کلمه جو
صفحه اصلی

plasterer


اندوگر، گچکار، کاهگل کن، ساروجکار

انگلیسی به فارسی

اندوگر،گچکار،کاه گل کن،ساروج کار


گچبری


انگلیسی به انگلیسی

• one who applies plaster; whitewasher, one who covers walls with white paint
a plasterer is a person whose job it is to cover walls and ceilings with plaster.

جملات نمونه

1. The plasterers were rendering the walls.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیوارها را از هم کنده بودند
[ترجمه گوگل]پلاسترها دیوارها را ارائه می دادند

2. The state rooms were redecorated by plasterers from Holyrood.
[ترجمه ترگمان]اتاق ها را plasterers از \"هالیرود\" تغییر داده بودند
[ترجمه گوگل]اتاق های دولتی توسط plasterers از Holyrood بازسازی شدند

3. Mr Travers, a plasterer, who had lost his house when he had been made bankrupt, opened the window slowly.
[ترجمه ترگمان]آقای تریورز، a که وقتی ورشکست شده بود خانه اش را از دست داده بود، آهسته پنجره را باز کرد
[ترجمه گوگل]آقای تراورس، یک گچ، که خانه اش را پس از ورشکستگی از دست داده بود، به آرامی پنجره را باز کرد

4. She was the daughter of James Wood, plasterer, and his wife Elizabeth Stothard.
[ترجمه ترگمان]او دختر جیمز وود، plasterer و همسرش الیزابت Stothard بود
[ترجمه گوگل]او دختر جیمز وود، گچر، و همسرش الیزابت استوارد بود

5. In 1738 he took John Dawson, a plasterer, as his apprentice.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۳۸ به عنوان شاگرد خود، جان داوسن را گرفت
[ترجمه گوگل]او در سال 1738 جان دانسون، گچر را به عنوان شاگردش گرفت

6. Howe, an apprentice plasterer, was fined a total of £100 for the theft and the assault.
[ترجمه ترگمان]هاو، یک شاگرد کارآموز، در مجموع ۱۰۰ پوند برای دزدی و حمله جریمه شد
[ترجمه گوگل]هاو، یک پیمانکار شاگرد، به مبلغ 100 پوند برای سرقت و حمله جریمه شد

7. He's the best plasterer in the city of Istanbul!
[ترجمه ترگمان]او بهترین plasterer در شهر استانبول است!
[ترجمه گوگل]او بهترین گچ در استانبول است!

8. Stubbs the plasterer was much downcast at this dreadful edict.
[ترجمه ترگمان]Stubbs از این فرمان وحشتناک بسیار پایین آمده بود
[ترجمه گوگل]ستبلس گچر در این حکم وحشتناک بسیار ضعیف بود

9. Jehovah also needs to work. He has to work from Monday to Saturday, creating all creatures and human being like a pious plasterer .
[ترجمه ترگمان]یهوه باید کار کند او باید از دوشنبه تا شنبه کار کند و همه موجودات و انسان ها را به صورت یک plasterer مذهبی درآورد
[ترجمه گوگل]یهوه نیز نیاز به کار دارد او باید از روزهای دوشنبه تا شنبه کار کند، و همه موجودات و انسانها را مانند یک گچ وحشی بسازد

10. He didn't know what it was, so he researched it, and he found a plasterer that said 'this is great!
[ترجمه ترگمان]او نمی دانست که آن چیست، بنابراین در مورد آن تحقیق کرد و یک plasterer پیدا کرد که گفت این عالیه!
[ترجمه گوگل]او نمی دانست چه اتفاقی دارد، بنابراین او آن را مورد تحقیق قرار داد، و گچبری را پیدا کرد که گفت: �این عالی است!

11. "I'm working on the building site across the road, " explains the duck. "I'm a plasterer. "
[ترجمه ترگمان]اردک توضیح می دهد: \" من در حال کار بر روی محل ساختمان در امتداد جاده هستم
[ترجمه گوگل]اردک توضیح می دهد: 'من در محل ساخت و ساز در سراسر جاده کار می کنم ' من یک گچ هستم '


کلمات دیگر: