انگشت دوم، انگشت انگشتر، انگشت چهارم دست چپ
ring finger
انگشت دوم، انگشت انگشتر، انگشت چهارم دست چپ
انگلیسی به فارسی
انگشت انگشتر، انگشت چهارم دست چپ
انگشت حلقه، انگشت انگشتر، انگشت چهارم دست چپ
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the third finger of the hand, esp. the left hand, on which an engagement, wedding, or similar ring is traditionally worn.
• fourth finger, finger between the pinky and middle fingers
your ring finger is the third finger of either your left or your right hand. it is the finger on which people wear a wedding ring or engagement ring.
your ring finger is the third finger of either your left or your right hand. it is the finger on which people wear a wedding ring or engagement ring.
جملات نمونه
1. A large diamond glittered on her ring finger .
[ترجمه ترگمان]الماس بزرگی روی انگشتش می درخشید
[ترجمه گوگل]یک الماس بزرگ بر روی انگشت حلقه اش زا بود
[ترجمه گوگل]یک الماس بزرگ بر روی انگشت حلقه اش زا بود
2. According to Winston, men generally have a longer ring finger than index finger.
[ترجمه ترگمان]براساس حرف \"وینستون\"، مردا معمولا انگشت بیشتر از انگشت اشاره اش دارن
[ترجمه گوگل]به گفته وینستون، مردان معمولا انگشت حلقه بلندتری نسبت به انگشت اشاره دارند
[ترجمه گوگل]به گفته وینستون، مردان معمولا انگشت حلقه بلندتری نسبت به انگشت اشاره دارند
3. Dunne has a dislocated ring finger on his right hand.
[ترجمه ترگمان]دانی یه انگشت دست راستش از جا دررفته
[ترجمه گوگل]دون یک انگشت حلقوی در دست راست خود دارد
[ترجمه گوگل]دون یک انگشت حلقوی در دست راست خود دارد
4. The longer the ring finger compared to the rest of his hand – particularly the index finger – then the more chance he is the kind of go-getter who makes big money.
[ترجمه ترگمان]هر چه انگشت حلقه در مقایسه با بقیه انگشت اشاره داشته باشد - به خصوص انگشت اشاره - سپس شانس بیشتری به دست می آورد - بلندپرواز که پول زیادی به دست می آورد
[ترجمه گوگل]هر چه انگشت حلقه در مقایسه با بقیه دستانش - به ویژه انگشت اشاره بیشتر شود، احتمال شانس او نوعی کوهنوردی است که پول زیادی را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]هر چه انگشت حلقه در مقایسه با بقیه دستانش - به ویژه انگشت اشاره بیشتر شود، احتمال شانس او نوعی کوهنوردی است که پول زیادی را به دست می آورد
5. Right thumb, middle finger, ring finger, little finger and the rosette is slightly incomplete.
[ترجمه ترگمان]انگشت شست راست، انگشت انگشت، انگشت کوچک و روزت کمی ناقص است
[ترجمه گوگل]انگشت شست، انگشت میانی، انگشت انگشت، انگشت کوچک و روزت کمی ناقص است
[ترجمه گوگل]انگشت شست، انگشت میانی، انگشت انگشت، انگشت کوچک و روزت کمی ناقص است
6. The large diamond on her ring finger winked in the moonlight.
[ترجمه ترگمان]الماس درشت روی انگشتش در زیر نور ماه چشمک زد
[ترجمه گوگل]الماس بزرگ در انگشت حلقه او در نور ماه خیره شد
[ترجمه گوگل]الماس بزرگ در انگشت حلقه او در نور ماه خیره شد
7. Rest the right chopstick on the ring finger.
[ترجمه ترگمان]به سمت راست، روی انگشت حلقه استراحت کن
[ترجمه گوگل]چپپتیس راست را بر روی انگشت حلقه بگذارید
[ترجمه گوگل]چپپتیس راست را بر روی انگشت حلقه بگذارید
8. This ring finger of the left hand has a direct connection with the heart.
[ترجمه ترگمان]این انگشت حلقه دست چپ ارتباط مستقیمی با قلب دارد
[ترجمه گوگل]این حلقه انگشت دست چپ دارای اتصال مستقیم با قلب است
[ترجمه گوگل]این حلقه انگشت دست چپ دارای اتصال مستقیم با قلب است
9. Why my hand ring finger always is for no reason ache?
[ترجمه ترگمان]چرا انگشت دست من همیشه بی دلیل درد می کند؟
[ترجمه گوگل]چرا انگشت انگشت دستم همیشه بدون درد است؟
[ترجمه گوگل]چرا انگشت انگشت دستم همیشه بدون درد است؟
10. The longer the ring finger and the shorter index finger, the greater the testosterone exposure.
[ترجمه ترگمان]هر چه انگشت حلقه و انگشت اشاره کوتاه تر بیشتر باشد، میزان تستوسترون بیشتر می شود
[ترجمه گوگل]هر چه زنگ انگشت و انگشت اشاره کوتاه تر باشد، قرار گرفتن در معرض تستوسترون بیشتر است
[ترجمه گوگل]هر چه زنگ انگشت و انگشت اشاره کوتاه تر باشد، قرار گرفتن در معرض تستوسترون بیشتر است
11. I know the empty ring finger.
[ترجمه ترگمان] من انگشت خالی حلقه رو می شناسم
[ترجمه گوگل]من انگشت حلقه خالی را می دانم
[ترجمه گوگل]من انگشت حلقه خالی را می دانم
12. Turn to the ring finger shuttle shape cell tumour for help treat!
[ترجمه ترگمان]برای کمک به درمان، انگشت حلقه را به سمت تومور باند پرتاب کنید
[ترجمه گوگل]برای کمک به درمان تومور سلول شکل شاتل انگشت حلقه را روشن کنید!
[ترجمه گوگل]برای کمک به درمان تومور سلول شکل شاتل انگشت حلقه را روشن کنید!
13. In November 199 Jones suffered ligament and joint damage to his left ring finger in a dirt-bike accident.
[ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر ۱۹۹ جونز به رباط صدمه زد و ضربه مفصلی به انگشت سمت چپ خود در یک تصادف با دوچرخه خورد
[ترجمه گوگل]در نوامبر 199 جونز رنج و آسیب مفصلی به انگشت حلقه چپ خود را در حادثه دوچرخه خاک رنج می برد
[ترجمه گوگل]در نوامبر 199 جونز رنج و آسیب مفصلی به انگشت حلقه چپ خود را در حادثه دوچرخه خاک رنج می برد
14. So, do tomboyish girls, and footballers have very long ring fingers?
[ترجمه ترگمان]خب، دخترهای tomboyish، و footballers هم انگشت های درازی دارند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، دختران تامباییش را بپوشانید، و فوتبالیست ها انگشتان دست بسیار بلند دارند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، دختران تامباییش را بپوشانید، و فوتبالیست ها انگشتان دست بسیار بلند دارند؟
پیشنهاد کاربران
ring finger ( علوم تشریحی )
واژه مصوب: انگشت حلقه
تعریف: چهارمین انگشت از سمت شست که از سه بند تشکیل شده است و بین انگشت میانی و کوچک قرار دارد
واژه مصوب: انگشت حلقه
تعریف: چهارمین انگشت از سمت شست که از سه بند تشکیل شده است و بین انگشت میانی و کوچک قرار دارد
کلمات دیگر: