کلمه جو
صفحه اصلی

millpond


(استخر یا دریاچه ای که توسط سد آسیاب ایجاد شده و آب از آن جا به آسیاب می ریزد) استخر آسیاب، حوض آسیاب، تنوره ی آسیاب

انگلیسی به فارسی

(استخر یا دریاچهای که توسط سد آسیاب ایجاد شده و آب از آن جا به آسیاب میریزد) استخر آسیاب، حوض آسیاب، تنورهی آسیاب


millpond


انگلیسی به انگلیسی

• pond which supplies water to operate a mill
pond of water used as an energy source to operate a mill

جملات نمونه

1. The sea was as calm as a millpond.
[ترجمه ترگمان]دریا مثل a آرام بود
[ترجمه گوگل]دریا مثل یک سالن آرام بود

2. A man-made millpond with a splashing waterfall can be seen and heard from the rear rooms.
[ترجمه ترگمان]یه مرد با یه آبشار splashing می تونه دیده بشه و از اتاق های عقب هم چیزی بشنوه
[ترجمه گوگل]از یک اتاق یخی ساخته شده با یک آبشار پلاستیکی می توان از اتاق های عقب دیده و شنیده شود

3. Although the wheel has gone, the millpond is well maintained and is home to a great assortment of wildlife.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این چرخ از بین رفته است، millpond به خوبی نگهداری می شود و در خانه یک مجموعه بزرگ از حیات وحش قرار دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه چرخ رفته است، millpond به خوبی نگهداری می شود و منزل به یک دسته بندی عالی از حیات وحش است

4. The week after, there was a millpond under a vivid blue sky - with matching hammerhead shark cruising the northern limits.
[ترجمه ترگمان]هفته بعد، یک millpond زیر آسمان آبی روشن وجود داشت - هماهنگ با hammerhead کوسه گشت دریایی در محدوده شمالی
[ترجمه گوگل]یک هفته پس از آن، در زیر یک آسمان آبی روشن، یک شمع وجود داشت - با هماهنگی کوسه هیکل که در محدوده شمالی قرار دارد

5. This time a few, reluctant drops spattered the millpond surface but did not disturb it.
[ترجمه ترگمان]این بار چند قطره به سطح millpond پاشیده شد ولی مزاحم آن نشد
[ترجمه گوگل]این بار چند قطره اکراه، سطح خاکستر را پراکنده کرد اما آن را نادیده نگرفت

6. The islands rose sheer out of a millpond sea, pillars of white limestone with ochre splotches capped in crinkly green.
[ترجمه ترگمان]جزایر دور از دریای millpond، ستون هایی از سنگ آهک سفید با کلاهی که به رنگ سبز پیچیده پوشیده شده بود، بالا رفتند
[ترجمه گوگل]این جزیره ها از دریای آسیا، ستون های سنگ آهک سفید با شکسته های هویج که در لکه های سبز پوشانیده شده اند، رشد می کند

7. All around, a millpond sea and the sky tinged pink at the horizon.
[ترجمه ترگمان]سراسر آن اطراف، یک دریای millpond و آسمان آبی رنگی در افق دیده می شد
[ترجمه گوگل]همه در اطراف، یک دریای سیاه و آسمان به رنگ صورتی در افق است

8. Oh, I saw him at the millpond.
[ترجمه ترگمان] اوه، توی \"millpond\" دیدمش
[ترجمه گوگل]اوه، من او را در سالن دیدم

9. Drove she ducklings to the millpond, every morning just at nine.
[ترجمه ترگمان]او را مجبور کرده بودند که هر روز صبح ساعت نه صبح به the بروند
[ترجمه گوگل]او هر روز صبح تنها در 9 روز به اوج می رود

10. The grass seemed to flow on for ever like a millpond sea.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که علف ها همیشه همچون دریای millpond به راه خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که چمن به عنوان یک دریای مشکوک به نظر می رسید

11. All I had were some trout in the freezer by courtesy of the millpond.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که داشتم مقداری ماهی قزل آلا در فریزر بود
[ترجمه گوگل]همه ی من، با حسن نیت مشروب، در فریزر ماهی قزل آلا بودند

12. In one poem William Ix said that a closely guarded married woman was as bad a prospect as a millpond without fish.
[ترجمه ترگمان]در یک شعر، ویلیام Ix گفت که زنی که به شدت از او محافظت می شود، به اندازه ماهی بدون ماهی به بدی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]ویلیام ایکس در یک شعر گفت که یک زن متاهل با نظم محافظت شده، به عنوان یک ماهیگیر بدون ماهی، یک چشم انداز است

13. We enjoyed the ferry crossing because the sea was as a calm as a millpond.
[ترجمه ترگمان]از عبور کشتی لذت بردیم، چون دریا مثل یک millpond آرام بود
[ترجمه گوگل]ما از عبور کشتی لذت می برد زیرا دریا به عنوان یک مهمان آرام بود

14. I want to sail sticks a fresh mud puddle millpond and make a sidewalk with rocks.
[ترجمه ترگمان]من می خوام با قایق به یه چاله پر گل و لجن برم و یه پیاده رو با سنگ درست کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم به بادبان میله گلابی گلدان تازه و پیاده رو با سنگ


کلمات دیگر: