(میز خوراک) سرویس، میز آرایی، چیدن سفره، وسایل میز غذاخوری، کارد و چنگال و غیره برای یک نفر، مقام پشت میز
place setting
(میز خوراک) سرویس، میز آرایی، چیدن سفره، وسایل میز غذاخوری، کارد و چنگال و غیره برای یک نفر، مقام پشت میز
انگلیسی به فارسی
وسایل میز غذاخوری، (کارد و چنگال و غیره) برای یکنفر، مقام پشت میز
تنظیم محل، وسایل میز غذاخوری، مقام پشت میز
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the dishes, glasses, and silverware set out on a table for each person's use at a meal.
• a place setting is a complete set of equipment including knives, forks, spoons, and glasses, that is arranged on a table for one person to use at a meal.
جملات نمونه
1. A seven-piece place setting costs about £4
[ترجمه ترگمان]یک محل هفت قطعه در حدود ۴ پوند هزینه دارد
[ترجمه گوگل]هزینۀ هفت تایی در حدود 4 پوند هزینه دارد
[ترجمه گوگل]هزینۀ هفت تایی در حدود 4 پوند هزینه دارد
2. Matching sets of cups, saucers, plates or place settings.
[ترجمه ترگمان]تطبیق تعداد فنجان ها، نعلبکی ها، صفحات، و یا تنظیمات محل
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از فنجان، بشقاب، بشقاب و یا تنظیمات محل
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از فنجان، بشقاب، بشقاب و یا تنظیمات محل
3. She saw seven place settings and seven beds with white sheets.
[ترجمه ترگمان]او هفت جایگاه و هفت تخت خواب را با ورقه های سفید دید
[ترجمه گوگل]او تنظیمات هفت مکان و هفت تخت با ورقه های سفید را دید
[ترجمه گوگل]او تنظیمات هفت مکان و هفت تخت با ورقه های سفید را دید
4. A waitress appeared, quickly putting water and place settings before them.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ظاهر شد، به سرعت آب و تنظیمات را قبل از آن ها قرار داد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ظاهر شد، به سرعت آب زد و تنظیمات را قبل از آنها قرار داد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ظاهر شد، به سرعت آب زد و تنظیمات را قبل از آنها قرار داد
5. In canteens and place settings from leading stores.
[ترجمه ترگمان]در canteens و تنظیمات محلی از فروشگاه های پیشرو
[ترجمه گوگل]در رستوران ها و تنظیمات از فروشگاه های پیشرو قرار دهید
[ترجمه گوگل]در رستوران ها و تنظیمات از فروشگاه های پیشرو قرار دهید
6. Dishwasher manufacturers use a standard place setting as a guide to how much machines will hold.
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان Dishwasher از یک مکان استاندارد به عنوان راهنما برای این که چقدر ماشین نگهداری خواهد کرد استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان ماشین ظرفشویی از یک مکان استاندارد برای راهنمایی به میزان ماشین آلات نگهداری می کنند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان ماشین ظرفشویی از یک مکان استاندارد برای راهنمایی به میزان ماشین آلات نگهداری می کنند
7. Once your rollers are in place, set with a light fixing spray for a long-lasting result that has shine without stickiness.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که rollers شما در مکان قرار می گیرند، با اسپری ثابت ثابت برای یک نتیجه طولانی مدت که بدون چسبندگی است تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که غلطک خود را در جای خود قرار داده، با یک اسپری نور ثابت برای یک نتیجه دراز مدت که بدون درخشندگی درخشش تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که غلطک خود را در جای خود قرار داده، با یک اسپری نور ثابت برای یک نتیجه دراز مدت که بدون درخشندگی درخشش تنظیم شده است
8. The place setting is laid with the silver dinner service made by Garrard.
[ترجمه ترگمان]تنظیمات محلی با سرویس شام نقره ای که توسط Garrard ساخته شده است قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]تنظیم محل با سرویس شام نقره توسط Garrard ساخته شده است
[ترجمه گوگل]تنظیم محل با سرویس شام نقره توسط Garrard ساخته شده است
9. One brought her mother's gold tooth, another a place setting of silver cutlery.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها دندان طلایی مادرش را آورد و جای دیگری برای کارد و چنگال نقره پیدا کرد
[ترجمه گوگل]یکی از دندانهای طلای مادرش، یکی دیگر از مکانهای جادویی برای کاردستی های نقره ای بود
[ترجمه گوگل]یکی از دندانهای طلای مادرش، یکی دیگر از مکانهای جادویی برای کاردستی های نقره ای بود
10. I place setting for each guest at dinner last night.
[ترجمه ترگمان]من دیشب برای هر مهمان شام آماده بودم
[ترجمه گوگل]من شبانه هر مهمان را در شب شام میزنم
[ترجمه گوگل]من شبانه هر مهمان را در شب شام میزنم
11. Each place setting shall have two glasses.
[ترجمه ترگمان]هر جایی که قرار است دو گیلاس بخورد
[ترجمه گوگل]هر مکان باید دارای دو عینک باشد
[ترجمه گوگل]هر مکان باید دارای دو عینک باشد
12. I set out one place setting for each guest at dinner last night.
[ترجمه ترگمان]دیشب برای هر مهمان شام آماده بودم
[ترجمه گوگل]من شبانه یک مهمانی را برای هر مهمانی تعیین کردم
[ترجمه گوگل]من شبانه یک مهمانی را برای هر مهمانی تعیین کردم
13. Bamboo placemats on the table complement both contemporary and traditional place settings.
[ترجمه ترگمان]بامبو بامبو روی میز هم تنظیمات محلی و هم سنتی را تکمیل می کند
[ترجمه گوگل]قرار دادن بامبو بر روی میز مکمل هر دو تنظیمات محلی معاصر و سنتی است
[ترجمه گوگل]قرار دادن بامبو بر روی میز مکمل هر دو تنظیمات محلی معاصر و سنتی است
14. Be in inside every penalty area between the doorpost that be apart from a ball the midpoint of equidistance 11 meters place setting dot of a penalty shot.
[ترجمه ترگمان]در هر منطقه پنالتی در چارچوب آستانه در نظر گرفته شود که جدا از توپ از نقطه میانی of ۱۱ متر فاصله داشته باشد و نقطه پنالتی را به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]در داخل هر محوطه ی مجاز بین دروپونت که جدا از یک توپ باشد، میانه ی نقطه ی مقابل 11 متر فاصله ی یک ضربه ی پنالتی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در داخل هر محوطه ی مجاز بین دروپونت که جدا از یک توپ باشد، میانه ی نقطه ی مقابل 11 متر فاصله ی یک ضربه ی پنالتی قرار می گیرد
کلمات دیگر: