کلمه جو
صفحه اصلی

lumberyard


فروشگاه الوار و مصالح چوبی، الوار فروشی، چوب فروشی، محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده

انگلیسی به فارسی

محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در آن انباشته شده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a place where lumber is stacked and offered for sale.

• wood yard, open area where lumber is stored in large piles
a lumberyard is a place where freshly cut wood is stored or sold; used in american english.
warehouse for wood

جملات نمونه

1. And in the lumberyard lay the third three, in a pile of wood, not made into anything.
[ترجمه ترگمان]و در کارگاه چوب بری، سه نفر دیگر هم در یک دسته هیزم، که به هیچ چیز ساخته نشده بودند، دراز کشیدند
[ترجمه گوگل]و در چوب انبار، سهم سوم، در یک شمع چوب، به هیچ چیز ساخته نشده است

2. If you don't have one, ask the lumberyard to cut them for you or ask a neighbor or friend to help.
[ترجمه ترگمان]اگر شما کسی را ندارید، از the بخواهید آن ها را برای شما cut یا از یکی از دوستان یا دوست کمک کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما آن را ندارید، از کارخانه چوب الف بپرسید تا آنها را برای شما بریزد یا از یک همسایه یا دوست برای کمک بخواهید

3. Jack had the lumberyard started back.
[ترجمه ترگمان] ولی \"جک\" هم
[ترجمه گوگل]جک لنج را به عقب بازگرداند

4. And in the lumberyard lay the third tree, in a pile of wood, not made into anything.
[ترجمه ترگمان]و در کارگاه چوب بری، درخت سوم، در کپه ای از چوب، که به هیچ چیز ساخته نشده بود، افتاده بود
[ترجمه گوگل]و در انبار چوب، درخت سوم، در یک شمع چوب، به هیچ چیز ساخته نشده است

5. We managed, though, losing none on the way home from the lumberyard.
[ترجمه ترگمان]با این همه، از کارگاه چوب بری راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما موفق شدیم، هرچند که هیچ راهی برای از بین بردن خانه از چوب انبار نداشتیم

6. After starving as a barber during the Depression my father traded his straight razor3 for a bench saw at the local lumberyard.
[ترجمه ترگمان]پدر من، پس از آن که در دوره رکود اقتصادی، به عنوان یک سلمانی از گرسنگی جان سالم به در برد، یک نیمکت هم در کارگاه چوب بری محلی به کار برد
[ترجمه گوگل]پس از گرسنگی در طول افسردگی، به عنوان یک آرایشگر، پدرم عروسک راست خود را برای یک کارد و چنگال در چوب انبار محلی تقسیم کرد

7. On the third night the rioters attacked the docks of the Pacific Steamship Company and set fire to a lumberyard.
[ترجمه ترگمان]در شب سوم، شورشیان به بندرگاه شرکت Steamship آرام حمله کردند و آتش گشودند
[ترجمه گوگل]در شب سوم، شورشگران به اسکله شرکت Steamship اقیانوس آرام حمله کردند و آتش سوزی را به یک کارخانه چوب زدند

8. The third tree was confused when the woodcutter cut her into strong beams and left her in a lumberyard.
[ترجمه ترگمان]درخت سوم زمانی گیج شد که چوب بر او را به درون تیره ای محکم برید و او را در یک lumberyard رها کرد
[ترجمه گوگل]درخت سوم هنگامی که چوبدستی او را به تیرهای قوی بریده بود، گیج شد و او را در یک چوبگاه کشتند

9. The third tree was confused when the woodcutter cut her into strong beams and left her in a lumberyard. "What happened?"
[ترجمه ترگمان]درخت سوم زمانی گیج شد که چوب بر او را به درون تیره ای محکم برید و او را در یک lumberyard رها کرد چه اتفاقی افتاد؟ \"
[ترجمه گوگل]درخت سوم هنگامی که چوبدستی او را به تیرهای قوی بریده بود، گیج شد و او را در یک چوبگاه کشتند 'چی شد؟'

10. The third tree was cut into strong beams and left in a lumberyard.
[ترجمه ترگمان]درخت سوم به تیره ای محکم بریده شد و در یک lumberyard باقی ماند
[ترجمه گوگل]درخت سوم به تیرهای قوی بریده شد و در یک انبار تراس قرار گرفت

11. We fight and spend the money we need at home, China doesn't fight but gets to profit at home with the raw materials being turned into copper wire they'll sell at the local US lumberyard.
[ترجمه ترگمان]ما می جنگیم و پولی که به خانه نیاز داریم را خرج می کنیم، چین مبارزه نمی کند، اما در خانه با مواد خام که به سیم مسی تبدیل شده و در the محلی آمریکا فروخته می شوند، سود می برد
[ترجمه گوگل]ما مبارزه می کنیم و پولی را که ما در خانه می خواهیم صرف می کنیم، چین نمی جنگد، اما با استفاده از مواد اولیه به سیم مسی تبدیل می شود که در انبار چوب محلی ایالات متحده به فروش می رسد


کلمات دیگر: