از لحاظ نظامی، نظامی وار
militarily
از لحاظ نظامی، نظامی وار
انگلیسی به فارسی
از نظر نظامی، از نظر ارتشی
به لحاظ نظامی
انگلیسی به انگلیسی
• in a military manner or style; from a military point of view
جملات نمونه
1. Intervening militarily will not bring peace.
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی صلح را به ارمغان نخواهند آورد
[ترجمه گوگل]مداخله نظامی به صلح نمی انجامد
[ترجمه گوگل]مداخله نظامی به صلح نمی انجامد
2. They remain unwilling to intervene militarily in what could be an unending war.
[ترجمه ترگمان]آن ها تمایلی به دخالت نظامی در آنچه که می تواند یک جنگ بی پایان باشد، ندارند
[ترجمه گوگل]آنها همچنان تمایلی به دخالت نظامی در جنگ ندارند
[ترجمه گوگل]آنها همچنان تمایلی به دخالت نظامی در جنگ ندارند
3. The checkpoint was abandoned as militarily indefensible.
[ترجمه ترگمان]این ایست بازرسی به صورت نظامی غیرقابل دفاع رها شده بود
[ترجمه گوگل]ایست بازرسی از نظر نظامی غیر قابل قبول رها شد
[ترجمه گوگل]ایست بازرسی از نظر نظامی غیر قابل قبول رها شد
4. We may have to intervene militarily in the area.
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است مجبور باشیم از نظر نظامی در منطقه مداخله کنیم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است مجبور باشیم که در این منطقه به صورت نظامی دخالت کنیم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است مجبور باشیم که در این منطقه به صورت نظامی دخالت کنیم
5. They have been galvanised into collective action — militarily, politically and economically.
[ترجمه ترگمان]آن ها از نظر نظامی، سیاسی و اقتصادی به فعالیت های جمعی تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]آنها به اقدام جمعی - از لحاظ نظامی، سیاسی، و اقتصادی گالوانیزه شده اند
[ترجمه گوگل]آنها به اقدام جمعی - از لحاظ نظامی، سیاسی، و اقتصادی گالوانیزه شده اند
6. Europe may have to intervene militarily if the crisis worsens.
[ترجمه ترگمان]اگر این بحران بدتر شود، اروپا ممکن است مجبور به مداخله نظامی شود
[ترجمه گوگل]اگر بحران بدتر شود، اروپا ممکن است مجبور به مداخله نظامی شود
[ترجمه گوگل]اگر بحران بدتر شود، اروپا ممکن است مجبور به مداخله نظامی شود
7. As the country has become economically and militarily stronger, partially concealed ambiguities regarding interaction with the West have resurfaced.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این کشور از نظر اقتصادی و نظامی قوی تر شده است، ابهامات در رابطه با تعامل با غرب دوباره ظاهر شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که این کشور از لحاظ اقتصادی و نظامی قوی تر شده است، ابهام های جزئی در رابطه با تعامل با غرب، دوباره پدیدار شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که این کشور از لحاظ اقتصادی و نظامی قوی تر شده است، ابهام های جزئی در رابطه با تعامل با غرب، دوباره پدیدار شده است
8. Economically, militarily and culturally, Washington rules the planet, and it seeks to enhance that position in the new century.
[ترجمه ترگمان]از نظر اقتصادی، نظامی و فرهنگی، واشنگتن بر این سیاره حاکم است، و به دنبال افزایش این موقعیت در قرن جدید است
[ترجمه گوگل]از نظر اقتصادی، نظامی و فرهنگی، واشنگتن سیاره را مدیریت می کند و تلاش می کند که این موقعیت را در قرن جدید افزایش دهد
[ترجمه گوگل]از نظر اقتصادی، نظامی و فرهنگی، واشنگتن سیاره را مدیریت می کند و تلاش می کند که این موقعیت را در قرن جدید افزایش دهد
9. If the nuclear missiles are militarily useless, why risk alienating the West by hanging on to them?
[ترجمه ترگمان]اگر موشک های هسته ای از نظر نظامی بی فایده هستند، چرا غرب با آویزان کردن آن ها به آن ها بیگانه می شود؟
[ترجمه گوگل]اگر موشک های هسته ای به لحاظ نظامی بی فایده باشند، چرا خطر از دست دادن غرب به آنها چسبیده است؟
[ترجمه گوگل]اگر موشک های هسته ای به لحاظ نظامی بی فایده باشند، چرا خطر از دست دادن غرب به آنها چسبیده است؟
10. Often, this left them in very vulnerable positions militarily, and yet we do not find any walls or fortifications.
[ترجمه ترگمان]اغلب، این امر آن ها را در موقعیت های بسیار آسیب پذیر از نظر نظامی ترک می کند، و با این حال هیچ دیواری یا fortifications را پیدا نمی کنیم
[ترجمه گوگل]اغلب این آنها را در موقعیت های بسیار آسیب پذیر از نظر نظامی قرار دادند، با این حال ما هیچ دیوار یا استحکامات را پیدا نمی کنیم
[ترجمه گوگل]اغلب این آنها را در موقعیت های بسیار آسیب پذیر از نظر نظامی قرار دادند، با این حال ما هیچ دیوار یا استحکامات را پیدا نمی کنیم
11. The officer was militarily severe, the soldier obedient.
[ترجمه ترگمان]سرباز با نیروی نظامی بسیار سختگیر و سرباز مطیع بود
[ترجمه گوگل]این افسر از لحاظ نظامی شدید بود، سرباز مطیع
[ترجمه گوگل]این افسر از لحاظ نظامی شدید بود، سرباز مطیع
12. At the same time, America is overstretched militarily and environmentally asas financially.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، آمریکا از نظر مالی از نظر نظامی و از لحاظ مالی از لحاظ مالی asas است
[ترجمه گوگل]در عین حال، امریکا از لحاظ نظامی و زیست محیطی به شدت از نظر مالی مالیات دارد
[ترجمه گوگل]در عین حال، امریکا از لحاظ نظامی و زیست محیطی به شدت از نظر مالی مالیات دارد
13. That country is economically vulnerable but militarily a colossus.
[ترجمه ترگمان]این کشور از نظر اقتصادی آسیب پذیر بلکه به لحاظ نظامی یک مجسمه عظیم است
[ترجمه گوگل]این کشور از لحاظ اقتصادی آسیب پذیر است، اما از لحاظ نظامی قدرتمند است
[ترجمه گوگل]این کشور از لحاظ اقتصادی آسیب پذیر است، اما از لحاظ نظامی قدرتمند است
14. Politically maybe the idea seems good, but militarily it's poppycock.
[ترجمه ترگمان]شاید این فکر خوب به نظر برسد، اما از نظر نظامی مزخرفه
[ترجمه گوگل]شاید از لحاظ سیاسی شاید این ایده به نظر خوب برسد، اما از لحاظ نظامی به نظر می آید
[ترجمه گوگل]شاید از لحاظ سیاسی شاید این ایده به نظر خوب برسد، اما از لحاظ نظامی به نظر می آید
15. Militarily, strategically, politically and diplomatically it has been an abject failure on its own terms.
[ترجمه ترگمان]Militarily، استراتژیک، سیاسی و دیپلماتیک، در شرایط خود شکست سختی بوده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظامی، استراتژیک، سیاسی و دیپلماتیک، این موضوع به شکلی جدی در شرایط خود قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظامی، استراتژیک، سیاسی و دیپلماتیک، این موضوع به شکلی جدی در شرایط خود قرار گرفته است
کلمات دیگر: