آموزشگاه سوارکاری
riding school
آموزشگاه سوارکاری
انگلیسی به فارسی
آموزشگاه سوارکاری
مدرسه سوارکاری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a school providing instruction in horseback riding.
• school where horseback riding is taught
جملات نمونه
1. The Riding Establishment Act makes it compulsory for riding schools to hold a licence which is issued after annual inspections.
[ترجمه ترگمان]لایحه تاسیس زندان، اجباری کردن مدارس برای نگهداری یک مجوز که پس از بازرسی های سالانه صادر می شود، اجباری است
[ترجمه گوگل]قانون اسکان سواری برای مدارس سواری اجباری است که مجوزی را که پس از بازرسی سالانه صادر می شود اجباری کند
[ترجمه گوگل]قانون اسکان سواری برای مدارس سواری اجباری است که مجوزی را که پس از بازرسی سالانه صادر می شود اجباری کند
2. She runs a riding school in Devon.
[ترجمه ترگمان]اون یه مدرسه سواری تو دوون داره
[ترجمه گوگل]او یک مدرسه سواری در Devon اجرا می کند
[ترجمه گوگل]او یک مدرسه سواری در Devon اجرا می کند
3. Mega: How do you like riding school?
[ترجمه ترگمان]تو از مدرسه سواری خوشت میاد؟
[ترجمه گوگل]مگا چگونه مدرسه سواری را دوست دارید؟
[ترجمه گوگل]مگا چگونه مدرسه سواری را دوست دارید؟
4. I took them bike riding school, followed by their weekly swimming lesson.
[ترجمه ترگمان]من آن ها را سوار بر دوچرخه کردم و به دنبال درس شنای هفتگی آن ها بودم
[ترجمه گوگل]من آنها را مدرسه سوار دوچرخه سواری گرفتم، و بعد درس شستشوی هفتگی آنها را می گذراندم
[ترجمه گوگل]من آنها را مدرسه سوار دوچرخه سواری گرفتم، و بعد درس شستشوی هفتگی آنها را می گذراندم
5. It is more of a social club than a riding school.
[ترجمه ترگمان]بیشتر یک باشگاه اجتماعی است تا یک مدرسه سواری
[ترجمه گوگل]این یک باشگاه اجتماعی است تا یک مدرسه سواری
[ترجمه گوگل]این یک باشگاه اجتماعی است تا یک مدرسه سواری
6. The dramatic headland of St Govan's Head is a firm favourite with climbers and there are many bridlepaths and riding schools.
[ترجمه ترگمان]دماغه دراماتیک رئیس سنت s یک شرکت محبوب با کوهنوردان است و بسیاری از مدارس و مکاتب سواری بسیاری وجود دارند
[ترجمه گوگل]سرگردان جادویی سر سنت گوانن مورد علاقه ی کوهنوردان است و بسیاری از موزه ها و مدارس سواری وجود دارد
[ترجمه گوگل]سرگردان جادویی سر سنت گوانن مورد علاقه ی کوهنوردان است و بسیاری از موزه ها و مدارس سواری وجود دارد
7. As one of his responsibilities he began to build up a permanent collection of works of Art for West Riding Schools.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یکی از مسئولیت های خود مجموعه ای دائمی از آثار هنری برای مدارس Riding غربی بنا کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از مسئولیت های او شروع به ساخت یک مجموعه دائمی از آثار هنر برای مدارس غرب سواری
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از مسئولیت های او شروع به ساخت یک مجموعه دائمی از آثار هنر برای مدارس غرب سواری
8. Barry: That's good. You can't have frisky horses in a riding school. Beginners can't handle them.
[ترجمه ترگمان] خوبه تو نمی تونی تو یه مدرسه سواری یه اسب frisky داشته باشی مبتدی ها از عهده آن ها بر نمی آید
[ترجمه گوگل]بری خوب است شما نمیتوانید در یک مدرسه سوار اسب وحشی کنید مبتدی ها نمی توانند آنها را اداره کنند
[ترجمه گوگل]بری خوب است شما نمیتوانید در یک مدرسه سوار اسب وحشی کنید مبتدی ها نمی توانند آنها را اداره کنند
9. Meanwhile, students returned to classes today, many brought by their parents instead of riding school buses.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، امروز دانشجویان به جای سوار شدن به اتوبوس های مدرسه به کلاس های خود بازگشتند
[ترجمه گوگل]در همین حال، دانش آموزان امروز به کلاس ها بازگشتند، بسیاری از آنها به جای سوار شدن به اتوبوس های مدرسه توسط والدین خود به ارمغان آوردند
[ترجمه گوگل]در همین حال، دانش آموزان امروز به کلاس ها بازگشتند، بسیاری از آنها به جای سوار شدن به اتوبوس های مدرسه توسط والدین خود به ارمغان آوردند
پیشنهاد کاربران
riding school ( ورزش )
واژه مصوب: مدرسۀ سوارکاری
تعریف: مدرسه یا مؤسسه ای برای آموزش مهارت های سوارکاری
واژه مصوب: مدرسۀ سوارکاری
تعریف: مدرسه یا مؤسسه ای برای آموزش مهارت های سوارکاری
کلمات دیگر: