کلمه جو
صفحه اصلی

luminal


داروسازی ترکیب خواب اور

انگلیسی به فارسی

(داروسازی) ترکیب خواب اور


لومینال


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a lumen

جملات نمونه

1. Their luminal surfaces possess microvilli which increase the absorptive capacity of the cells.
[ترجمه ترگمان]سطوح luminal دارای microvilli هستند که ظرفیت جذب سلول ها را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]سطوح لومینال آنها حاوی میکروویلی ها هستند که ظرفیت جذب سلول ها را افزایش می دهد

2. Consequently, precipitation of luminal calcium by dietary phosphate should inhibit these effects.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، رسوب کلسیم luminal توسط رژیم غذایی باید از این اثرات جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، رسوب کلسیم لومینوم توسط فسفات رژیم غذایی باید این اثرات را مهار کند

3. This study has shown that luminal bile directly inhibited terminal ileal motility.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان داده است که صفرای luminal مستقیما مانع حرکت ileal terminal می شود
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داده است که صفراوی لومینال به طور مستقیم باعث تحرک حرکتی ترشح ایلئال می شود

4. Brennan is measuring pitchforks and spraying them with luminal as Booth shows Gavin the bamboo - framed sunglasses.
[ترجمه ترگمان]برنن \"داره pitchforks رو اندازه میگیره\" و با \"luminal\" و \"بوث\" و \"گوین\" عینک آفتابی bamboo رو نشون میده
[ترجمه گوگل]برنن گاوهای اندازه گیری را اندازه گیری می کند و آنها را با لامپینا اسپری می کند زیرا غرفه Gavin عینک آفتابی بامبو را نشان می دهد

5. Depletion of luminal iron alters the gut microbiota and prevents Crohn's disease-like ileitis.
[ترجمه ترگمان]استفاده از آهن luminal باعث تغییر شکم روده می شود و مانع از بیماری Crohn مانند ileitis می شود
[ترجمه گوگل]از بین بردن آهن لومینال، میکروبیوتا روده را تغییر می دهد و مانع از بیماری ileitis مانند بیماری کرون می شود

6. Morphometric analysis thearea of AS lesions, residual luminal area, average and maximal neointima thickness.
[ترجمه ترگمان]آنالیز Morphometric به علت ضایعات، مساحت luminal باقیمانده، میانگین و بیشینه ضخامت neointima می باشد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مورفومتریک، منطقه آسیب های AS، ناحیه لومینال باقی مانده، ضخامت نوینتیم متوسط ​​و حداکثر

7. Luminal acidification in the epididymis is an important process for the regulation of male fertility.
[ترجمه ترگمان]اسیدی شدن Luminal در epididymis یک فرآیند مهم برای تنظیم باروری نرینه است
[ترجمه گوگل]اسیدی شدن لومینال در اپیدیدیم یک فرایند مهم برای تنظیم باروری مردانه است

8. In this benign gland, the luminal contour shows tufts and papillary infoldings.
[ترجمه ترگمان]در این غده خوش خیم، contour luminal tufts و papillary infoldings را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این غده خوشخیم، کانون لومینال نشان می دهد بافت ها و پاپیلری ها

9. In accordance with the results of several other studies, this indicates that these soluble surfactants are the main determinants of luminal lytic activity.
[ترجمه ترگمان]مطابق با نتایج چندین مطالعه دیگر، این روش نشان می دهد که این surfactants قابل حل اصلی فعالیت lytic luminal هستند
[ترجمه گوگل]بر طبق نتایج مطالعات متعددی، این نشان می دهد که این سورفکتانت های محلول در تعیین کننده های اصلی فعالیت لوسمی لومین هستند

10. The driving force for inflammation then is a combination of drug and luminal induced mucosal damage.
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک تورم پس از آن ترکیبی از مواد مخدر و luminal است که باعث آسیب mucosal شده است
[ترجمه گوگل]نیروی محرکه التهاب، ترکیبی از آسیب مخاطی ناشی از دارو و لومینال است

11. Hence, we postulated that adaptive cytoprotection maintains a physiological equilibrium between duodenal mucosal resistance and luminal acidity.
[ترجمه ترگمان]از این رو، ما ادعا کردیم که cytoprotection انطباقی تعادل فیزیولوژیکی بین مقاومت mucosal mucosal و اسیدیته luminal حفظ می کند
[ترجمه گوگل]از این رو، ما معتقدیم که سیتوپاتیک انطباق حفظ تعادل فیزیولوژیکی بین مقاومت مخاطی دوازدهه و اسیدیته لومینال است

12. The sections incubated with the more diluted antibodies displayed only extracellular staining at the luminal surface of the enterocytes.
[ترجمه ترگمان]The که با آنتی بادی رقیق تری انکوباسیون شدند، تنها رنگ آمیزی خارج سلولی را در سطح luminal of نشان دادند
[ترجمه گوگل]بخش هایی که با آنتی بادی های رقیق شده انکوباخته شده اند فقط رنگ آمیزی خارج سلولی را در سطح لومینال انتروسیت ها نشان می دهند

13. Those destined for secretion pass through the Golgi stacks and are packaged within condensing vacuoles that evolve into zymogen granules as they migrate toward the luminal surface of the acinar cell.
[ترجمه ترگمان]آن دسته از افراد برای ترشح از پشته گلژی منتقل می شوند و در داخل condensing vacuoles بسته بندی می شوند که در هنگام مهاجرت به سمت سطح luminal سلول acinar، در دانه های zymogen رشد می کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که برای ترشح به سر می برند از طریق پشته های Golgi عبور می کنند و در واکسن های فشرده قرار می گیرند که به گرانول های زیموژن تبدیل می شوند به سمت لومینال سلول آزیین مهاجرت می کنند

14. Results All cases were shown as bowel wall thickening, with luminal narrowing.
[ترجمه ترگمان]نتایج همه موارد به صورت ضخامت دیواره روده نشان داده شده اند و luminal باریک می شود
[ترجمه گوگل]نتایج: همه موارد به عنوان ضخامت دیواره روده، با تنگی لومینال نشان داده شده است

15. Objective To analyse the value of phototherapy in treating neonatal hyperbilirubinemia as well as together with luminal or Yinzhihuang.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل ارزش of در درمان hyperbilirubinemia نوزاد و هم چنین با luminal یا Yinzhihuang
[ترجمه گوگل]هدف: برای تحلیل ارزش فتوتراپی در درمان هیپربیلیوبینمی نوزادان و همچنین همراه با لومینال یا یینزیه هوانگ

پیشنهاد کاربران

مجرا


کلمات دیگر: