1. The barman took her by the scruff of the neck and threw her out.
[ترجمه ترگمان]مرد پیشخوان گردن او را گرفت و بیرون انداخت
[ترجمه گوگل]بارمن گردن او را گرفت و بیرون انداخت
2. Part-time barman required. Hours and salary negotiable.
[ترجمه ترگمان]متصدی بار به او نیاز داشت ساعت و حقوق مذاکره
[ترجمه گوگل]بارمن نیمه وقت لازم است ساعت و حقوق قابل مذاکره است
3. Go and flutter your eyelashes at the barman, Janet, and see if you can get him to serve us.
[ترجمه ترگمان]برو و eyelashes را به متصدی بار بزن، جنت، و ببین می توانی او را راضی کنی که به ما خدمت کند
[ترجمه گوگل]برو و مژه هایت را به سمت بارمن ، ژانت ، بال بزنید و ببینید آیا می توانید او را به ما خدمات دهید
4. The barman tells me you saw Ann on Tuesday morning. Is that right?
[ترجمه ترگمان]میخانه چی به من گفت که شما آن را صبح سه شنبه دیدید درس ته؟
[ترجمه گوگل]بارمان به من می گوید شما آن را صبح سه شنبه دیدی درست است؟
5. The barman laughed and began to pull a couple of pints.
[ترجمه ترگمان]میخانه چی خندید و یکی دو پیمانه نوشید
[ترجمه گوگل]بارمن خندید و شروع به کشیدن چند انگشت نوشت
6. The barman slapped the cup on to the waiting saucer.
[ترجمه ترگمان]میخانه چی به فنجان چای که در انتظار بود ضربه زد
[ترجمه گوگل]بارمن فنجان را به نعلبکی منتظر زد
7. Schrader initialled the chit for the barman.
[ترجمه ترگمان] شریدر \"اون دختره رو می گیره برای متصدی بار\"
[ترجمه گوگل]شریدر پارتی را برای پارمان پاراف کرد
8. He watched the barman prepare the beer he had ordered.
[ترجمه ترگمان]نگهبان آبجو را که سفارش داده بود آماده می کرد
[ترجمه گوگل]او به تماشای آماده سازی آبجو که سفارش داده بود توسط بارمن بود
9. The barman was happy to share his knowledge of wine with us.
[ترجمه ترگمان]میخانه چی از تقسیم دانش خود با ما خوشحال بود
[ترجمه گوگل]بارمن خوشحال شد که دانش خود را در مورد شراب با ما در میان بگذارد
10. The barman wiped down the counter in silence.
[ترجمه ترگمان]نگهبان پیشخوان را با سکوت پاک کرد
[ترجمه گوگل]بارمن در سکوت پیشخوان را پاک کرد
11. The barman knows all the regulars by name.
[ترجمه ترگمان] متصدی بار همه مشتری های همیشگی رو میشناسه
[ترجمه گوگل]بارمن همه افراد منظم را با نام می شناسد
12. Chalk this round up to me, please, barman.
[ترجمه ترگمان] گچ رو بده به من، لطفا، متصدی بار
[ترجمه گوگل]گچ این دور تا من ، لطفا ، بارمن
13. The barman beamed a warm smile at her.
[ترجمه ترگمان]متصدی بار لبخند گرمی به او زد
[ترجمه گوگل]بارمن لبخند گرمی به او زد
14. I got the barman to pull me another pint.
[ترجمه ترگمان] اون متصدی بار رو پیدا کردم که برام یه پیمانه دیگه بیاره
[ترجمه گوگل]من بارمن را گرفتم تا یک پیمانه دیگر برایم بکشد