معنی : کلسیم چیزی را گرفتن، بی اهک کردن معانی دیگر : کلسیم زدایی کردن (جدا کردن کلسیم از استخوان یا خاک و غیره)، کلسیم گیری، آهک گیری، decal : کلسیم چیزی را گرفتن
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: decalcifies, decalcifying, decalcifiedمشتقات: decalcification (n.), decalcifier (n.)• : تعریف: to remove calcium or its compounds from (a bone or the like).