کلمه جو
صفحه اصلی

riley


جیمز رایلی (شاعر امریکایی)

انگلیسی به فارسی

جیمز رایلی (شاعر آمریکایی)


رایلی


انگلیسی به انگلیسی

• family name; male first name

جملات نمونه

1. Riley remained on the island - he was in hospital recovering from injuries.
[ترجمه ترگمان]رایلی در جزیره ماند - او در بیمارستان بستری بود
[ترجمه گوگل]رایلی در جزیره باقی ماند - او در بیمارستان در حال بهبودی از آسیب بود

2. Defenders have the luxury of double-teaming Riley.
[ترجمه ترگمان] \"Defenders\"، \"رایلی\" و \"رایلی\" و \"رایلی\"
[ترجمه گوگل]مدافعان لوبیای رایلی را با هم ترکیب می کنند

3. In today's edition, the paper endorsed Mayor Riley, who is running for re-election.
[ترجمه ترگمان]در نسخه امروزی، این روزنامه، شهردار رایلی را که برای انتخاب مجدد رقابت می کند، تایید کرد
[ترجمه گوگل]در نسخه امروز، این مقاله به شهردار رایلی، که در حال برگزاری مجدد انتخابات است، تایید کرد

4. People like Jennifer Grant, director of the Riley Center, would like to see it catch on big time.
[ترجمه ترگمان]افرادی مثل جنیفر گرنت، مدیر مرکز رایلی، دوست دارند که آن را در زمان بزرگ ببینند
[ترجمه گوگل]افرادی مانند جنیفر گرانت، مدیر مرکز رایلی، دوست دارند آن را در زمان بزرگ بگیرند

5. Riley keeps coming up short, but insists on coming right back to pound the same hammer with the same nail.
[ترجمه ترگمان]رایلی خیلی کوتاه میاد ولی اصرار داره که برگرده و همون چکش رو با یه میخ بزنه
[ترجمه گوگل]رایلی کوتاه می ماند، اما اصرار دارد که به همین سادگی با همان ناخن یک ضربه ی شبیه به هم بزند

6. Miss Riley had a long and distinguished bookselling career over 65 years.
[ترجمه ترگمان]در ۶۵ سال ۶۵ سال بود که دوشیزه رایلی کارش را تمام کرده بود
[ترجمه گوگل]خانم رایلی دارای بیش از 65 سال کار چاپ و نشر برجسته بود

7. Julie Riley and Paula Wilcox are excellent as the hard-bitten contestant regulars.
[ترجمه ترگمان]جولی رایلی و پائولا وبلکاکس آدم خوبی نیستن
[ترجمه گوگل]جولی رایلی و پائولا ویلکاکس به عنوان عضوی از شرکت کنندگان سخت کوش هستند

8. It was almost one o'clock when Mona Riley stormed back into the house.
[ترجمه ترگمان]تقریبا ساعت یک بعد از ظهر بود که مونا رایلی با عصبانیت به خانه برگشت
[ترجمه گوگل]تقریبا یک ساعت بود که مونا رایلی به خانه برگشت

9. Mark Riley scored London's touchdown just before the break.
[ترجمه ترگمان]مارک رایلی قبل از تعطیلات امتیاز لندن رو گرفت
[ترجمه گوگل]مارک رایلی قبل از شکست به زمین لندن رسید

10. In fairness to Riley, he was close to the incident.
[ترجمه ترگمان]به خاطر رایلی، اون به حادثه نزدیک بود
[ترجمه گوگل]در عدالت به رایلی، او نزدیک به حادثه بود

11. Mr Riley, for Bioplan, said the accident rate on Hollyhurst Road was lower than the national average.
[ترجمه ترگمان]آقای رایلی برای Bioplan گفت نرخ تصادف در جاده Hollyhurst پایین تر از میانگین کشوری بود
[ترجمه گوگل]آقای ریلی، برای Bioplan، گفت که میزان تصادف در جاده Hollyhurst پایین تر از میانگین ملی است

12. Overnight Riley Hanson had become a cautious braggart.
[ترجمه ترگمان]یک شبه که رایلی سن همین طور لاف می زد و لاف می زد
[ترجمه گوگل]یک شب ریل هانسون به یک شوخی محتاط تبدیل شد

13. A bit like Mrs Riley, to tell the truth.
[ترجمه ترگمان]یه کم مثل خانم رایلی که حقیقت رو بگه
[ترجمه گوگل]کمی شبیه خانم رایلی، به حقیقت بگویید

14. Anyway, Riley, this is the parting of the ways; and you know something?
[ترجمه ترگمان]به هر حال رایلی، این جدایی از the و تو یه چیزی میدونی؟
[ترجمه گوگل]به هر حال، رایلی، این تقسیم راه است؛ و چیزی می دانی؟

15. Whilst Riley speaks specifically of the primacy of sight, her paintings constantly allude to states at the limits of meaning.
[ترجمه ترگمان]در حالی که رایلی به طور خاص از برتری بینایی حرف می زند، نقاشی های او به طور مداوم به بیان محدودیت های معنایی اشاره می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که رایلی به طور خاص از اولویت دید صحبت می کند، نقاشی هایش به طور مداوم به محدودیت های معنی اشاره می کند


کلمات دیگر: