کلمه جو
صفحه اصلی

sheet of paper

انگلیسی به فارسی

برگ کاغذ


انگلیسی به انگلیسی

• piece of paper, page

جملات نمونه

1. They wrote various numbers on a large sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین شماره را در یک ورق کاغذ بزرگ نوشتند
[ترجمه گوگل]آنها اعداد مختلف را بر روی یک ورق بزرگ کاغذ نوشتند

2. Take a sheet of paper and draw a line down the middle.
[ترجمه ترگمان]یک ورق کاغذ بردارید و در وسط یک خط بکشید
[ترجمه گوگل]یک ورق کاغذ را بکشید و یک خط را به وسط بکشید

3. She tore a sheet of paper in two.
[ترجمه ترگمان]دو تکه کاغذ را پاره کرد
[ترجمه گوگل]او یک ورق کاغذ را در دو برداشت

4. The application form was a single sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]فرم درخواست یک ورق کاغذ بود
[ترجمه گوگل]فرم درخواست تنها ورق کاغذ بود

5. Gilly ripped out a sheet of paper from her notebook.
[ترجمه ترگمان]گیلی یک ورق کاغذ از دفتر او بیرون آورد
[ترجمه گوگل]گیللی یک ورق کاغذ را از نوت بوکش برداشت

6. Under the newspaper, atop a sheet of paper, lay an envelope.
[ترجمه ترگمان]زیر روزنامه، بالای یک ورق کاغذ، یک پاکت قرار داشت
[ترجمه گوگل]تحت روزنامه، در بالای یک ورق کاغذ، پاکت را گذاشته است

7. Take a clean sheet of paper and start again.
[ترجمه ترگمان]یک ورق کاغذ تمیز بردارید و دوباره شروع کنید
[ترجمه گوگل]برگ کاغذ را تمیز کنید و دوباره شروع کنید

8. She has traced the touring map onto a sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]اون نقشه سفر رو روی یه ورق کاغذ پیدا کرده
[ترجمه گوگل]او نقشه تور را بر روی ورق کاغذ کشف کرده است

9. Take a sheet of paper and double it over.
[ترجمه ترگمان]یک ورقه کاغذ بردارید و آن را دو برابر کنید
[ترجمه گوگل]برگ کاغذ را بردارید و آن را دو بار ببرید

10. You'll have to start again on a fresh sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]باید دوباره شروع کنی به یک ورق کاغذ تازه
[ترجمه گوگل]شما مجددا باید بر روی ورق کاغذ تازه وارد شوید

11. Take a clean sheet of paper and down the left-hand side make a list.
[ترجمه ترگمان]یک ورق کاغذ تمیز بردارید و از سمت چپ لیستی تهیه کنید
[ترجمه گوگل]برگ کاغذی را پاک کنید و از طرف چپ یک لیست ایجاد کنید

12. She wrapped a sheet of paper around the book.
[ترجمه ترگمان]او کاغذی را دور کتاب پیچید
[ترجمه گوگل]او یک برگ کاغذ را در اطراف کتاب پیچیده کرد

13. He pulled a blank sheet of paper towards him and began to write.
[ترجمه ترگمان]کاغذ سفیدی را به طرف او کشید و شروع به نوشتن کرد
[ترجمه گوگل]او کاغذی خالی را به طرف او آورد و شروع به نوشتن کرد

14. Take a clean sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]یه کاغذ تمیز بگیر
[ترجمه گوگل]برگ کاغذ را تمیز کنید

15. Brad was doodling on a sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]به راد داشت با ورق کاغذ بازی می کرد
[ترجمه گوگل]براد بر روی یک ورق کاغذ دودل شد

پیشنهاد کاربران

یک تکه کاغذ


کلمات دیگر: