کلمه جو
صفحه اصلی

baronet


معنی : بارونت
معانی دیگر : (انگلیس) بارونت (مرد اشرافی که مقام و امتیازات او از بارون کمتر و از knight بیشتر است)، بارونت این کلمه درمورد نجیب زادگانی گفته میشد که بطور ارثی بارون نبودند

انگلیسی به فارسی

بارونت (این کلمه درمورد نجیب‌زادگانی گفته می‌شد که به‌طور ارثی بارون نبودند)


بارون، بارونت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a member of the hereditary nobility ranking below a baron and above a knight.

• title of nobility which ranks above a knight and below a baron; one who holds the title of baronet (in great britain)
a baronet is a man who has the british title `baronet'. the title is passed on from father to son.

مترادف و متضاد

بارونت (اسم)
baronet

جملات نمونه

1. He was created a baronet in 17
[ترجمه ترگمان]او در ۱۷ سالگی یک بارو نت خلق کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک بارون در 17 سالگی ایجاد شد

2. Sir John Smith baronet abandoned his son to his fate.
[ترجمه ترگمان]سر جان بارو نت پسرش را به سرنوشت خود رها کرد
[ترجمه گوگل]بارون سر جان اسمیت پسرش را به سرنوشت خود رها کرد

3. When he succeeded as fifth baronet in 1758 he was ready to rebuild the house.
[ترجمه ترگمان]وقتی به عنوان پنجمین بارو نت در ۱۷۵۸ موفق شد خانه را بازسازی کند، موفق شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در سال 1758 به عنوان پنجم بارون تبدیل شد، آماده بود تا خانه را بازسازی کند

4. Shaw was knighted in 1660 and created a baronet, with three of his partners, in 166
[ترجمه ترگمان]شاو \"در ۱۶۶۰ شوالیه بود و یه بارو نت\" رو با سه تا از partners
[ترجمه گوگل]شاو در سال 1660 شورش کرد و در سال 166 یک بارونت با سه تن از همکارانش ایجاد کرد

5. They had one son, Sir David Gamble, first baronet, and three daughters who died young.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک پسر داشتند، سر دیوید کاپرفیلد، اولین بارو نت، و سه دختر که جوان بودند
[ترجمه گوگل]آنها یک پسر، سر دیوید گمبل، اولین بارون، و سه دختر که درگذشت جوان بودند

6. That a baronet should make a lady's-maid pregnant was nothing new.
[ترجمه ترگمان]که یک بارو نت باید یک زن خدمتکار را حامله کند هیچ چیز جدیدی نبود
[ترجمه گوگل]یک بارونت باید یک خانم باردار خانم بسازد چیزی جدیدی نبود

7. He was created baronet in 1895 and a privy councillor in 190
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۹۵، بارو نت را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1895 بارونیت را ایجاد کرد و در 190 سالگی عضو شورای عالی بود

8. He succeeded as fourth baronet in 173
[ترجمه ترگمان]او به عنوان چهارمین بارو نت موفق شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان چهارمین بارون در 173 موفق شد

9. Red Hand - Usual mark for a baronet if borne on a small escutcheon.
[ترجمه ترگمان]مارک قرمز - همان نشان همیشگی برای یک بارو نت، اگر با یک خانواده کوچک به دنیا بیاید
[ترجمه گوگل]قرمز دست - علامت معمول برای یک بارنت اگر بر روی یک صندوق کوچک است

10. Since he was a baronet he had to be addressed as sir Henry Jones, bart.
[ترجمه ترگمان]از انجایی که او یک بارو نت بود باید به عنوان آقا هنری جونز خطاب می شد
[ترجمه گوگل]از آنجا که او یک بارون بود، او باید به عنوان آقا هنری جونز، بارت رفتار کند

11. It reached baronet, and gave him the first warning of his danger.
[ترجمه ترگمان]به بارو نت رسید و اولین هشدار خطر را به او داد
[ترجمه گوگل]به بارون رسید و اولین هشدار خطرش را به او داد

12. He is today a baronet inheriting his father's title and multimillionaire living in Spain.
[ترجمه ترگمان]او امروز یک بارو نت است که عنوان پدرش را به ارث برده و مولتی میلیونر در اسپانیا زندگی می کند
[ترجمه گوگل]امروز او یک بارون است که پدر پدرش را به ارث برده و چندین میلیاردر در اسپانیا زندگی می کند

13. For his financial and other services, Joshua Van Neck was created a baronet December 175
[ترجمه ترگمان]جاشوا وان Neck برای خدمات مالی و خدمات دیگر، ۱۷۵ دسامبر یک بارو نت را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]جوشوا ونک برای خدمات مالی و دیگران، یک بارون دسامبر 175 ایجاد کرد

14. They had four daughters and three sons, one of whom, Robert, was created a baronet in 1664-
[ترجمه ترگمان]آن ها چهار دختر و سه پسر داشتند که یکی از آن ها رابرت بود که در ۱۶۶۴ یک بارو نت به وجود آورد
[ترجمه گوگل]آنها چهار دختر و سه پسر داشتند؛ یکی از آنها، رابرت، یک بارون در سال 1664 ساخته شد


کلمات دیگر: