1. He died from an overdose of alcohol and barbiturates.
[ترجمه ترگمان]اون براثر اوردوز به خاطر مصرف الکل و مسکن مرد
[ترجمه گوگل]وی در اثر مصرف بیش از حد الکل و باربیتورات درگذشت
2. He died from an overdose of barbiturates.
[ترجمه ترگمان]اون براثر مصرف زیاد مسکن مرده
[ترجمه گوگل]وی در اثر مصرف بیش از حد باربیتورات درگذشت
3. However, anyone tolerant to barbiturates, alcohol, and other general central nervous system depressants show some cross-tolerance to benzodiazepines.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر کس که نسبت به barbiturates، الکل و دیگر سیستم عصبی مرکزی مقاوم است، برخی از tolerance را به benzodiazepines نشان می دهد
[ترجمه گوگل]با این حال ، هر کسی که تحمل باربیتورات ها ، الکل و سایر مواد ضد افسردگی سیستم عصبی مرکزی را داشته باشد ، مقداری تحمل متقابل نسبت به بنزودیازپین ها نشان می دهد
4. Barbifurafes Barbiturates are a major class of hypnotics that have been in use since the early l9OOs.
[ترجمه ترگمان]Barbifurafes Barbiturates دسته بزرگی از hypnotics هستند که از اوایل l۹OOs مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]Barbifurafes Barbiturates یک دسته اصلی از خواب آورها است که از اوایل l9OOs استفاده می شود
5. Benzodiazepines Benzodiazepines are much safer than the older barbiturates and are said to be a popular choice among physicians for treating insomnia.
[ترجمه ترگمان]Benzodiazepines Benzodiazepines امن تر از barbiturates قدیمی تر هستند و گفته می شود که انتخاب محبوب در میان پزشکان برای درمان بی خوابی است
[ترجمه گوگل]بنزودیازپین ها بنزودیازپین ها بسیار ایمن تر از باربیتورات های قدیمی هستند و گفته می شود یکی از گزینه های محبوب در بین پزشکان برای درمان بی خوابی است
6. In general, the long-acting barbiturates have higher therapeutic and toxic levels than the shorter-acting barbiturates.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، barbiturates های بلند مدت دارای سطوح درمانی و toxic بالاتری نسبت به the acting هستند
[ترجمه گوگل]به طور کلی ، باربیتورات های طولانی مدت نسبت به باربیتورات با اثر کوتاه تر ، سطح درمانی و سمی بالاتری دارند
7. Barbiturates are no longer a recommended form of drug therapy for insomnia.
[ترجمه ترگمان]Barbiturates دیگر شکل توصیه شده از درمان اعتیاد برای بیخوابی نیستند
[ترجمه گوگل]باربیتورات ها دیگر یک نوع داروی درمانی توصیه شده برای بی خوابی نیستند
8. Once the first line of treatment for insomnia, barbiturates have now been almost completely abandoned for this use.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین خط درمان برای بیخوابی، barbiturates اکنون به طور کامل به خاطر این استفاده رها شده است
[ترجمه گوگل]زمانی که اولین خط درمان بی خوابی بود ، اکنون باربیتورات ها به طور کامل برای این استفاده رها شده اند
9. Drugs such as anticoagulants, antacids, barbiturates, alcohol and tobacco may increase the likelihood of the condition developing.
[ترجمه ترگمان]داروهایی نظیر anticoagulants، antacids، barbiturates، الکل و تنباکو ممکن است احتمال ابتلا به این بیماری را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]داروهایی مانند داروهای ضد انعقاد خون ، آنتی اسیدها ، باربیتورات ها ، الکل و توتون و تنباکو ممکن است احتمال بروز بیماری را افزایش دهند
10. Also, an overdose of barbiturates can severely depress the central nervous system and lead to death.
[ترجمه ترگمان]هم چنین مصرف بیش از حد of می تواند سیستم عصبی مرکزی را به شدت کاهش دهد و منجر به مرگ شود
[ترجمه گوگل]همچنین ، مصرف بیش از حد باربیتورات ها می تواند سیستم عصبی مرکزی را به شدت کاهش داده و منجر به مرگ شود
11. She was addicted to barbiturates.
[ترجمه ترگمان]اون معتاد به مسکن بود
[ترجمه گوگل]او معتاد به باربیتورات بود
12. He suffered from insomnia and was taking barbiturates.
[ترجمه ترگمان]از بی خوابی رنج می برد و از بی خوابی رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از بی خوابی رنج می برد و باربیتورات می خورد
13. A sedative or hypnotic drug, especially a barbiturate, in the form of a pill or capsule used to relieve insomnia.
[ترجمه ترگمان]یک داروی آرام بخش یا آرام بخش، به ویژه a، به شکل قرص یا کپسول مورد استفاده برای تسکین بی خوابی
[ترجمه گوگل]یک داروی آرامبخش یا خواب آور ، به ویژه یک باربیتورات ، به شکل قرص یا کپسول برای رفع بی خوابی استفاده می شود
14. More diphenylthiocarbazone should be used to estimate barbiturate concentrations above 1 mg / dl.
[ترجمه ترگمان]diphenylthiocarbazone بیشتر باید برای تخمین غلظت های barbiturate بالای ۱ mg \/ dl استفاده شود
[ترجمه گوگل]برای برآورد غلظت باربیتورات بالاتر از 1 میلی گرم در دسی لیتر باید از دی فنیل تیوكربازون بیشتر استفاده شود