کلمه جو
صفحه اصلی

rifling


(لوله ی توپ و تفنگ و غیره) خان کشی، خان بندی، خان درون لوله تفنگ

انگلیسی به فارسی

خان درون لوله تفنگ


تفنگ، خان درون لوله تفنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: spiral grooves that are cut onto the inner surface of a gun barrel, pipe, or similar object.
اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of searching thoroughly in order to rob; plundering.

• cutting of grooves in the barrel of a firearm; grooves in the barrel of a firearm

جملات نمونه

1. I discovered my husband rifling through the filing cabinet.
[ترجمه فاطمه] من متوجه شدم که شوهرم داره قفسه پرونده ها رو بهم میریزه
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که شوهرم داره تو قفسه پرونده ها می بینه
[ترجمه گوگل]من شوهرم را از طریق کابینه پرونده رانده شدم

2. Instead he was rifling through the drawers of his filing-cabinet.
[ترجمه ترگمان]در عوض او داشت از کشوهای کمد his بیرون می زد
[ترجمه گوگل]در عوض او از طریق چترهای کابینه پرونده اش دستگیر شد

3. There is no evidence that the rifling and thievery of the files ever occurred.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی وجود نداره که دزدی و دزدی پرونده تا حالا رخ داده باشه
[ترجمه گوگل]هیچ شواهدی وجود ندارد که تفنگ و سرقت از فایلها تا کنون رخ داده است

4. There are those for whom the thought of rifling through rails of musty clothes bring back horrible memories of student life.
[ترجمه ترگمان]در آنجا کسانی هستند که فکر کردن به دور شدن از میان لباس های کهنه، خاطرات وحشتناک زندگی دانشجویی را به یاد می آورند
[ترجمه گوگل]کسانی هستند که برای تفریح ​​کردن از طریق ریل های لباس های شیک استفاده می کنند خاطرات وحشتناکی از زندگی دانشجویی را به یاد می آورند

5. I am rifling through the objects fast now.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر به سرعت از بین اشیا عبور می کنم
[ترجمه گوگل]من در حال حاضر از طریق اشیاء سرگردان هستم

6. Might they be rifling through her belongings?
[ترجمه ترگمان]ممکنه چیزی از وسایل اون داشته باشن؟
[ترجمه گوگل]شاید از طریق دارایی های خود دقت کنند؟

7. We began rifling through his personal correspondence, and looked around in his file cabinets for documents that might incriminate him.
[ترجمه ترگمان]ما از طریق مکاتبه خصوصی او شروع به rifling کردیم و در بایگانی پرونده او برای اسنادی که ممکن بود او را محکوم کنند، نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق مکاتبات شخصی خود شروع به تفنگ کردیم و در مدارک پرونده اش برای مدارکی که ممکن است او را مورد تجدید نظر قرار دهیم نگاه کرد

8. I am rifling through the cupboards in rising irritation, through the dirty laundry, through the collection of "bags for life" that clog the hallway.
[ترجمه ترگمان]از میان قفسه های کثیف، از بین لباس های کثیف، از طریق لباس ها برای زندگی که جلوی راهرو را مسدود می کنند، پرسه می زنم
[ترجمه گوگل]من از طریق کابینت ها در حال تحریک شدن، از طریق لباس های کثیف، از طریق مجموعه ای از 'کیسه های زندگی' که از راهرو مسدود شده اند، رفلنج می کنم

9. Even when they're rifling through your bins, abducting your children or conducting audacious raids on privately owned pic-a-nic baskets.
[ترجمه ترگمان]حتی زمانی که آن ها در حال عبور از bins، ربودن کودکان و یا انجام حملات بی پروا به سبدهای خصوصی pic، a - هستند
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که آنها را از طریق سطل های تفنگ خود ربودند، کودکان خود را ربوده و یا حملات داوطلبانه را در سبدهای خصوصی به صورت شخصی انجام دادند

10. He was rifling through her desk in a desperate search for the letter.
[ترجمه ترگمان]او داشت از پشت میزش در جستجوی نامه به دنبال نامه می رفت
[ترجمه گوگل]او از طریق میز خود در جست وجوی ناامید کننده برای نامه، از روی خلسه اش ریخت

11. Somebody has been rifling my drawers.
[ترجمه ترگمان] یه نفر داره کشوهای من رو می بینه
[ترجمه گوگل]کسی اسلحه های من را ربودن کرده است

12. It is very important for the parameters of rifling to be recognized and extracted.
[ترجمه ترگمان]برای پارامترهای of بسیار مهم است که شناسایی و استخراج شوند
[ترجمه گوگل]برای پارامترهای تفنگ به رسمیت شناختن و استخراج بسیار مهم است

13. It was rare, she said, rifling through a patient's tattered record.
[ترجمه ترگمان]او گفت: خیلی کم بود، و در حالی که داشت به صورت پاره صورت یک بیمار خارج می شد، گفت: خیلی کم بود
[ترجمه گوگل]او گفت، این نادر بود، با رکود از طریق یک رکورد پراکنده بیمار

14. The introduction of rifling, or cutting grooves, into a barrel had already improved accuracy, but the weapons remained difficult to load and clean.
[ترجمه ترگمان]معرفی rifling، یا شیارهای برش، در یک بشکه پیش تر صحت را بهبود بخشیده بود، اما برای بار کردن و تمیز کردن این سلاح ها دشوار بود
[ترجمه گوگل]معرفی رفلنج یا برش های شیار به یک بشکه در حال حاضر دقت را بهبود داده، اما سلاح ها برای بارگیری و تمیز کردن دشوار است

پیشنهاد کاربران

به هم ریختن


کلمات دیگر: