(سورتمه ی مسابقه ای که راننده در آن تاق باز می خوابد) لوژ
luge
(سورتمه ی مسابقه ای که راننده در آن تاق باز می خوابد) لوژ
انگلیسی به فارسی
(سورتمهی مسابقهای که راننده در آن تاق باز میخوابد) لوژ
لوژ سواری کردن
شمع
انگلیسی به انگلیسی
• sport in which one or two riders use a small bladed sled to glide down an icy track
participate in the sport of luge, glide down an icy track using a small bladed sled
participate in the sport of luge, glide down an icy track using a small bladed sled
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a tobogganlike racing sled on which the rider lies face up.
• (2) تعریف: a sports event in which such sleds race on a prepared downhill run for the fastest completion times.
جملات نمونه
1. Elsewhere in the park, a luge ride operates from November through February and again from June to August.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر پارک، سواری luge از ماه نوامبر تا فوریه و دوباره از ماه ژوئن تا آگوست انجام می شود
[ترجمه گوگل]در جایی دیگر در پارک، سوارک سواری از نوامبر تا فوریه و دوباره از ماه ژوئن تا اوت اجرا می شود
[ترجمه گوگل]در جایی دیگر در پارک، سوارک سواری از نوامبر تا فوریه و دوباره از ماه ژوئن تا اوت اجرا می شود
2. But the main attraction is two concrete luge tracks, one for beginners.
[ترجمه ترگمان]اما جاذبه اصلی دو مسیر luge محکم و یکی برای مبتدیان است
[ترجمه گوگل]اما جاذبه اصلی این است که دو آهنگ سفارشی، یکی برای مبتدیان
[ترجمه گوگل]اما جاذبه اصلی این است که دو آهنگ سفارشی، یکی برای مبتدیان
3. Luge is the French word for sled.
[ترجمه ترگمان]این کلمه فرانسوی برای سورتمه است
[ترجمه گوگل]کبوتر کلمه فرانسوی برای سورتمه است
[ترجمه گوگل]کبوتر کلمه فرانسوی برای سورتمه است
4. Luge athletes race by lying on their backs on sleds with steel runners. The athletes control the sleds with their feet as they speed down a track covered with ice.
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران Luge با runners فولادی روی پشتشان دراز کشیده بودند ورزش کاران سورتمه را با پاهای خود کنترل می کنند در حالی که از یک مسیر پوشیده از یخ عبور می کنند
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی مسابقات با دروغ گفتن بر روی اسب سواری با دونده های فولادی ورزشکاران با سورتمه کردن سورتمه ها را کنترل می کنند، زیرا مسیری را که با یخ پوشانده می شود را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی مسابقات با دروغ گفتن بر روی اسب سواری با دونده های فولادی ورزشکاران با سورتمه کردن سورتمه ها را کنترل می کنند، زیرا مسیری را که با یخ پوشانده می شود را کاهش می دهد
5. Street luge began with skateboarders racing one another downhill while sitting on their boards.
[ترجمه ترگمان]luge خیابانی با اسکیت باز شروع به پریدن از تپه ای دیگر در حالی که روی تخته های آن ها نشسته بود، شروع به چرخیدن کرد
[ترجمه گوگل]کابین خیابان با اسکیت بوردرها شروع به تیراندازی کرد
[ترجمه گوگل]کابین خیابان با اسکیت بوردرها شروع به تیراندازی کرد
6. Luge athletes race by lying on their backs on sleds with steel runners.
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران Luge با runners فولادی روی پشتشان دراز کشیده بودند
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی مسابقات با دروغ گفتن بر روی اسب سواری با دونده های فولادی
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی مسابقات با دروغ گفتن بر روی اسب سواری با دونده های فولادی
7. Luge has the reputation of being one of the most dangerous sports in the Olympics.
[ترجمه ترگمان]Luge شهرت یکی از خطرناک ترین ورزش های المپیک را دارد
[ترجمه گوگل]Luge دارای شهرت یکی از خطرناک ترین ورزش های المپیک است
[ترجمه گوگل]Luge دارای شهرت یکی از خطرناک ترین ورزش های المپیک است
8. Then, shortly before the opening ceremony, a luger from Georgia was killed on a training run, leading to questions about the luge track's safety and forcing officials to modify the course.
[ترجمه ترگمان]سپس، اندکی پیش از مراسم افتتاحیه، یک luger از جورجیا در یک دوره آموزشی کشته شد که منجر به سوالاتی در مورد امنیت مسیر luge و مقامات مجبور به اصلاح این دوره شد
[ترجمه گوگل]سپس، مدت کوتاهی قبل از مراسم افتتاحیه، یک خواننده از گرجستان در یک تمرین کشته شد و منجر به سوالاتی در مورد امنیت ایمنی راه آهن و مجبور کردن مقامات برای تغییر مسیر شد
[ترجمه گوگل]سپس، مدت کوتاهی قبل از مراسم افتتاحیه، یک خواننده از گرجستان در یک تمرین کشته شد و منجر به سوالاتی در مورد امنیت ایمنی راه آهن و مجبور کردن مقامات برای تغییر مسیر شد
9. Still, several adjustments were made and the luge competition went on as planned.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چندین تغییر ایجاد شدند و رقابت luge طبق برنامه پیش رفت
[ترجمه گوگل]با این حال، تعدادی از تنظیمات انجام شد و رقابت کمر به عنوان برنامه ریزی شد
[ترجمه گوگل]با این حال، تعدادی از تنظیمات انجام شد و رقابت کمر به عنوان برنامه ریزی شد
10. It has two types: luge and bobsleigh.
[ترجمه ترگمان]دو نوع دارد: luge و bobsleigh
[ترجمه گوگل]این دو نوع دارد: پیاده رو و دوبله
[ترجمه گوگل]این دو نوع دارد: پیاده رو و دوبله
11. Before the Games began, Georgian luge slider Nodar Kumaritashvili was killed during practice.
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع بازی ها، slider luge Georgian Georgian Georgian Kumaritashvili در طی تمرین کشته شد
[ترجمه گوگل]قبل از شروع بازی، ندر کوماریاتشویلی کشویی سرسبز گرجستان در طول تمرین کشته شد
[ترجمه گوگل]قبل از شروع بازی، ندر کوماریاتشویلی کشویی سرسبز گرجستان در طول تمرین کشته شد
12. The cauldron of 1964 was lit by Christl Haas ( Alpine skiing) and the 1976 flame was ignited by Josef Feistmantl(Luge).
[ترجمه ترگمان]مشعل المپیک ۱۹۶۴ توسط Christl Haas (اسکی آلپاین)و مشعل ۱۹۷۶ توسط Josef Feistmantl (Luge)روشن شد
[ترجمه گوگل]پد سال 1964 توسط کریستل هااس (اسکی آلپاین) روشن شد و شعله سال 1976 توسط جوزف فایستمنتل (Luge) بوجود آمد
[ترجمه گوگل]پد سال 1964 توسط کریستل هااس (اسکی آلپاین) روشن شد و شعله سال 1976 توسط جوزف فایستمنتل (Luge) بوجود آمد
13. After becoming the youngest luge participant ever as a 16-year-old at the 1998 Nagano Games in Japan, Keshavan returned home to the Himalayas and went to work waiting tables.
[ترجمه ترگمان]پس از تبدیل شدن به جوان ترین شرکت کننده به عنوان یک شرکت کننده ۱۶ ساله در بازی های سال ۱۹۹۸ ناگانو در ژاپن، keshavan به کشور هیمالیا بازگشت و برای کار کردن به میزه ای انتظار رفت
[ترجمه گوگل]پس از تبدیل شدن به جوانترین مشارکت کننده لگن تا سال 16 ساله در بازی های Nagano Games ژاپن در ژاپن، Keshavan به خانه های هیمالیا بازگشت و به کارهای جداگانه کار می کرد
[ترجمه گوگل]پس از تبدیل شدن به جوانترین مشارکت کننده لگن تا سال 16 ساله در بازی های Nagano Games ژاپن در ژاپن، Keshavan به خانه های هیمالیا بازگشت و به کارهای جداگانه کار می کرد
14. Bob Pereyra admits he had to work extra hard to win the luge road-racing event Saturday at Castaic.
[ترجمه ترگمان]باب Pereyra اعتراف می کند که باید برای برنده شدن در مسابقه اسب دوانی luge شنبه در Castaic سخت تلاش کند
[ترجمه گوگل]باب پرایرا اذعان می کند که او مجبور به کار اضافی سخت برای پیروزی در مسابقات جاده مسابقه شنبه در Castaic است
[ترجمه گوگل]باب پرایرا اذعان می کند که او مجبور به کار اضافی سخت برای پیروزی در مسابقات جاده مسابقه شنبه در Castaic است
15. Sports included in the Winter Olympics nowadays include bobsled, curling, ice hockey, luge, skating, skiing, ski jumping, and snowboarding.
[ترجمه ترگمان]این روزها بازی های المپیک زمستانی شامل bobsled، curling، هاکی روی یخ، اسکیت، اسکی، اسکی، پرش با اسکی و ورزش همگانی است
[ترجمه گوگل]ورزش های موجود در بازی های المپیک زمستانی امروزه شامل دوچرخه سواری، پیچش یا حلقه زنی، هاکی روی یخ، پیاده روی، اسکیت، اسکی، اسکی پریدن و اسنوبورد است
[ترجمه گوگل]ورزش های موجود در بازی های المپیک زمستانی امروزه شامل دوچرخه سواری، پیچش یا حلقه زنی، هاکی روی یخ، پیاده روی، اسکیت، اسکی، اسکی پریدن و اسنوبورد است
کلمات دیگر: