1. An anonymous caller told police what had happened.
[ترجمه ترگمان]یک نفر ناشناس به پلیس گفت که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه گوگل]یک تماس دهنده ناشناس به پلیس گفت چه اتفاقی افتاده است
2. Police said an anonymous caller warned that a bomb was about to go off.
[ترجمه ترگمان]پلیس گفت که یک ناشناس ناشناس هشدار داد که یک بمب قرار است منفجر شود
[ترجمه گوگل]پلیس گفت یک تماس دهنده ناشناس هشدار داد که یک بمب در حال حرکت است
3. I'm sorry, caller, the number is engaged.
[ترجمه ترگمان]، متاسفم، تماس گیرنده شماره گیر کرده
[ترجمه گوگل]من متاسفم، تماس گیرنده، شماره مشغول است
4. You had a caller this morning.
[ترجمه سبحان مرادی] شما امروز صبح یک تماس ( از دست رفته ) داشته اید
[ترجمه ترگمان]امروز صبح یه تماس گرفتین
[ترجمه گوگل]امروز صبح شما یک تماس دهنده داشتید
5. Inevitably there's some caller prating on about the decline in moral standards.
[ترجمه ترگمان]این مساله به طور اجتناب ناپذیری در مورد کاهش استانداردهای اخلاقی وجود دارد
[ترجمه گوگل]ناگزیر برخی از تماس گیرنده در مورد کاهش استانداردهای اخلاقی وجود دارد
6. The caller is on hold.
[ترجمه ترگمان]تماس گیرنده در حال نگه داشتن است
[ترجمه گوگل]تماس گیرنده در انتظار است
7. I have a shrewd idea who the mystery caller was.
[ترجمه ترگمان]من یه ایده زیرکانه دارم که تماس گیرنده ناشناس کیه
[ترجمه گوگل]من یک ایده شگرفی داشتم که مخاطب رمز و راز بود
8. The voice of the caller alerted her.
[ترجمه ترگمان]صدای of او را هوشیار کرد
[ترجمه گوگل]صدای تماس گیرنده به او هشدار داد
9. The operator told the caller that the line is busy.
[ترجمه ترگمان]اپراتور به the گفت که خط مشغول است
[ترجمه گوگل]اپراتور به تماس گیرنده گفت که خط مشغول است
10. A telephone caller said there was a bomb in the hotel but it was just a hoax.
[ترجمه ترگمان]تلفنی گفت که در هتل یک بمب وجود داشت، اما این فقط یک شوخی بود
[ترجمه گوگل]یک تماس دهنده تلفنی گفت که در هتل یک بمب وجود دارد اما این فقط یک جعل است
11. Always give the caller ample time to explain the reason for the call.
[ترجمه ترگمان]همیشه زمان کافی به تماس گیرنده بدهید تا دلیل تماس را توضیح دهید
[ترجمه گوگل]همیشه به تماس گیرنده زمان زیادی را برای توضیح دلیل تماس می دهد
12. Ask the caller to return later.
[ترجمه ترگمان]از تماس گیرنده بپرسید که بعدا برگردد
[ترجمه گوگل]از تماس گیرنده بخواهید بعدا برود
13. So, the caller would pull the brass outer bell.
[ترجمه ترگمان] پس، تماس گیرنده از اتاق بیرونی زنگ می زد
[ترجمه گوگل]بنابراین، تماس گیرنده زنگ بیرونی برنجی را می کشد
14. What was the latest, she asked of a caller from Washington, on Newt Gingrich?
[ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که بود این بود که او از یک نفر تلفنی از واشینگتن، نیوت گینگریچ پرسید؟
[ترجمه گوگل]از چه خبر بود، از تماس گیرنده ای از واشنگتن، نیوت گینگریچ پرسید؟
15. Didn't the caller say who she was?
[ترجمه ترگمان]Didn نگفت کی بوده؟
[ترجمه گوگل]آیا تماس گیرنده نمی گویند که او؟