنون چند هفته بود که از shellfire فراغت نیافته بودند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها از آتش سوزی در معرض آتشفشان بوده اند، چند هفته است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها از آتش سوزی در معرض آتشفشان بوده اند، چند هفته است
7. The radio said other parts of the capital also came under shellfire.
[ترجمه ترگمان]رادیو گفت که بخش های دیگر پایتخت نیز تحت کنترل shellfire قرار دارند
[ترجمه گوگل]رادیو گفت که سایر قسمتهای پایتخت نیز زیر آتش سوزی قرار دارند
[ترجمه گوگل]رادیو گفت که سایر قسمتهای پایتخت نیز زیر آتش سوزی قرار دارند
8. He realized when he spoke to them under the continuing shellfire that he was ignorant of their lives.
[ترجمه ترگمان]وقتی با آن ها صحبت می کرد، متوجه شد که از زندگی خود بی خبر است
[ترجمه گوگل]او متوجه شد هنگامی که به آنها در جریان آتش سوزی ادامه داد، نگران زندگیشان بود
[ترجمه گوگل]او متوجه شد هنگامی که به آنها در جریان آتش سوزی ادامه داد، نگران زندگیشان بود
9. As I entered the building I could see that it was damaged, probably by mortars, or shellfire.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد ساختمان شدم، دیدم که آسیب دیده، احتمالا توسط خمپاره اندازها، یا shellfire آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که وارد ساختمان شدم می توانستم ببینم که احتمالا توسط خمپاره یا آتش سوزی آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]همانطور که وارد ساختمان شدم می توانستم ببینم که احتمالا توسط خمپاره یا آتش سوزی آسیب دیده است
10. Most of the Brigade casualties so far have been caused mainly by mortar and shellfire and, of course, the constant sniping.
[ترجمه ترگمان]بیشتر تلفات تیپ تا کنون عمدتا توسط ملات و shellfire و البته، ثابت ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]اکثر تلفات تیپ تا کنون عمدتا توسط خمپاره انداز و آتش سوزی و البته تیراندازی ثابت ساخته شده است
[ترجمه گوگل]اکثر تلفات تیپ تا کنون عمدتا توسط خمپاره انداز و آتش سوزی و البته تیراندازی ثابت ساخته شده است
کلمات دیگر: