کلمه جو
صفحه اصلی

plasmapheresis


(گرفتن خون از بیمار و جدا کردن پلاسمای آن و تزریق کردن مجدد سلول های خون به بیمار) دشتینه گیری

انگلیسی به فارسی

(گرفتن خون از بیمار و جدا کردن پلاسمای آن و تزریق کردن مجدد سلول‌های خون به بیمار) دشتینه گیری


پلاسمافرزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a medical procedure in which blood cells are returned to the donor after the plasma and blood cells have been separated.

• filtration of blood (medicine)

جملات نمونه

1. During plasmapheresis, blood is initially taken out of the body through a needle or previously implanted catheter.
[ترجمه ترگمان]در طول plasmapheresis، خون در ابتدا از بدن از طریق سوزن یا catheter که قبلا کاشته شده بود، از بدن خارج می شود
[ترجمه گوگل]در جریان خون پلاسما، خون ابتدا از طریق یک سوزن یا کاتتر قبلا کاشته شده خارج می شود

2. Plasmapheresis is the removal, treatment, and return of (components of) blood plasma from blood circulation.
[ترجمه ترگمان]Plasmapheresis حذف، درمان و بازگشت (اجزای)پلاسمای خون از گردش خون است
[ترجمه گوگل]پلاسمافرنس حذف، درمان و بازگرداندن (اجزاء) پلاسمای خون از گردش خون است

3. Most plasmapheresis is for fractionation into other products, other blood donations are transfused with relatively minor modifications.
[ترجمه ترگمان]اکثر plasmapheresis ها برای تبدیل شدن به محصولات دیگر هستند، سایر کمک های خون با تغییرات نسبتا کمی منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]بیشتر پلاسمافرزیس برای تقسیم شدن به سایر محصولات، اهدای خون دیگر با تغییرات نسبتا جزئی تغییر می کند

4. Objective To investigate the role of plasmapheresis and hemoperfusion in the treatment of severe drug-induced hepatopathy.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد نقش of و hemoperfusion در درمان درده ای شدید ناشی از داروی مخدر
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش پلاسمافروز و هموپروفیوزیس در درمان هپاتوپاتی ناشی از شدت دارو

5. The response of patients to plasmapheresis seems to be completely individual.
[ترجمه ترگمان]پاسخ بیماران به plasmapheresis به نظر کاملا فردی می رسد
[ترجمه گوگل]پاسخ بیماران به پلاسمافرسه به نظر می رسد کاملا فردی است

6. Though plasmapheresis is helpful in certain medical conditions, like any other therapy, there are potential risks and complications.
[ترجمه ترگمان]اگر چه plasmapheresis در برخی شرایط پزشکی خاص مفید است، مانند هر درمان دیگر، خطرات و عوارض بالقوه ای وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه پلاسمافرزیس در شرایط خاص پزشکی مفید است، مانند هر درمان دیگر، خطرات و عوارض بالقوه وجود دارد

7. The antibody titers must be decreased sufficiently with plasmapheresis.
[ترجمه ترگمان]The titers باید به اندازه کافی از تصفیه خون کاهش یافته باشد
[ترجمه گوگل]تیترهای آنتی بادی باید با پلاسمافیرز به میزان کافی کاهش یابد

8. Due to the immunopathogenesis of dilated cardiomyopathy, immunoadsorption, plasmapheresis and immunosuppressive therapy are adopted to treat this disease.
[ترجمه ترگمان]با توجه به the of، immunoadsorption، plasmapheresis و immunosuppressive برای درمان این بیماری اتخاذ می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به ایمونوپاتوژنز کاردیومیوپاتی انقباضی، به منظور درمان این بیماری، تحریک ایمونورت، پلاسموفروز و درمان سرکوب ایمنی به کار گرفته می شود

9. And tell her the patient needs a plasmapheresis.
[ترجمه ترگمان] و بهش بگو که بیمار نیاز به تصفیه خون داره
[ترجمه گوگل]و به او بگویید که بیمار نیاز به یک پلاسمافرزه دارد

10. Treatment regimens commonly include a combination of plasmapheresis (PL) and intravenous immunoglobulin (IVIG).
[ترجمه ترگمان]رژیم درمانی معمولا شامل ترکیبی از plasmapheresis (PL)و immunoglobulin وریدی (IVIG)است
[ترجمه گوگل]رژیم های درمان معمولا شامل ترکیبی از پلاسمافروز (PL) و ایمونوگلوبولین وریدی (IVIG) می باشد

11. Complications of Double-Lumen Catheters Used for Plasmapheresis.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مربوط به Double catheters برای Plasmapheresis استفاده شده است
[ترجمه گوگل]عوارض کاتتر دو لومن مورد استفاده برای پلاسمافرنس

12. Plasmapheresis prior to plasma infusion in TTP treatment.
[ترجمه ترگمان]Plasmapheresis پیش از تزریق پلاسما در درمان تحریک طالبان پاکستان
[ترجمه گوگل]پلاسمافرز قبل از تزریق پلاسما در درمان TTP

13. Multiple plasmapheresis was performed perioperatively to reduce the recipient's antibody titers against the donor's blood type.
[ترجمه ترگمان]plasmapheresis متعددی برای کاهش آنتی بادی گیرنده در برابر نوع خون دهنده انجام شد
[ترجمه گوگل]پلاسموفیرز چندگانه به صورت تجربی برای کاهش میزان تیتر آنتی بادی گیرنده در برابر نوع خون اهدا کننده انجام شد

14. When patient blood is outside of the body passing through the plasmapheresis machine, the blood has a tendency to clot.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خون بیمار خارج از بدن است که از دستگاه plasmapheresis عبور می کند، خون تمایل به لخته شدن دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که خون بیمار خارج از بدن عبور از دستگاه پلاسمافرزه است، خون تمایل به لخته شدن دارد


کلمات دیگر: