(خمیر سویا که سفید و پنیر مانند است) توفو
tofu
(خمیر سویا که سفید و پنیر مانند است) توفو
انگلیسی به فارسی
توفو
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a food product that is made from curdled soybean milk, has a bland flavor and the texture of a soft cheese, and is high in protein content; bean curd.
• japanese custard-like food made from soybeans
جملات نمونه
1. Tofu can be used as a meat substitute in vegetarian recipes.
[ترجمه ♥️sheyda♥️] سویا می تواند جایگزین گوشت در دستور غذای گیاهی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]Tofu می تواند به عنوان جایگزین گوشت در دستور غذای گیاهی استفاده شود[ترجمه گوگل]توفو می تواند به عنوان جایگزین گوشت در دستور العمل های گیاهی استفاده شود
2. Tofu is a bland food made from soy beans.
[ترجمه ترگمان]Tofu غذایی است که از دانه های سویا گرفته می شود
[ترجمه گوگل]توفو یک غذای ملایم ساخته شده از لوبیای سویا است
[ترجمه گوگل]توفو یک غذای ملایم ساخته شده از لوبیای سویا است
3. Tofu is available fresh or in long-life packs; the fresh variety has a firmer texture.
[ترجمه ترگمان]Tofu بسته تازه یا در بسته های زندگی بلند موجود است؛ تنوع تازه دارای بافت محکم تر است
[ترجمه گوگل]توفو تازه یا بسته های طول عمر در دسترس است؛ انواع تازه دارای یک بافت قوی تر است
[ترجمه گوگل]توفو تازه یا بسته های طول عمر در دسترس است؛ انواع تازه دارای یک بافت قوی تر است
4. And tasty bits of tofu, all in a delicate yet flavorful broth.
[ترجمه ترگمان]و bits خوش مزه توفو، همه چیز در یک آبگوشت بسیار ظریف و ظریف
[ترجمه گوگل]و بیت های خوشمزه از توفو، همه در یک سوپ خفیف اما طعم دهنده است
[ترجمه گوگل]و بیت های خوشمزه از توفو، همه در یک سوپ خفیف اما طعم دهنده است
5. Cabbage and tofu and wheat noodles were what we ate, with maybe an egg once a month.
[ترجمه ترگمان]کلم و توفو و پنیر گندم همان چیزی بود که ما می خوریم، با شاید یک ماهی یک بار
[ترجمه گوگل]کلم و توفو و رشته فرنگی گندم چیزی بود که ما خوردیم، شاید تخم مرغ یک بار در ماه
[ترجمه گوگل]کلم و توفو و رشته فرنگی گندم چیزی بود که ما خوردیم، شاید تخم مرغ یک بار در ماه
6. Tofu by texture is what jellyfish are made of, all soft and squishy and unearthly.
[ترجمه ترگمان]Tofu با بافت، همان چیزی است که ستاره دریایی از آن ساخته می شود، همه نرم و غیر زمینی و غیر زمینی
[ترجمه گوگل]توفو بافت چیپس از چرم ساخته شده است، همه نرم و خجالتی و بی رنگ است
[ترجمه گوگل]توفو بافت چیپس از چرم ساخته شده است، همه نرم و خجالتی و بی رنگ است
7. Add the tofu, pepper and rice vinegar.
[ترجمه ترگمان]پنیر سویا، فلفل و سرکه را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]توفو، فلفل و سرکه برنج اضافه کنید
[ترجمه گوگل]توفو، فلفل و سرکه برنج اضافه کنید
8. A new functional food, Buckwheat Tofu, was researched and produced using the coagulator of the fermented juice of Buckwheat meal.
[ترجمه ترگمان]یک غذای کاربردی جدید، با نام buckwheat Tofu، مورد تحقیق قرار گرفت و با استفاده از the عصاره تخمیر شده of، تولید شد
[ترجمه گوگل]یک غذای کاربردی جدید، Tofu گندم سیاه، مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از کوآگولاتور آب میوه ای از وعده گندم سیاه تولید شد
[ترجمه گوگل]یک غذای کاربردی جدید، Tofu گندم سیاه، مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از کوآگولاتور آب میوه ای از وعده گندم سیاه تولید شد
9. Shreded pork, shredded dry tofu, roughly chopped Shepherd's purse.
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک کثیف و پنیر تکه تکه شده با خشونت کیف شپرد رو تیکه تیکه کرد
[ترجمه گوگل]گوشت خوک خرچنگ، تفتو خشک خرد شده، کیف پول چوپان تقریبا خرد شده
[ترجمه گوگل]گوشت خوک خرچنگ، تفتو خشک خرد شده، کیف پول چوپان تقریبا خرد شده
10. Soy products like tofu, tempeh and fortified soymilk do double duty in this regard since they provide both calcium and protein.
[ترجمه ترگمان]محصولات سویا مانند پنیر سویا، tempeh و soymilk، در این زمینه وظیفه دوگانه دارند چون هم کلسیم و هم پروتئین را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]محصولات سویا مانند توفو، نمک و پنیر غنی شده در این زمینه دوام می آورند، زیرا آنها کلسیم و پروتئین را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]محصولات سویا مانند توفو، نمک و پنیر غنی شده در این زمینه دوام می آورند، زیرا آنها کلسیم و پروتئین را فراهم می کنند
11. Many parents have alleged that the schools collapsed because of "tofu dreg construction", a term used to describe construction projects that use low-grade cement and no steel bars for reinforcement.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از والدین ادعا کرده اند که این مدارس به دلیل \"ساخت وساز ساقه سویا\" خراب شده اند، اصطلاحی که برای توصیف پروژه های ساختمانی استفاده می شود که از سیمان با درجه پایین و میله های فولادی برای تقویت استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از والدین ادعا کرده اند که مدارس به علت 'ساختن توفو دگر' سقوط کرده اند، اصطلاحی که برای توصیف پروژه های ساختمانی استفاده می شود که از سیمان کم کیفیت و بدون میله های فولادی برای تقویت استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از والدین ادعا کرده اند که مدارس به علت 'ساختن توفو دگر' سقوط کرده اند، اصطلاحی که برای توصیف پروژه های ساختمانی استفاده می شود که از سیمان کم کیفیت و بدون میله های فولادی برای تقویت استفاده می کنند
12. Lion's eyes pumped-up, pickle with tofu boiled.
[ترجمه ترگمان]چشمه ای شیر با تخم مرغ آب پز شده بود
[ترجمه گوگل]چشم های شیر را پمپ می کند، ترفیه با توفو آب پز می شود
[ترجمه گوگل]چشم های شیر را پمپ می کند، ترفیه با توفو آب پز می شود
13. Special Recommendation: pudding with caramel, special tofu, chicken in three cups.
[ترجمه ترگمان]غذای ویژه: پودینگ با کارامل و پنیر مخصوص، مرغ در سه فنجان
[ترجمه گوگل]توصیه های ویژه پودینگ با کارامل، تفتو مخصوص، مرغ در سه فنجان
[ترجمه گوگل]توصیه های ویژه پودینگ با کارامل، تفتو مخصوص، مرغ در سه فنجان
14. As the saying goes, " brine point of tofu, a thinga thing. "
[ترجمه ترگمان]همانطور که این گفته می شود، \"نقطه brine از سویا، یک چیز خوب است\"
[ترجمه گوگل]همانطور که می گوید، 'نقطه نمک توفو، چیز خاصی نیست '
[ترجمه گوگل]همانطور که می گوید، 'نقطه نمک توفو، چیز خاصی نیست '
پیشنهاد کاربران
برای افراد گیاه خوار به جای گوشت استفاده می شود.
پنیر یا خمیر سویا
پنیر سویا
گوشت سویا
این ماده در ایران کاربرد زیادی ندارد ولی گاهی از آن در غذا به جای گوشت استفاده میشود چون پروتیین بسیار زیادی دارد و در فارسی هم به آن توفو میگویند.
کره سویا
به معنی پنیر سویا کنون سفید است مثل پنیر
tofu = the kinds of cheese
tofu ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: سویادَلَمه
تعریف: فراوردۀ آبگرفته و فشرده ای که از شیر سویای لخته شده تهیه می شود
واژه مصوب: سویادَلَمه
تعریف: فراوردۀ آبگرفته و فشرده ای که از شیر سویای لخته شده تهیه می شود
کلمات دیگر: