سمت راست، راست ترین
rightmost
سمت راست، راست ترین
انگلیسی به فارسی
راست ترین
انگلیسی به انگلیسی
• located furthest to the right
جملات نمونه
1. The rightmost 10 bits are reserved for the length information.
[ترجمه ترگمان]راست ترین مقادیر برای اطلاعات طول رزرو شده است
[ترجمه گوگل]10 بیت سمت راست برای اطلاعات طول عمر ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]10 بیت سمت راست برای اطلاعات طول عمر ذخیره می شود
2. But for a westward-going observer, the rightmost arrives first.
[ترجمه ترگمان]اما برای یک ناظر غربی، راست ترین rightmost اول می رسد
[ترجمه گوگل]اما برای یک ناظر غرب، راست ترین می رسد برای اولین بار
[ترجمه گوگل]اما برای یک ناظر غرب، راست ترین می رسد برای اولین بار
3. The colour seen on a monitor screen is named in the right-most column.
[ترجمه ترگمان]رنگی که بر روی صفحه مانیتور مشاهده می شود در ستون سمت راست قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]رنگی که روی صفحه نمایش مانیتور دیده می شود در ستون سمت راست نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]رنگی که روی صفحه نمایش مانیتور دیده می شود در ستون سمت راست نامگذاری شده است
4. For example, puts the 180-pixel (otherwise rightmost) rail on the left instead.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، خط ۱۸۰ پیکسل (در غیر این صورت راست ترین)را در سمت چپ قرار می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در عوض، سمت چپ 180 پیکسل (در سمت راست دیگر) قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در عوض، سمت چپ 180 پیکسل (در سمت راست دیگر) قرار می گیرد
5. Check the rightmost button on the top row and then the OK button.
[ترجمه ترگمان]راست ترین دکمه را روی سطر اول چک کنید و سپس دکمه OK را فشار دهید
[ترجمه گوگل]دکمه سمت راست را در ردیف بالا و سپس دکمه OK را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]دکمه سمت راست را در ردیف بالا و سپس دکمه OK را بررسی کنید
6. The rightmost zero acts as a wildcard; any system with the IP address prefix 19 7 5 is permitted.
[ترجمه ترگمان]راست ترین مقادیر صفر به صورت یک wildcard عمل می کنند؛ هر سیستمی با پیشوند آدرس IP [ ۱۹ ] ۵ اجازه داده می شود
[ترجمه گوگل]صفر سمت راست به عنوان یک علامت عمل می کند؛ هر سیستم با پیشوند 19 7 5 آدرس IP مجاز است
[ترجمه گوگل]صفر سمت راست به عنوان یک علامت عمل می کند؛ هر سیستم با پیشوند 19 7 5 آدرس IP مجاز است
7. The small pink vegetation on the rightmost cusp margin represents the typical finding with non-bacterial thrombotic endocarditis (or so-called "marantic endocarditis").
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی صورتی کوچک در سمت راست ترین نقطه عطف نشان دهنده یافتن یک یافته معمولی با thrombotic non (یا به اصطلاح \"marantic endocarditis\")است
[ترجمه گوگل]پوشش گیاهی کوچک صورتی در حاشیه سمت راست سمت چپ نشان دهنده یافته های معمول با اندوکاردیت ترومبوتیک غیر باکتریایی (یا به اصطلاح 'آندوکاردیت مارانتی') است
[ترجمه گوگل]پوشش گیاهی کوچک صورتی در حاشیه سمت راست سمت چپ نشان دهنده یافته های معمول با اندوکاردیت ترومبوتیک غیر باکتریایی (یا به اصطلاح 'آندوکاردیت مارانتی') است
8. The rightmost list consists of Product line, Product type and Revenue with a grouping applied to Product line and Product type.
[ترجمه ترگمان]راست ترین مقادیر شامل خط محصول، نوع محصول و درآمد با گروهی بکار گرفته شده برای محصول و نوع محصول است
[ترجمه گوگل]لیست سمت راست شامل خط تولید، نوع محصول و درآمد با گروه بندی اعمال شده به خط محصول و نوع محصول است
[ترجمه گوگل]لیست سمت راست شامل خط تولید، نوع محصول و درآمد با گروه بندی اعمال شده به خط محصول و نوع محصول است
9. A multidimensional array is stored with the rightmost dimension increasing first.
[ترجمه ترگمان]آرایه چندبعدی با راست ترین ابعادی که ابتدا افزایش می یابد ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]یک آرایه چند بعدی با اولویت در سمت راست ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]یک آرایه چند بعدی با اولویت در سمت راست ذخیره می شود
10. The Recovery control adjusts only the rightmost part of the histogram, trying to squeeze out as much information from the highlights as possible.
[ترجمه ترگمان]کنترل بازیابی تنها راست ترین قسمت هیستوگرام را تنظیم می کند، و سعی می کند تا جای ممکن اطلاعات بیشتری از هایلایت ها خارج کند
[ترجمه گوگل]کنترل بازیابی فقط قسمت سمت راست هیستوگرام را تنظیم می کند، تلاش می کند تا اطلاعات را از برجسته ترین اطلاعات را که ممکن است فشرده شود
[ترجمه گوگل]کنترل بازیابی فقط قسمت سمت راست هیستوگرام را تنظیم می کند، تلاش می کند تا اطلاعات را از برجسته ترین اطلاعات را که ممکن است فشرده شود
11. Click the Close button, the rightmost of the group of three on the right.
[ترجمه ترگمان]روی دکمه Close کلیک کنید، راست ترین گروه ۳ در سمت راست کلیک کنید
[ترجمه گوگل]روی دکمه Close کلیک کنید، راست ترین قسمت گروه سه در سمت راست
[ترجمه گوگل]روی دکمه Close کلیک کنید، راست ترین قسمت گروه سه در سمت راست
12. In Figure 1 above, queue "B2R_2" had a WebSphere MQ latency of 0. 4 second in the last interval (rightmost bar).
[ترجمه ترگمان]در شکل ۱ بالا، صف \"B۲R _ ۲\" دارای تاخیر WebSphere MQ of ۰ بود ۴ ثانیه در آخرین فاصله (راست ترین میله)
[ترجمه گوگل]در شکل 1 بالا، صف 'B2R_2' دارای تاخیر WebSphere MQ از 0 4 ثانیه در آخرین فاصله (نوار سمت راست)
[ترجمه گوگل]در شکل 1 بالا، صف 'B2R_2' دارای تاخیر WebSphere MQ از 0 4 ثانیه در آخرین فاصله (نوار سمت راست)
13. Style used for the rightmost button in a horizontal group.
[ترجمه ترگمان]سبک مورد استفاده برای راست ترین دکمه در یک گروه افقی
[ترجمه گوگل]سبک مورد استفاده برای دکمه سمت راست در یک گروه افقی
[ترجمه گوگل]سبک مورد استفاده برای دکمه سمت راست در یک گروه افقی
14. Exercise: Play a chord and move your tongue forward slowly. With the tongue, slowly block the left holes until only the rightmost note can be heard.
[ترجمه ترگمان]ورزش: بازی را پخش کنید و آهسته زبان خود را به جلو حرکت دهید با زبان، به آرامی سوراخ های چپ را مسدود کنید تا اینکه بتوانید راست ترین یادداشت را بشنوید
[ترجمه گوگل]ورزش تمرینات را انجام دهید و زبان خود را به آرامی حرکت دهید با زبان، به آرامی حفره های چپ را مسدود کنید تا فقط نکته راست را می توان شنید
[ترجمه گوگل]ورزش تمرینات را انجام دهید و زبان خود را به آرامی حرکت دهید با زبان، به آرامی حفره های چپ را مسدود کنید تا فقط نکته راست را می توان شنید
15. The result of a comma expression is the value of the rightmost expression.
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک عبارت ویرگول، مقدار راست ترین حالت است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک علامت comma ارزش علامت سمت راست است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک علامت comma ارزش علامت سمت راست است
پیشنهاد کاربران
واقع در منتهی الیه سمت راست
سمت راست، راست ترین
کلمات دیگر: