• furrowed, dug with a plow
plowed
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. i plowed my way through thick weeds
با زحمت از میان انبوه علف ها رد شدم.
2. she plowed all her savings into the stock market
او همه ی اندوخته های خود را در بورس سهام به کار انداخت.
3. they plowed the snow off roads
آنها برف جاده ها را پاک کردند.
4. oil tankers plowed across the ocean
کشتی های نفتکش با تلاش اقیانوس را طی کردند.
5. the truck plowed through people
کامیون مردم را درو کرد.
6. one of the plowed fields which was lumped up for melon planting
یکی از کشتزارهای شخم شده ای که برای کشت خربزه کلوخه کلوخه شده بود
7. the city was plowed under
شهر با خاک یکسان شد.
8. my car left the road and plowed through a snow bank
ماشینم از جاده خارج شد و شخم وار وارد توده ای از برف شد.
9. The plane had plowed a path through a patch of forest before coming to rest in a field.
[ترجمه ترگمان]هواپیما قبل از آمدن به زمین یک مسیر جنگلی را شخم زده بود
[ترجمه گوگل]هواپیما قبل از آمدن به زمین در یک مسیر از طریق یک پشته جنگل شخم زده بود
[ترجمه گوگل]هواپیما قبل از آمدن به زمین در یک مسیر از طریق یک پشته جنگل شخم زده بود
10. A train plowed into the barrier at the end of the platform.
[ترجمه ترگمان]یک قطار در انتهای سکو به داخل حصار کشیده شد
[ترجمه گوگل]یک قطار در انتهای پلت فرم به سد مانده است
[ترجمه گوگل]یک قطار در انتهای پلت فرم به سد مانده است
11. In the week ended Jan. investors plowed $ 135 billion into international funds.
[ترجمه ترگمان]در پایان هفته، سرمایه گذاران ۱۳۵ میلیارد دلار را به صندوق های بین المللی وارد کردند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران در هفته ی ژانویه به 135 میلیارد دلار به صندوق های بین المللی پرداختند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران در هفته ی ژانویه به 135 میلیارد دلار به صندوق های بین المللی پرداختند
12. They hammered and plowed and drilled.
[ترجمه ترگمان]با چکش و پارو زدن و دریل کردن
[ترجمه گوگل]آنها چکش کردند و شخم زدند و حفاری کردند
[ترجمه گوگل]آنها چکش کردند و شخم زدند و حفاری کردند
13. That money has been plowed back into the budget to improve services, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که این پول برای بهبود خدمات به بودجه برگردانده شده است
[ترجمه گوگل]او گفت که این پول دوباره به بودجه برای بهبود خدمات پرداخت شده است
[ترجمه گوگل]او گفت که این پول دوباره به بودجه برای بهبود خدمات پرداخت شده است
14. We've plowed through all the documents related to the case.
[ترجمه ترگمان]ما تمام مدارک مربوط به پرونده را شخم زدیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق تمام اسناد مربوط به پرونده شخم خورده ایم
[ترجمه گوگل]ما از طریق تمام اسناد مربوط به پرونده شخم خورده ایم
15. They plowed nearly 100,000 acres of virgin moorland.
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک صد هزار جریب زمین خلنگ زار را شخم زده بودند
[ترجمه گوگل]آنها تقریبا 100000 هکتار از مورنال باکره را شخم زدند
[ترجمه گوگل]آنها تقریبا 100000 هکتار از مورنال باکره را شخم زدند
16. Paradox plowed into paradox, stillness mixed with stillness, sound with sound.
[ترجمه ترگمان]paradox به paradox فرو رفت و سکون و سکون و سکون آمیخته با سکوت برقرار شد
[ترجمه گوگل]پارادوکس به پارادوکس فرو ریخت، سکوت با سکوت مخلوط، صدا با صدای
[ترجمه گوگل]پارادوکس به پارادوکس فرو ریخت، سکوت با سکوت مخلوط، صدا با صدای
پیشنهاد کاربران
شخم زدن
کلمات دیگر: