کلمه جو
صفحه اصلی

millionth


یک میلیونیم، آخرین رقم یا قلم در هر چیز یک میلیونی، یک میلیونمین، میلیونیمین، یک هزارهزارم

انگلیسی به فارسی

(یک)هزار هزارم


میلیونر


انگلیسی به انگلیسی

• number 1 000 000 in a series; one part of one million equal parts, 1/1 000 000
last in a series of one million parts; being one of 1 000 000 equal parts
a millionth is one of a million equal parts of something.
the millionth item in a series is the one that you count as number one million.

جملات نمونه

1. Last year the millionth truck rolled off the assembly line.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته یک هزارم truck از خط تولید خارج شدند
[ترجمه گوگل]سال گذشته کامیون میلیون ریال از خط مونتاژ رانده شد

2. Miraculously, the whole process only takes a millionth of a second.
[ترجمه ترگمان]به طور اعجاب انگیزی، کل فرآیند فقط یک میلیونیم ثانیه طول می کشد
[ترجمه گوگل]به طرز شگفت انگیزی، کل پروسه تنها یک میلیونم ثانیه طول می کشد

3. Coventry City football club counted their millionth supporter through the gates last Saturday.
[ترجمه ترگمان]باشگاه فوتبال شهر کاونتری روز شنبه گذشته یک میلیون نفر از حامیان خود را شمرد
[ترجمه گوگل]باشگاه فوتبال Coventry City، شمشیر خود را با حمایت میلیونها نفر از طریق دروازه ها در روز شنبه گذشته شمرد

4. The park has just received its millionth visitor.
[ترجمه ترگمان] پارک فقط یه millionth رو دریافت کرده
[ترجمه گوگل]پارک فقط بازدید کننده میلیون دلاری خود را دریافت کرده است

5. The bomb must explode within less than a millionth of a second.
[ترجمه ترگمان]این بمب باید در عرض کم تر از یک میلیونیم ثانیه منفجر شود
[ترجمه گوگل]این بمب باید در کمتر از یک میلیونم ثانیه از منفجر شود

6. The company will shortly sign up its one millionth motor policy holder.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی یک میلیون holder سیاست موتور خود را امضا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این کمپانی به زودی یک دارنده سلاح موتور یک میلیون دلاری خود را امضا خواهد کرد

7. I realized for the millionth time that she was too proud to wear a hearing aid in her dead ear.
[ترجمه ترگمان]برای بار هزارم متوجه شدم که او بیش از حد مغرور است که بتواند کمک شنوایی در گوش مرده اش وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]من برای میلیونها بار متوجه شدم که او بیش از حد افتخار دارد که یک گوش شنوا را در گوش او ببندد

8. We're at one millionth of a degree above absolute zero.
[ترجمه ترگمان]ما در یک هزارم درجه بالاتر از صفر مطلق هستیم
[ترجمه گوگل]ما در یک میلیون است درجه بالاتر از صفر مطلق هستیم

9. We don't know a millionth of one percent about anything. Thomas A. Edison
[ترجمه ترگمان]ما یک میلیون از یک درصد را در مورد هر چیزی نمی دانیم توماس آ ادیسون
[ترجمه گوگل]ما میلیونر از یک درصد در مورد هر چیزی نمی دانیم توماس ای ادیسون

10. A millionth of an inch is an infinitesimal length.
[ترجمه ترگمان]یک هزارم از یک اینچ قد کوتاهی است
[ترجمه گوگل]یک میلیون دالر یک اینچ بی نهایت طول است

11. A unit of pressure equal to one millionth of a bar.
[ترجمه ترگمان]یک واحد فشار برابر با یک هزارم بار
[ترجمه گوگل]یک واحد فشار برابر با یک میلیونم نوار است

12. One shark can sense millionth of blood from water.
[ترجمه ترگمان]یک کوسه یک هزارم لیتر خون از آب را حس می کند
[ترجمه گوگل]یک کوسه می تواند میلیونر خون از آب را حس کند

13. A unit of electric current equal to one millionth of an ampere.
[ترجمه ترگمان]یک واحد جریان الکتریکی برابر با یک میلیونیم آمپر
[ترجمه گوگل]واحد جریان الکتریکی برابر با یک میلیونم ثانیه از یک آمپر

14. Can I a suggestion for the eight millionth time?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانم برای این هشت بار یک پیشنهاد بدهم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک پیشنهاد برای هشت میلیونان بار باشد؟


کلمات دیگر: